REEL FACE: | چهره واقعی: |
![]() بدنیا آمدن:24 آگوست 1961 محل تولد: لندن ، انگلیس ، انگلستان | ![]() بدنیا آمدن:1 سپتامبر 1936 محل تولد:تولا ، SFSR روسیه ، اتحاد جماهیر شوروی مرگ:26 آوریل 1988 ، مسکو ، SFSR روسیه ، اتحاد جماهیر شوروی (خودکشی با دار زدن) |
![]() بدنیا آمدن:13 ژوئن 1951 محل تولد: گوتنبرگ ، استان وسترا گوتالاند ، سوئد | ![]() بدنیا آمدن:5 اکتبر 1919 محل تولد:دبالتسو ، SSR اوکراین ، اتحاد جماهیر شوروی مرگ:22 آگوست 1990 ، مسکو ، SFSR روسیه ، اتحاد جماهیر شوروی |
![]() بدنیا آمدن:28 دسامبر 1989 محل تولد: کیلارنی ، ایرلند | ![]() همسر آتش نشان واسیلی ایگناتنکو |
![]() بدنیا آمدن:7 ژوئن 1985 محل تولد: چورلی ، لنکاوی ، انگلستان | ![]() بدنیا آمدن:13 مارس 1961 محل تولد:منطقه براهین ، منطقه گومل ، اتحاد جماهیر شوروی بیلوروسی مرگ:13 مه 1986 ، مسکو ، اتحاد جماهیر شوروی (سندرم پرتوی حاد) آتش نشان شوروی |
![]() بدنیا آمدن:5 مارس 1966 محل تولد: کنت ، انگلیس ، انگلستان | ![]() بدنیا آمدن:3 مارس 1931 محل تولد:کراسنویارسک ، اتحاد جماهیر شوروی مرگ:13 دسامبر 1995 ، کیف ، اوکراین (نارسایی قلبی) معاون مهندس ارشد |
![]() بدنیا آمدن:27 مارس 1958 محل تولد: استوک-آن-ترنت ، انگلستان ، انگلستان | ![]() بدنیا آمدن:abt 1937 مهندس ارشد |
![]() بدنیا آمدن:15 آگوست 1966 محل تولد: Weston-super-Mare ، انگلیس ، انگلستان | ![]() بدنیا آمدن:1 دسامبر 1935 محل تولد:تاشکند ، ازبکستان مدیر کارخانه |
![]() بدنیا آمدن:21 مارس 1977 محل تولد: انگلستان | ![]() بدنیا آمدن:6 مه 1953 محل تولد:کراسنویارسک ، اتحاد جماهیر شوروی مرگ:11 مه 1986 ، مسکو ، اتحاد جماهیر شوروی (سندرم پرتوی حاد) ناظر شیفت شب |
![]() | ![]() بدنیا آمدن:در 1961 مرگ:2008 مهندس مکانیک چرنوبیل |
![]() بدنیا آمدن:15 دسامبر 1969 محل تولد: لیدز ، یورکشایر غربی ، انگلیس ، انگلستان | ![]() بدنیا آمدن:19 مه 1934 محل تولد:استان وورونژ ، روسیه رئیس تصفیه کنندگان چرنوبیل |
![]() بدنیا آمدن:31 اکتبر 1974 محل تولد: استکهلم سوئد | ![]() بدنیا آمدن:2 مارس 1931 محل تولد:Privolnoye ، منطقه قفقاز شمالی ، SFSR روسیه ، اتحاد جماهیر شوروی رهبر اتحاد جماهیر شوروی |
آره. طبق گفته کریگ مازین ، نویسنده و سازنده این نمایش ، در واقع این اتفاق افتاده است. یک آتش نشان با ترکیدن یک قطعه گرافیت که از هسته راکتور شماره 4 چرنوبیل آمده بود ، برداشت. گزارش ها نشان داد که آتش نشانان هنگام نبرد با آتش از مزه مزه کردن فلز شکایت داشتند. داستان واقعی نشان می دهد که تعدادی از آنها کلاه ایمنی نداشتند و برخی از آنها کت نداشتند ، بنابراین آنها فقط با تی شرت های مختلف در حال قدم زدن بودند. طبق گفته های شاهدان عینی ، پوست قرمز برخی از اولین پاسخ دهندگان از نظر تاریخی دقیق است. پوست یا مانند یک برنزه قهوه ای به نظر می رسید یا مانند آفتاب سوختگی عمیق قرمز است. -مجله نیویورک تایمز
یک آتش نشان در حال برداشتن یک قطعه گرافیت از هسته راکتور منفجر شده بر اساس یک حساب واقعی است.
خیر. به عنوان مثال ، الكساندر یووچنكو ، مردی كه در در سالن راكتور در مینی سریال HBO را باز می كند ، خونریزی بیش از حد از لكه های بدن او آغاز می شود. با این حال ، در کاوش حقیقت در مورد چرنوبیل ، متوجه شدیم که تابش چنین کاری نمی کند. اگر او خونریزی می کرد ، می بایست ناشی از سوختگی حرارتی ناشی از آتش سوزی ، سوختگی بخار ، یا در تماس بودن درب گرم فولاد با پوست وی بود. این احتمال وجود دارد که خونریزی ناشی از سوختگی شدید اشعه ای باشد که به مرور زمان گوشت لگن ، ساق پا ، شانه چپ و بازوی چپ او ، نواحی بدنش را که با در تماس گرفته بودند ، تولید کرد. به نظر می رسد که القا این اشعه باعث خونریزی خود به خود راهی برای تلفیق قربانیان فاجعه با قربانیان جنگ یا یک فیلم ترسناک باشد ، فقط در اینجا تابش دشمن است. بعداً بیشتر در این باره
مانند مینی سریال ، در حالی که یووچنکو بدن خود را بین درب عظیم فولادی و بتونی گنگ می کرد تا در باز نشود ، والری پروزوزچنکو و دو تکنسین جوان به دیدن اینکه آیا می توانند میله های کنترل را با دست در هسته پایین بیاورند ، رفتند (با وجود اینکه یووچنکو به آنها گفت که میله ها از بین رفته بودند) سه مرد که بیش از یک دقیقه به راکتور خراب و فروزان نگاه می کردند ، در آن لحظه احکام اعدام خود را نوشته بودند. یووچنکو یادآوری کرد: 'آنها اولین کسانی بودند که در بیمارستان مسکو مردند.' -روزنامه گاردین
این مینی سریال مطمئناً به نظر می رسد که یووچنکو یک اتفاق عظیم است که مدت زیادی از بازگشت مردان نمی گذرد. با این حال ، در تحقیق درباره داستان واقعی چرنوبیل ، متوجه شدیم که نه تنها زنده ماند ، بلکه طرفدار انرژی هسته ای بود. یووچنکو در مصاحبه ای در سال 2004 گفت: 'من در مورد آن خوب هستم.' 'اگر در تمام مراحل برنامه ریزی و راه اندازی یک کارخانه ایمنی را به عنوان اولویت اول خود حفظ کنید ، باید مشکلی نداشته باشد.' - فوربس
به چرنوبیل بررسی واقعی نشان می دهد که یووچنکو واقعاً از سندرم پرتوی حاد (ARS) رنج می برد. حدود یک ساعت پس از انفجار ، او شروع به استفراغ غیرقابل کنترل کرد و گلو احساس خامی کرد. در بیمارستان ، محاسبه شد که وی 410 ریم دریافت کرده است (400 رم یک دوز کشنده در نیمی از مبتلایان است). این اشعه اثرات ناتوانی بر بازوی چپ وی داشت که با گذشت زمان ترسیده و نیمی از اندازه راست او بود. وی تحت عمل های متعددی از جمله پیوند پوست قرار گرفت و یک سال را در بیمارستان گذراند. -روزنامه گاردین
با وجود چرنوبیل مینی سریال هایی که به طور دقیق بسیاری از فرهنگ اتحاد جماهیر شوروی را به تصویر می کشد ، والری لگاسوف ، یکی از اعضای آکادمی علوم ، حتی پس از اجتناب از لگاسوف توسط دولت شوروی ، مانند یک آتش نشان در شهر پریپیات زندگی نمی کرد. این نشان دهنده عدم موفقیت کلی سریال HBO در به تصویر کشیدن دقیق تقسیمات قابل توجه بین طبقات مختلف اقتصادی اجتماعی در اتحاد جماهیر شوروی است. همچنین ، والری لگاسوف واقعی متاهل و دارای فرزندان بود. او در حالی که در چرنوبیل بود به خانه و همسر و خانواده اش می آمد اما آنها از داستان کاملاً حذف شده اند.
از جنبه های مختلف لباس ، از جمله پرچ های لباس فرم آتش نشانان ، گرفته تا وسایل نقلیه و پلاک های آنها ، این مجموعه کوچک با در نظر گرفتن چنین جزئیاتی ، منهای چند مورد دقیق است. روس ها اشاره کرده اند که بالکن های شیشه ای و پنجره های دو جداره عایق بندی شده که در صحنه های Pripyat قابل مشاهده هستند ، در سال 1986 در آنجا وجود نداشته است ، اما این احتمالاً محدودیت مکان تیراندازی است تا یک خطای عمدی.
بازیگر جارد هریس (سمت چپ) در چرنوبیل مینی سریال HBO و والری لگاسوف واقعی (راست).
آره. مطابق با نیویورک تایمز Henry Fountain ، نویسنده علوم ، که از کارخانه چرنوبیل بازدید کرده است ، اتاق کنترل راکتور شماره 4 در این مجموعه از نظر تاریخی دقیق است. او چندین سال پیش از اتاق کنترل مجاور واحد 3 بازدید کرده بود. وی به نمایش دقیق این نمایش از صفحه های کنترل میله ای روی دیوارها و لباس های سفید پوشیده شده توسط اپراتورها اشاره کرد. به کسانی که امروز از این گیاه دیدن می کنند ، هنگام بازدید از این مرکز ، کت و کلاه سفید عجیبی به آنها داده می شود. علاوه بر خود نیروگاه و کارگران آن ، لباس های آتش نشانان و لباس های محافظ خانگی تصفیه خانه ها نیز تکرار شد تا با آنچه در آن زمان پوشیده شده بود ، یکسان به نظر برسد.
پیامدهای انفجار راکتور شماره 4 چرنوبیل همانطور که در مینی سریال HBO (چپ) و در زندگی واقعی (راست) دیده می شود. تصاویر هوایی ویرانه های فاجعه چرنوبیل را ببینید .
نه. اگرچه لگاسوف (جارد هریس) این موضوع را در مینی سریال HBO ، بررسی واقعی ، به بوریس شرچینا (استلان اسکارسگارد) می گوید چرنوبیل نشان می دهد که لگاسوف در واقع متخصص راکتورهای چرنوبیل نبوده است. لگاسوف به عنوان مسئول آزمایشگاه در انستیتوی انرژی اتمی کورچاتوف کار می کرد. با این حال ، تخصص وی شیمی معدنی بود و اگرچه در شیمی مواد رادیواکتیو تبحر داشت ، اما در عملکرد راکتور هسته ای RBMK خبره نبود. این مورد در مینی سریال زمانی تأکید می شود که اولانا خومیوک (امیلی واتسون) در مواقعی که روی مسئله چرنوبیل کار می کند ، او را به مسیر درست هدایت می کند.
نه. داستان واقعی چرنوبیل این واقعیت را نشان می دهد که شخصیت دونالد سامپتر ، ژارکوف ، خیالی است. در مینی سریال ، بلشویک سالخورده در جلسه اضطراری به مردان می گوید: 'ما شهر را مهر و موم می کنیم. هیچکس اینجا را ترک نکند. و خطوط تلفن را قطع کنید. حاوی گسترش اطلاعات غلط است. به این ترتیب ما مردم را از تضعیف ثمره کار خود باز می داریم. ' اگرچه این سخنرانی خاص داستانی است ، اما با غیرمستقیم بودن بوروکراتیک گفتار شوروی مطابقت دارد و 'ثمره کار' را نسبت به افرادی که آنها را تولید کرده اند ، ترجیح می دهد ، بدون ذکر کامل نگرانی برای زندگی بشر. -نیویکر
شخصیت ژارکوف دونالد سامپتر داستانی است ، اما سخنرانی او در نشست اضطراری با ایدئولوژی های شوروی مطابقت دارد.
در پاسخ به اینکه چقدر دقیق است چرنوبیل ، ما آموختیم که در حالی که کارهای کوچک HBO به نظر می رسد بیش از یک زوج کارگر و آتش نشان فوراً کشته شده اند ، صفحه 66 گزارش رسمی سازمان ملل نشان می دهد که در چند ساعت اول انفجار تنها دو مورد در چرنوبیل کشته شده است و هیچ یک از آنها آنها در معرض تابش قرار گرفتند. یکی از این افراد ، والری خودمچوک ، کارگر پمپ شیفت شب بود و تصور می شود که بلافاصله در اثر انفجار کشته شده است (جسد وی هرگز پیدا نشد). دیگری در اثر سوختگی ناشی از آتش جان خود را از دست داد.
دو هفته بعد بود که اولین پاسخ دهندگان و آتش نشانان در اثر سندرم پرتوی حاد (ARS) جان خود را از دست دادند. با این حال ، 80 درصد از اولین پاسخ دهندگان که از ARS رنج می بردند زنده مانده اند. از بین اولین پاسخ دهندگانی که از بین رفتند ، دو سوم آنها علاوه بر قرار گرفتن در معرض تابش زیاد ، دچار سوختگی در آتش شدند و سوختگی تنها دلیل مرگ در پنج نفر از مردان بود. این به این دلیل است که قربانیان آتش سوزی خطر تسلیم در برابر عفونت را افزایش می دهند ، زیرا پوست بهترین دفاع بدن در برابر میکروب های مضر است. طبق صفحه 624 گزارش سازمان ملل ، 'شش بیمار که دچار سوختگی پوستی کشنده نشده اند' زنده مانده اند. از میان قربانیان ، دو نفر زن بودند که در این کارخانه کار می کردند.
خیر. ما توسط شخصیت جارد هریس ، دانشمند والری لگاسوف ، به ما گفتند که تابش مانند 'یک گلوله' است و چرنوبیل مانند 'سه تریلیون گلوله در هوا ، آب و غذا ... که جلوی شلیک را نمی گیرد. برای 50،000 سال. به نظر می رسد که علم بار دیگر به نفع نمایشی شدن از پنجره بیرون رفته است. این مجموعه مجدداً تلاش می کند تا اشعه را تسلیح کند تا جنگ را به ما یادآوری کند.
تابش مانند گلوله نیست. اگر اینگونه بود ، همه ما می مردیم زیرا دائماً توسط گلوله های تشعشعات پرتوهای کیهانی که از فضا به زمین برخورد می کنند ، مورد اصابت قرار می گیریم. برخی از افرادی که در ارتفاعات بالاتر زندگی می کنند و بیشتر در معرض گلوله قرار می گیرند ، مانند ساکنان کلرادو ، در واقع عمر طولانی تری دارند.
نه. HBO چرنوبیل به نظر می رسد والری لگاسوف (جارد هریس) هنگام تحقیق درباره آنچه در چرنوبیل اتفاق افتاده است ، به جز دانشمند همکار اولانا خومیوک (امیلی واتسون) ، کمک چندانی نکرده است. با این حال ، ده ها ، اگر نه صدها دانشمند ، که بر روی مشکل چرنوبیل کار می کردند ، به لگاسوف واقعی کمک کردند. شخصیت امیلی واتسون داستانی است و برای ادغام همه این افراد ساخته شده است.
کاوش در مورد حقیقت در مورد چرنوبیل ما را به این نتیجه رساند که اقدامات Khomyuk به همان اندازه ساختگی است. یک دانشمند شوروی نمی توانست به صورت ناخوانده به چرنوبیل سفر کند یا تحقیق در مورد این حادثه را به عهده خود بگیرد. مدت کوتاهی بعد آنها نمی توانستند خود را در حضور میخائیل گورباچف در کرملین ببینند. جنس Khomyuk ، اما ، تا حدودی واقع بینانه است. اتحاد جماهیر شوروی سابقه آموزش زنان برای موقعیت های STEM را داشت.
مانند والری لگاسوف (و اولانا خومیوک در مینی سریال) ، برخی دیگر از دانشمندانی که روی مسئله چرنوبیل کار می کردند علیه گزارش رسمی اتحاد جماهیر شوروی از وقایع صحبت کردند. آنها علاوه بر دستگیری و زندان با محکومیت مشابه لگاسوف روبرو شدند. با این حال ، آنها به همان اندازه که لگاسوف و خومیوک در مینی سریال حضور دارند سرپیچی نمی کردند.
شخصیت امیلی واتسون ، اولانا خومیوک ، نمایانگر ترکیبی از ده ها دانشمندی است که در کنار والری لگاسوف کار می کردند.
آره. راکتورهای هسته ای می توانند از تابش چرنکوف رنگ آبی ایجاد کنند ، اما این چیزی نیست که باعث ایجاد نور منحصر به فرد شده است. نیویورک تایمز هنری فونت ، نویسنده علوم ، خاطرنشان کرد که به هیچ وجه به نظر نمی رسد که 'بزرگداشت در نور' در منهتن سفلی در سالگرد 11 سپتامبر باشد. کریگ مازین ، خالق نمایش ، از صحنه دفاع کرد و گفت پرتوی نور آبی توسط شاهدان عینی مختلف توصیف شده است و اساساً یونیزه شدن هوا است زیرا تشعشع بسیار شدید است (لگاسوف نیز در مینی سریال ها اینگونه توصیف می کند).
نیمه شب در چرنوبیل نویسنده آدام هیگین بوتام می گوید مهندس الكساندر یووچنكو ، كه آن شب در حال انجام وظیفه بود ، نوری را كه از راكتور هسته ای بدون محافظ خارج می شود دید و آن را به عنوان 'ستونی تابناک از نور آبی-سفید اثیری ، كه مستقیم به آسمان شب می رسید ، ناپدید شد به بی نهایت چرنوبیل به نظر می رسد که سریال های کوچک در توصیف نور به داستان واقعی پایبند هستند. در هنگام مصاحبه ، والری لگاسوف خود گفت که 'این باعث آسمان بنفش شدن' شد.
خیر. با این وجود ، این همان چیزی است که طی سالها در رسانه ها گزارش شده است و باعث شده این پلی که در بین شهر پریپیات و نیروگاه هسته ای چرنوبیل قرار دارد ، نام مستعار آن پل مرگ است. در این مینی سریال ، ساکنان پریپیات روی پلی که تقریباً یک کیلومتر با گیاه فاصله دارد جمع می شوند تا ابرهای دود و پرتوهای نور یونیزان آبی را که به آسمان می تابند تماشا کنند. آنها پوشیده از ابر خاکستر و گرد و غبار رادیواکتیو هستند که در حال دمیدن است. در زندگی واقعی ، چگونگی تأثیر آن بر سلامتی آنها به این بستگی داشت که چه مدت ساکن در خارج از خانه تماشا می کنند و چه مقدار بقایای رادیواکتیو در آن زمان به آنها می رسد. امروزه ، داستان های مربوط به پل مرگ بیشتر افسانه شهری است تا واقعیت ، که بخشی از آن توسط صنعت عجیب و غریب گردشگری که در منطقه محرومیت ایجاد شده است ، ادامه دارد.
چیزی که ما از یک ساده می دانیم چرنوبیل بررسی واقعیت این است که هر شخصی که از روی پل تماشا می کند بر اثر مسمومیت با اشعه فوت نکرده است. روزنامه گاردین در سال 2016 با پاشا کندراتیف ، ساکن سابق پریپیات مصاحبه کرد. 62 ساله گفت که در روز حادثه چرنوبیل ، او و همسرش ناتاشا ، به همراه دختران مارینا ، 10 ساله و تاتیانا ، 12 ساله به سمت پل راه می روند تا یک نمای بهتر گیاه. 'من می توانم خرابه های راکتور را ببینم. کاملاً از بین رفته بود و ابر دود از آن بیرون می آمد. هیچ کس به ما اطلاعاتی نداد اما می دانستیم که این اطلاعات جدی است. ما می دانستیم که این یک چیز وحشتناک است. ' او و همسرش تعجب می کنند که آیا قرار گرفتن در معرض آن چیزی است که منجر به ابتلا به آسم دخترش تاتیانا شده و در نهایت در 19 سالگی بر اثر این بیماری می میرد. بازماندگان دیگری نیز هستند که از روی پل تماشا می کنند و گزارش های مشابهی را درباره آنچه دیده اند ارائه می دهند.
برخلاف آنچه در پایان مینی سریال گفته شد ، همه کشته نشدند که از آنچه که از آن زمان لقب پل مرگ گرفته است ، تماشا می کردند.
خیر ، و خوشبختانه مینی سریال ها این موضوع را در سرانجام خود روشن می کند. نویسنده Andrew Leatherbarrow ، که پنج سال در مورد فاجعه کتاب خود تحقیق کرد 1:23:40: داستان واقعی باورنکردنی فاجعه هسته ای چرنوبیل ، می گوید که اگرچه سه مرد تخلیه مخازن حباب ساز غیرقابل باور قهرمانانه بودند ، اما آنها در طی هفته ها بر اثر سندرم پرتوی حاد (ARS) جان خود را از دست ندادند ، همانطور که در گذشته گزارش شده بود.
به گفته Leatherbarrow ، وقایع زیرزمین بیشتر مانند آنچه در مینی سریال ها می بینیم اتفاق افتاد. هسته راکتور مذاب به آرامی در حال سوختن به سمت استخر غول پیکر آب خنک کننده در زیر راکتور بود. اگر فلز رادیواکتیو مذاب به آب می رسید ، باعث انفجار بخار می شد که به راحتی کل نیروگاه ، از جمله سه راکتور هسته ای دیگر را از بین می برد. در قسمت دوم ، والری لگاسوف (جارد هریس) و اولانا خومیوک (امیلی واتسون) به گورباچف می گویند که این صدها سال بلاروس و اوکراین را ویران می کند. کارشناسان انرژی هسته ای اتفاق نظر دارند که وضعیت بدی بوده است ، اما نه به اندازه واهی که تصور می کنیم مینی سریال ( فناوری برق )
آنچه که این مجموعه کاری اشتباه می کند این است که این سه نفر به طور چشمگیری داوطلب نمی شدند که به زیر راکتور رفته و آب را تخلیه کنند. این سه نفر بخشی از کارکنان کارخانه بودند و در آن منطقه از ایستگاه کار می کردند. در آن زمان الكسی آناننكو شیفت داشت و دو نفر دیگر ، بوریس بارانوف و والری بسپالوف ، توسط مدیرشان فراخوانده شدند تا پایین بیایند و دریچه ها را باز كنند. برخلاف آنچه در مینی سریال ها دیده می شود ، هرگز به آنها پاداش داده نشده و در بازگشت موفقیت آمیز آنها نیز مورد تشویق قرار نگرفته اند.
مانند مینی سریال ها ، این مردان لباس های جامه ای پوشیدند و برای یافتن لوله ای که آنها را به سمت سوپاپ ها هدایت می کرد ، از نورافکن استفاده می کردند. با این حال ، به گفته Oleksiy Ananenko ، صورت آنها توسط دستگاه تنفس پوشانده نشده و آنها مخازن اکسیژن را نمی گرفتند. آنها می توانستند با یکدیگر صحبت کنند. آنها همچنین با سرعت بیشتری نسبت به نمایش حرکت کردند. در تحقیق در مورد این سوال که 'چقدر دقیق است چرنوبیل سریال کوچک؟ ما فهمیدیم که آتش نشان قبل از پایین آمدن آنها در واقع مقدار قابل توجهی از آب زیرزمین را تخلیه کرده است. طبق گزارش های مختلف ، چراغ آنها خاموش شد. -BBC
همانطور که در پایان این مجموعه بیان شد ، نویسنده Leatherbarrow تأیید می کند که هیچ یک از این افراد به علت ARS جان باخته اند. طبق یافته های وی ، رهبر شیفت بوریس بارانوف در سال 2005 بر اثر حمله قلبی درگذشت. مهندسین ارشد اولکسی آناننکو و والری بسپالوف هنوز زنده هستند و در کیف پایتخت زندگی می کنند. -BBC
سه غواص چرنوبیل داوطلب نشدند. آنها کارمندان کارخانه بودند که به آنها دستور داده شد دریچه ها را باز کنند.
نه. مینی سریال به شدت به این تصور کلیشه ای متکی است که دولت شوروی از ترس تیراندازی (یا اعدام به روشهای دیگر) به عنوان ابزاری اقناعی استفاده می کرد. 'هلیکوپتر را بر فراز آن راکتور پرواز دهید وگرنه من شما را شلیک می کنم.' 'به من بگویید که چگونه یک راکتور هسته ای کار می کند وگرنه یکی از این سربازان را به شما می اندازد تا شما را از هلی کوپتر بیرون بیندازد.' این تصویری نادرست از زندگی شوروی در دهه 1980 است. اعدامهای خلاصه پس از مرگ استالین در سال 1953 در اتحاد جماهیر شوروی معمول نبود. آنها هنگام تلاش برای مقابله با فاجعه چرنوبیل تهدید به مرگ همه نمی کردند.
این صحنه شدید در رابطه با داستان واقعی چرنوبیل گمراه کننده است. در مینی سریال HBO ، والری لگاسوف (جارد هریس) تلاش می کند به بوریس شکربینا (استلان اسکارسگارد) و خلبان توضیح دهد که اگر آنها بر فراز راکتور پرواز کنند ، یا تشعشعاتی که در معرض آنها قرار می گیرند به سرعت آنها را از بین می برد یا الکترونیک موجود در هلی کوپتر نابود خواهد شد و از آسمان سقوط خواهد کرد. مدت کوتاهی بعد ، آنها به عنوان یک هلیکوپتر که به ریختن مخلوطی از شن و ماسه ، خاک رس و سر بور بر روی راکتور مأمور شده است ، تماشا می کنند. پس از اینکه به نظر می رسد کند و احتمالاً از کار افتاده است ، تیغه های آن به یک زنجیر آویزان از جرثقیل برخورد می کند و باعث سقوط آن می شود. درست است که یک هلی کوپتر سقوط کرد ، اما بیش از پنج ماه بعد در 2 اکتبر 1986 اتفاق افتاد. همانطور که در تصویر نشان داده شده است این فیلم از سقوط هلیکوپتر چرنوبیل است ، تیغه های هلی کوپتر به زنجیری برخورد کرد که از جرثقیل ساختمانی آویزان بود. با این حال ، برخلاف آنچه در مینی سریال های HBO پیداست ، سقوط هلیکوپتر چرنوبیل هیچ ارتباطی با تابش نداشت.
یک هلی کوپتر سقوط کرد ، اما این اتفاق ماهها بعد رخ داد و هیچ ارتباطی با تابش آن نداشت.
نه. این یکی از بدترین کلیشه ها در HBO است چرنوبیل مینی سریال (دیگری KGB همیشه موجود). در قسمت 2 ، شخصیت امیلی واتسون ، اولیانا خومیوک ، به یک آپاراتچی (مقام حزب کمونیست) می گوید ، 'من یک فیزیکدان هسته ای هستم. قبل از اینکه معاون وزیر باشید ، در یک کارخانه تولید کفش کار می کردید. ' سپس آپاراتچی در پشت میز خود ، یک لیوان ودکا را از یک کارافه می ریزد. او پاسخ می دهد ، 'بله ، من در یک کارخانه تولید کفش کار می کردم. و اکنون من مسئول هستم. این صحنه پر از مزخرفات کلیشه ای و عدم درک تقسیمات اقتصادی-اجتماعی در اتحاد جماهیر شوروی است. اگر او در یک کارخانه تولید کفش کار می کرد ، در کف کارخانه کار نمی کرد. او می توانست در یک دفتر کارخانه کار کند. او نمی توانست یک لیوان ودکا را در وسط روز مقابل یک غریبه خصمانه بریزد. بعلاوه ، این در زمان کمپین ضد الکل گورباچف بود ، که الکل حتی در عروسی ها حتی یافت نمی شد ، چه رسد به اینکه یک مقام حزب در محل کار خود آن را مصرف کند. او همچنین نمی بالد ، 'من مسئول هستم.' -نیویکر
یک ملاقات واقعی بین معاون وزیر صنعت معدن و معدنچیان تولا وجود داشت که در 12 مه 1986 برگزار شد. معدنکار ولادیمیر نائوموف می گوید: 'او 24 ساعت به ما فرصت داد تا وسایل خود را جمع کنیم.' قهرمانان چرنوبیل ) با این حال ، صحنه ای که تقابل وزیر ذغال سنگ با معدنچیان را به تصویر می کشد هرگز در زندگی واقعی رخ نداده است. در سریال HBO ، صحنه با دست زدن معدنچیان به دستهای کثیف خود روی لباس وزیر ، لحظه ای آشکار از داستان ، پایان می یابد. این یک نمونه نادر از سبک بودن در سریال است که همه آن را سرگرم کننده نمی دانند. الكساندر كوتس روزنامه نگار روسی می گوید كه این صحنه كلیشه های قومی قومی را ترویج می دهد. -کومسومولسکایا پراودا
تقابل وزیر ذغال سنگ با معدنچیان ناخوشایند در این سریال خیالی است.
نه. این اغراق فاحش است. حتی نویسنده و خالق مینی سریال ، کریگ مازین گفت که در مورد تعداد واقعی لباس علاوه بر تعداد معدن کارانی که لباس را درآورده اند ، گزارش های مختلفی وجود دارد. مهندس چرنوبیل ، اولکسی بروس ، در مورد نمایش این سریال از کارگران معدن که کاملاً مشغول کار هستند اظهار نظر کرد و گفت: 'آنها لباسهایشان را درآوردند ، اما نه مانند آنچه در فیلم نشان داده شد ، نه به هیچ وجه' ( بی بی سی ) ولادیمیر نائوموف ، که بخشی از خدمه معدن بود ، می گوید که برخی از معدنچیان پیراهن خود را از تن بیرون کردند ( قهرمانان چرنوبیل ) الكساندر كوتس ، روزنامه نگار روسی ، كه به خوبی از این فاجعه آگاه است ، می گوید كه معدنچیانی كه در حین تونل كردن در زیر راكتور در گاو نر مشغول كار هستند ، یك داستان است.
در تحقیق در مورد داستان واقعی چرنوبیل مینی سریال ، ما فهمیدیم که کار معدنچیان بی فایده بود. به آنها مأمور شده بودند كه منطقه ای را در زیر بالشتك بتنی حفاری كنند تا مبدل حرارتی (واحد تبرید) بتواند با استفاده از نیتروژن مایع فضای بالای آن را خنك كند. این امر باعث کاهش حرارت 'گدازه' می شود و از سوختن آن از طریق بالشتک بتونی و ورود به سطح آب جلوگیری می کند. با این حال ، گدازه هرگز به بالشتک نرسید. معدنچیان اساساً از احتمال وقوع هرگز جلوگیری می کردند. با این حال ، آنها اعتقاد داشتند که این کاملاً ضروری است تونل را حفر کردند. دانشمندان این پروژه را بر اساس احتمالات بنا می كردند. احتمال آلوده شدن آبهای زیرزمینی برای انجام پروژه بسیار زیاد بود. تصاویری از تونل کاری معدنچیان چرنوبیل را تحت راکتور شماره 4 مشاهده کنید .
میزان ریختن لباس متفاوت است. با این حال ، کارگران معدن چرنوبیل مانند مینی سریال HBO برهنه کار نمی کردند.
لودمیلا ایگناتنکو همسر و نوزاد چهار ساعته خود را از دست داد. او تجربه دلهره آور کتاب برنده جایزه نوبل سوتلانا الکسیویچ را به یاد می آورد صداهایی از چرنوبیل (همچنین با عنوان نماز چرنوبیل ) ، که مجموعه ای از شهادتهای شفاهی بازماندگان است. این نوزاد ظاهراً به دلیل مشکلات قلبی و کبدی درگذشت. اگرچه این سریال موقعیت لودمیلا را نشان می دهد كه جنین اشعه ناشی از شوهرش را برای نجات او جذب می كند ، اما به نظر می رسد این مفهوم بیش از واقعیت ، آغوش علم شبه است. بعلاوه ، با توجه به اینکه لباس شوهرش به محض رسیدن او دور ریخته می شد و بدن او شسته می شد ، رادیواکتیویته وی تا آن زمان داخلی می شد.
تشعشع مسری نیست. این مجموعه توضیح نمی دهد که محفظه های پلاستیکی اطراف قربانیان برای محافظت از مردم خارج نیستند ، این پلاستیک برای محافظت از سیستم ایمنی ضعیف بیمار در برابر عفونت بود. به طور کلی ، لیودمیلا بیش از آنکه برعکس تهدیدی برای شوهرش ، آتش نشان واسیلی ایگناتنکو باشد. صرف حضور در اتاق با همسرش تهدیدی برای لودمیلا یا فرزند متولد نشده آنها نبود. پس چه اتفاقی افتاده؟
ممکن است در اثر تماس با خون ، عرق ، ادرار و سایر مایعات بدن فرد مقدار مشخصی از تماس مضر رخ دهد و به گفته لیودمیلا ، وی دست خود را در یک باند پیچیده و به دهان واسیلی می رساند تا پاک شود استفراغ دور گرچه ممکن بود از این طریق در معرض تابش قرار گیرد (و از تمایل به زخم های باز روی پوست او و تمیز کردن بدن و لباس آلوده) ، اما هیچ مدرکی در مورد تماس با مایعات بدن در طول درمان قربانیان چرنوبیل گزارش نشده است. با این حال ، به نظر نمی رسد که در مورد لیودمیلا ، او هنگام نگهداری از واسیلی دستکش به دست داشته و اقدامات احتیاطی لازم را انجام داده باشد. احتمال دیگر این است که لیودمیلا در حالی که هنوز در پریپیات بود ، در معرض میزان خطرناک پرتویی قرار گرفت که این امر بر بارداری وی تأثیرگذار بود. -فوربس
کتاب برنده جایزه نوبل سوتلانا آلکسیویچ صداهایی از چرنوبیل شامل شرح دلخراش لیودمیلا ایگناتنکو در مورد از دست دادن همسرش و نوزادش است.
با توجه به آخرالزمان پایان مینی سریال HBO ، علاوه بر از دست دادن همسر و نوزاد چهار ساعته ، لیودمیلا ایگناتنکو دچار سکته های مغزی متعددی شد و پزشکان به او گفتند که دیگر هرگز قادر به بچه دار شدن نخواهد بود. این اظهار داشت که آنها اشتباه می کردند و او سرانجام صاحب پسری شد که هم اکنون با او در کیف زندگی می کند.
راستی آزمایی چرنوبیل تأیید می کند که مطمئناً ممکن است بدن آتش نشان نیز چنین تغییر کرده باشد ، و مجموعه های بسیار نزدیک به روایت همسرش لیودمیلا . پوست او ، به خصوص آنچه در معرض آن بود ، در ابتدا مانند آفتاب سوختگی بد ، همراه با رسوب زدایی مرطوب (لایه برداری پوست) و تاول زدن به نظر می رسید. او ممکن است استفراغ و سردرد را تحمل کند. برای چندین روز یا بیشتر ، ممکن است به نظر برسد که پوست واسیلی حتی در حال ترمیم نیست ، اما پس از آن قرمز شدن شدید ، تاول زدن و زخم شدن مناطق تحت تابش ایجاد می شود. همسرش درباره تغییر ظاهر خود گفت: 'هر روز با یک شخص کاملاً جدید ملاقات می کردم.' آنچه در داخل برای او اتفاق می افتاد حتی آزار دهنده تر بود.
در طی دو هفته ای که واسیلی ایگناتنکو به مرگ انجامید ، تابش به شدت بر دستگاه گوارش ، معده ، ریه ها و مغز استخوان وی تأثیر می گذارد. به گفته لیودمیلا ، وی بیش از 25 بار در روز مدفوع خون و مخاط را مدفوع کرده و قطعاتی از اندام های داخلی خود را سرفه می کند. 'دو روز آخر در بیمارستان - تکه های ریه و کبد از دهانش بیرون می آمد. داشت اعضای بدنش را خفه می کرد. دستم را در یک باند میپیچیدم و میگذاشتم دهانش ، همه چیز را بیرون بیاورم. ' صداهایی از چرنوبیل
سقوط مأمور آتش نشانی واسیلی ایگناتنکو مانند مرگ واقعی او است.
هیچ مدرک محکمی وجود ندارد که نشان دهد چرنوبیل منجر به افزایش نقایص مادرزادی شده است. از نظر اعتبار مینی سریال ، این در واقع نقایص مادرزادی را نشان نمی دهد ، اگرچه با دیدن تعدادی از زنان باردار و نوزادان کاملاً ضمنی تلقی می شود. مطمئناً ، اگر «نقایص مادرزادی چرنوبیل» را در Google تایپ کنید ، تصاویر و وب سایت های نگران کننده ای را مشاهده خواهید کرد که آنها را نمایش می دهد. با نادیده گرفتن تصاویری که به وضوح فتوشاپ شده اند ، بسیاری از آنها اثرات بیماری ها و شرایط دیگری را نشان می دهند که مردم فاجعه چرنوبیل را مقصر می دانند. اینکه چطور مردم واکسن ها را مسئول اوتیسم می دانند ، صرفاً به این دلیل که این واکسن ها در برخی از مواقع قبل از تشخیص کودک تزریق شده است ، چرنوبیل نیز به همین ترتیب در بعضی مواقع به دلیل نقص مادرزادی مقصر شناخته شده است.
گزارش کمیسیون تنظیم مقررات هسته ای ایالات متحده به این نتیجه رسید ، 'شواهد موجود هیچ تأثیری بر تعداد پیامدهای نامطلوب بارداری ، عوارض زایمان ، تولد نوزاد مرده یا سلامت کلی کودکان در میان خانواده هایی که در بیشتر مناطق آلوده زندگی می کنند ، نشان نمی دهد.' با این حال ، باید به خاطر داشته باشیم که شواهد به دلیل این واقعیت که دولت شوروی پزشکان را از گزارش تشخیص های مشابه منع کرده بود ، محدود بود.
با این حال ، یک مطالعه UCLA 1987 و یک بررسی دانشگاه آکسفورد 2017 همچنین نشان داد 'هیچ شواهد قانع کننده ای در مورد افزایش خطر نقص مادرزادی در اثر قرار گرفتن در معرض تابش در مناطق آلوده وجود ندارد.' بررسی آکسفورد نشان داد که تحقیقاتی که نشان می دهد نقایص مادرزادی افزایش یافته است ، شامل 'داده های مربوط به عوامل خطرناک گیج کننده مانند مصرف الکل مادر و رژیم غذایی' نیست. ترس اولیه از نقایص هنگام تولد به حدی بد بود که زنانی که در مناطقی که تحت تابش کم چرنوبیل قرار داشتند زندگی می کردند با وحشت 100000 تا 200000 بارداری را خاتمه دادند. -فوربس
آره. مانند مینی سریال ، به دنبال انفجار راکتور شماره 4 چرنوبیل ، آنها ابتدا سعی کردند با استفاده از دو مریخ نورد قمری STR-1 شوروی ، بقایای رادیواکتیو را از دو منطقه سطح پایین پشت بام پاک کنند. در زمان انفجار حدود 700 تن گرافیت رادیواکتیو در اطراف کارخانه منفجر شده است. گرچه مریخ نوردان در کل حدود 10 ساعت کار کردند ، اما در نهایت در معرض تابش قرار گرفتند و از کار افتادند. ویدیوی مریخ نوردهای قمری STR-1 در حال پاک کردن بقایای رادیواکتیو در چرنوبیل را ببینید .
علاوه بر این که دیگر وسایل نقلیه کنترل از راه دور را امتحان می کنند ، درست است که آنها سپس یک ربات پلیس آلمان غربی با ردیابی بزرگتر به نام 'Joker' را امتحان کردند که در زیر نشان داده شده است. در سطح بالاتر از منطقه 'ماشا' از سقف مستقر شد. همانطور که برای کشف حقیقت در مورد چرنوبیل کار می کردیم ، متوجه شدیم که دولت شوروی درواقع به آلمان غربی درباره میزان تشعشعات سقف دروغ گفته است و آنرا با ضریب 10 کاهش داده است. همانطور که در عکس مشاهده می کنید ، سازندگان فیلم این کار را انجام داده اند یک کار چشمگیر برای بازآفرینی ربات جوکر برای سریال های کوچک.
جوکر یک بازوی مکانیکی داشت که می توانست تکه ای از بقایا را برداشته و از سمت دیگر به پایین وارد راکتور کند. با این وجود به سرعت با مشکلاتی روبرو شد. ابتدا یک قطعه گرافیت در مسیر خود گوه ای شد. پس از آنکه گروهی از مردان جان خود را به خطر انداختند تا دستی آهنگ ها را آزاد کند ، به دلیل سطح تشعشعاتی که بالاتر از حد توان خود بود ، این ربات خیلی زود از کار افتاد. تو می توانی مشاهده مستند اوکراینی چرنوبیل 3828 ، که شکست روبات جوکر در چرنوبیل و استفاده بعدی از 3828 ربات بیور را برجسته می کند.
اتحاد جماهیر شوروی ربات چرنوبیل جوکر را از آلمان غربی پس از دروغ گفتن در مورد میزان تابش روی سقف ، که مملو از بقایای راکتور بود ، به دست آورد. جای تعجب نیست که به سرعت در برابر تابش تسلیم شد.
آره. هر بیوروباتی که به چرنوبیل آورده می شود می تواند بقایای رادیواکتیو را تقریباً برای دو دقیقه قبل از رسیدن به حد مادام العمر برای قرار گرفتن در معرض اشعه ، بیل کند. آنها سپس از چرنوبیل اعزام شدند. لباس های خانگی محافظ دارای ورق های سربی که آنها می پوشیدند نیز از زمان پرتوزا بودن مواد ، پس از هر بار استفاده دور انداخته می شدند. این شامل 'سبد تخم مرغ' ، یا به اصطلاح رمزگذاری شده است.
در مجموع 3828 ربات بیور برای پاکسازی بقایای رادیواکتیو از سقف چرنوبیل کار کردند. برخی از مردان بسته به میزان مواجهه کامل خود ، بیش از یک بار بیرون رفتن روی سقف را انتخاب کردند. 'فقط یکی اجباری بود. ژنرال نیکولای تاراکانف ، رالف اینسون در نمایش HBO به تصویر کشیده می گوید ، اما برخی داوطلب شدند که دو یا حتی سه بار بروند. -RT News
در مینی سریال ، ما یک بیوروبات را می بینیم که در حال ورود از پشت بام است. این احتمالاً از آن الهام گرفته شده است تصاویر واقعی از بی رباتهای چرنوبیل ، که مردی را نشان می دهد که زمین می خورد. با این حال ، مشخص نیست که آیا کسی پایش را گرفت یا در یک گودال افتاد.
biorobots چرنوبیل بقایای رادیواکتیو را از پشت بام در مینی سریال (بالا) و در زندگی واقعی (پایین) پاک می کند.
این مینی سریال بیشتر تقصیر را به گردن اعمال یک نفر ، معاون مهندس ارشد چرنوبیل ، آناتولی دیاتلوف می اندازد. به او نشان داده می شود که افراد زیرمجموعه خود را به انجام آزمایش تهدید می کند ، همه اینها بخاطر ارتقا است. اگرچه شواهدی وجود دارد که دیاتلوف واقعی امیدوار به ارتقا بود اما او عمدتا یک شرور خیالی است. حقیقت در مورد چرنوبیل این است که این فاجعه نه ناشی از تمایل یک مرد برای ارتقا سطح و نه خسارت وثیقه یک رئیس بد دهان بوده است.
'شخصیت های آنها تحریف شده و به غلط معرفی می شوند ، گویی که شرور هستند. مهندس سابق چرنوبیل ، اولكسی بروس ، درباره صحت تاریخی پیرامون سه آنتاگونیست اصلی نمایش می گوید: او می گوید که به تصویر کشیدن آنها 'یک داستان نیست ، بلکه یک دروغ آشکار است.' بروس اذعان می کند که دیاتلوف سختگیر بود اما می گوید که 'او هنوز هم یک متخصص سطح بالا بود.' درست است که در محاکمه دیاتلوف ادعا کرد که او در توالت است و هرگز به آنها نگفته است که قدرت را بالا ببرند ، بیانیه ای که به راحتی دروغ بودن او ثابت شد. می توانید روایت خودش را از وقایع در این بشنوید مصاحبه آناتولی دیاتلوف . -BBC
فاجعه هسته ای چرنوبیل تا حد زیادی نتیجه یک سیستم سیاسی پوسیده متشکل از مردان و زنان غریب بود ، که به احتیاطات توجه نکردند و یک راکتور منفجر کردند زیرا آنها بیشتر نگران پیوستن به یک سیستم مبتنی بر دروغ و فریب بودند ، آنها در مورد محافظت از مردم بودند. -مجله نیویورک تایمز
شواهد اندکی وجود دارد که نشان می دهد دانشمند والری لگاسوف و رئیس کمیسیون چرنوبیل ، بوریس شوچربینا ، دوستی نزدیک داشته اند. تنها شاهد آن عکس دو مرد است که به یکدیگر نگاه می کنند و لبخند می زنند. حداقل ، ما می دانیم که آنها با یکدیگر صمیمانه بودند ، اما در مورد یک دوستی بالقوه چیزی بیشتر نمی دانیم. کریگ مازین ، خالق این برنامه می گوید که این عکس همان چیزی است که باعث الهام دوستی خیالی آنها در سریال های کوچک شده است. صحنه های آنها با هم کاملاً تصور می شود و نقشی که آنها در واکنش به این فاجعه ایفا کردند مجدداً ساخته و تقویت شد تا روند داستان ادامه پیدا کند. خودی تجاری
دوستی بین بوریس شکربینا و والری لگاسوف خیالی است و گفتگوهای بین آنها تصور می شود.
خیر. در مینی سریال HBO ، والری لگاسوف (جارد هریس) در دادگاه شهادت می دهد و بخشی از تقصیرها را راکتورهای هسته ای 'ارزان' دولت شوروی می داند. سریع چرنوبیل بررسی واقعیت نشان می دهد که در زندگی واقعی ، لگاسوف در دادگاه حضور نداشته است. لحظه بزرگ او در دادگاه در مینی سریال داستان است. این عقیده که یک شهروند شوروی در دادگاه شوروی به این شکل علیه دولت صحبت می کرد کاملاً دور از ذهن است.
در نشست بررسی آژانس بین المللی انرژی هسته ای چرنوبیل پس از تصادف در وین در آگوست 1986 ، لگاسوف ارزیابی تا حدودی صریح و دقیق از شرایط و عواقب حادثه ارائه داد ، اما او نتوانست یافته های كامل خود را فاش كند و بیشتر مقصر را خطای انسانی همراه با راكتورهای ضعیف طراحی كرد. -Express.co.uk
به گفته خالق کریگ مازین ، صحنه دادگاه به جای اینکه نسخه واقعی آنچه اتفاق افتاده است ، 'از شرایط واقعی الهام گرفته است'. دادگاه برای فیلم فشرده شده بود. در واقع ، این چندین هفته به طول انجامید و افراد زیادی را درگیر کرد که هرگز در این سریال معرفی نمی شدند. پادکست چرنوبیل
شاید این بزرگترین انحراف از داستان واقعی چرنوبیل باشد ، بدیهی است که لگاسوف شخصیت شهیدی نبوده است که مینی سریال باعث شده است. علاوه بر این که در دادگاه حضور نداشت ، او هرگز صدای خود را نزد گورباچف بلند نکرد و نه صریحاً برترین های KGB را به چالش کشید.
والری لگاسوف چند مرد خوب لحظه دادرسی خیالی است. او در دادگاه شرکت نکرد.
خیر. بیشتر مینی سریال ها به دانشمندان قهرمان ، به ویژه لگاسوف و اولانا خومیوک (امیلی واتسون) خیالی متمرکز است ، و تلاش می کند کشف کند که چه چیزی باعث شکست راکتور شماره 4 چرنوبیل شد. این تنش زیادی ایجاد می کند که عمدتاً داستانی است. مطابق با نیمه شب در چرنوبیل نویسنده آدام هیگین بوتام ، دانشمندان اتحاد جماهیر شوروی 'به خوبی از عیب های راکتور RBMK سال ها قبل از حادثه آگاه بودند' و 'متخصصان راکتور طی 36 ساعت پس از انفجار از مسکو پایین آمدند و به سرعت علت احتمالی آن را مشخص کردند.' این مینی سریال همچنین در پاسخ با تأخیر و انکار دولت شوروی اغراق می کند.
ویکتور بریوخانوف ، آناتولی دیاتلوف و نیکلای فومین پس از پایان دادگاه 1987 ، به 10 سال زندان در اردوگاه کار محکوم شدند. آنچه در این مینی سریال نشان داده نشده این است که نیکولای فومین قبل از دادرسی دچار نقص ذهنی شده بود و قصد داشت خود را بکشد. او عینک خود را شکست و سعی کرد مچ دست خود را با یک تکه لنز شکاف دهد که این امر دادرسی را به تأخیر انداخت. هیچ یک از مردان به دلیل سلامتی ، حکم کاملی را تحمل نکردند. فومین به دلایل بهداشت روان زودتر از موعد مرخص شد و مدتی را در بیمارستان سپری کرد.
ویکتور بریوخانوف ، آناتولی دیاتلوف و نیکولای فومین در دادگاه خود در مینی سریال HBO (بالا) و در زندگی واقعی (پایین).
طبق آنچه قبل از تیتراژ قسمت آخر قسمت آخر به ما گفته شد ، مهندس ارشد چرنوبیل ، نیکولای فومین ، مدتی پس از آزادی برای کار در نیروگاه هسته ای در کالینین ، روسیه بازگشت. معاون مهندس ارشد آناتولی دیاتلوف در سال 1995 از بیماری ناشی از تشعشع چشم از جهان فروبست. مدیر سایت چرنوبیل ، ویکتور بریوخانوف ، پس از گذراندن تنها پنج سال از مجازاتش ، آزاد شد. بر اساس نیوزلند هرالد ، او در حال حاضر در کیف زندگی می کند.
HBO چرنوبیل این مینی سریال همچنین این واقعیت را کنار می گذارد که تنها بریوخانوف ، دیاتلوف و فومین مورد محاکمه قرار نگرفتند. ضمن تحقیق چرنوبیل با دقت تاریخی دریافتیم که در زندگی واقعی در مجموع شش نفر در محاکمه قرار گرفتند. بقیه شامل رهبر تغییر بلوک راکتور 4 ، بوریس V. Rogozhkin بود. سرپرست راکتور 4 ، الکساندر پ. کووالنکو ؛ و مهندس ارشد ، یوری A. Laushkin. -مجله نیویورک تایمز
نه درست است که لگاسوف خاطرات خود را در مورد فاجعه به دستگاه ضبط دیکته کرده است. او به شکایات خود در مورد رسیدگی رسیدگی کرد ، از جمله اتهام اینکه امنیت اتحاد جماهیر شوروی مانع از آن شد که بهره برداران نیروگاه از حوادث قبلی با راکتورهای RBMK مطلع شوند. وی به این نتیجه رسید که چرنوبیل 'مotheاخذه تمام آنچه در مدیریت اقتصاد ملی اشتباه بود و برای چندین دهه چنین بوده است' بود.
در آغاز چرنوبیل مینی سریال HBO ، می بینیم که والری لگاسوف در حال قاچاق نوارهای خود از آپارتمانش است. این داستانی است. کریگ مازین ، خالق این برنامه اظهار داشت که او هرگز نتوانسته است بفهمد که چگونه لگاسوف نوارها را منتشر کرده است ، بنابراین فقط با انتخاب یک همپیمان این فیلم ها را تصور کرد.
آره. بررسی واقعیت ما تأیید کرد که والری لگاسوف واقعی در 26 آوریل 1988 ، دو سال پس از فاجعه چرنوبیل ، خود را حلق آویز کرد (جسد وی توسط پسرش در 27 ام پیدا شد). او 51 ساله بود. آنچه در مینی سریال نشان داده نشده این است که لگاسوف قبلاً اقدام به خودکشی کرده و در بیمارستان بهبود یافته است. طبق گفته دخترش ، اینگا لگاسووا ، او در طی چند ماه آخر زندگی خود به دلیل بیماری پرتوی به شدت بیمار بود ( اخبار RT )
والری لگاسوف دانشمند دو سال پس از حادثه چرنوبیل خود را حلق آویز کرد.
وی پیش از مرگ دولت را به ایجاد انستیتوی خطر و امنیت فناوری ترغیب کرد و مقاله ای تحت عنوان 'وظیفه من این است که همه بدانند' نوشت ، که در آن او از طرح ساخت راکتور هسته ای شوروی ، که دارای شرایط ضعیف است انتقاد کرد. پرسنل و عدم توجه به امنیت هسته ای در اتحاد جماهیر شوروی. وی همچنین هشدار داد که چرنوبیل می توانست خیلی زودتر اتفاق بیفتد. متأسفانه ، این مقاله از سانسورهای دولت عبور نکرد. هرگز منتشر نشد.
در روز مرگش ، لگاسوف آخرین فشار را برای شنیدن او ایجاد کرد. وی در مقابل آکادمی علوم ، برنامه خود را برای تشکیل شورای ویژه ای ارائه داد که به رکود در علوم اتحاد جماهیر شوروی می پرداخت و آن را اصلاح می کرد. آکادمی طرح وی را رد کرد. ویران شده ، به خانه بازگشت و خود را در آپارتمان مسکو خود حلق آویز کرد ( اخبار RT ) اگرچه لگاسوف دقیقاً افشاگری که برای حضور در این مینی سریال ساخته است نبود ، اما اعتقاد بر این است که خودکشی وی در سالگرد چرنوبیل روش او برای اطمینان از این بود که دولت و جامعه علمی سرانجام به نگرانی های وی گوش فرا دهند.
آره. دانشمندان شوروی چندین سال برای افزایش آگاهی در مورد نقص طراحی راکتور که منجر به فاجعه چرنوبیل شد ، کار کردند. سرانجام ، مقامات اتحاد جماهیر شوروی چاره ای جز پذیرفتن خطرات ناشی از راکتور هسته ای RBMK باقی نماندند.
آره. پس از اینکه اتحاد جماهیر شوروی سرانجام به نقصهای بالقوه مهلک در راکتورهای RBMK اعتراف کرد ، راکتورهای باقیمانده برای اطمینان از اینکه فاجعه ای مانند چرنوبیل هرگز تکرار نخواهد شد ، دوباره تعمیر شدند.
در مینی سریال ، والری لگاسوف (جارد هریس) بارها به سیاستمدار اتحاد جماهیر شوروی بوریس شوچربینا (استلان اسکارسگارد) هشدار داد که این اشعه زندگی وی را کوتاه می کند. در پایان به ما گفتند که بوریس شکربینا در 70 سالگی در 22 آگوست 1990 ، چهار سال و چهار ماه پس از ورود به چرنوبیل درگذشت. این مجموعه قطعاً نشان می دهد که مرگ وی نتیجه قرار گرفتن در معرض اشعه بوده است ، اما در واقعیت ، هیچگاه علت رسمی مرگ برای شرچینا منتشر نشده است. مصوبه سال 1988 شوروی ، پزشکان را از ذکر اشعه به عنوان دلیل مرگ یا بیماری منع کرد. مطبوعات شوروی به سادگی گفتند که او پس از 'یک بیماری جدی' درگذشت ( Express.co.uk ) نمی توان فهمید که مرگ وی تا چه اندازه نتیجه تابش بوده است ، اما ژنرال نیکولای تاراکانف ، که مسئول تصفیه خانه بود و 'خیلی خوب' از شرچینا را می شناخت ، گفت که شرچینا 'خود را در معرض دوزهای زیادی از اشعه قرار می دهد ، زیرا رئیس کمیسیون دولت '( اخبار RT )
معلوم نیست که تابش به چه درجه ای در مرگ بوریس شکربینا واقعی ، که در سمت راست در سال 1990 نشان داده شده است ، نقش داشته است. Stellan Skarsgård (سمت چپ) Shcherbina را در چرنوبیل مینی سریال HBO.
تقریباً 300،000 نفر از خانه های خود آواره شدند. علی رغم اینکه گفته می شود موقت است ، بازگشت هنوز ممنوع است.
مقامات اتحاد جماهیر شوروی در سال 1970 برای اسکان کارگران نیروگاه هسته ای چرنوبیل ساخته شد و دستور دادند 36 ساعت پس از خراب شدن آزمایش راکتور شماره 4 چرنوبیل ، این شهر تخلیه شود و باعث انفجار راکتور شود. ناوگان متشکل از 1200 اتوبوس بیش از 49000 نفر را از پریپیات خارج کرد و دیگر هرگز برنگشتند. حداقل برای 24000 سال این شهر برای سکونت انسان مناسب نخواهد بود. برای اسکان برخی از افراد آواره ، شهری جدید متشکل از هشت منطقه در 30 مایلی شمال شرقی نیروگاه چرنوبیل ساخته شد. اسلاوتویچ نامگذاری شد. قبل از شروع ساخت و ساز ، منطقه در دو متر خاک آلوده پوشانده شده بود. -روزنامه گاردین
یک کامیون در مینی سریال (بالا) و در زندگی واقعی (پایین) با اسپری مایع ضد عفونی کننده اسپری می رود که گرد و غبار رادیواکتیو را بر روی زمین ثابت می کند. محصولی را که آنها پاشیدند ، 'بوردا' ، به معنی ملاس نامیدند.
نه. سه راکتور دیگر پس از حادثه به کار خود ادامه دادند. برای محدود کردن مواجهه کارمندان با اشعه ، آنها پنج ساعت کار کردند و نیمی از ماه را در خارج از منطقه محرومیت گذراندند. شهر جدید اسلاوتویچ برای اسکان کارگران ساخته شد. چرنوبیل تا زمانی که در سال 2000 خاموش نشود به عنوان یک کارخانه فعال باقی می ماند. با این حال ، ده ها کارمند هنوز در آنجا کار می کنند و سوئیچ های برق را کنترل می کنند ، زیرا نیروگاه هنوز بخشی از شبکه است. دهه ها طول می کشد تا نیروگاه هسته ای به طور کامل از کار بیفتد.
آره. می توان از طریق آژانس های مسافرتی تورهای سفر به منطقه محرومیت از جمله شهر ارواح پریپیات و گیاه چرنوبیل را ترتیب داد. قرار گرفتن در معرض مقدار محدود افزایش یافته است تابش در طول تورها بی خطر در نظر گرفته می شود. پس از پخش مینی سریال ، رویترز از افزایش 40 درصدی گردشگری به منطقه محرومیت خبر داد.
نگاهی امروزی به شهر ارواح پریپیات که در پس زمینه آن نیروگاه هسته ای چرنوبیل قرار دارد (این قسمت از نمای نزدیک محفظه ایمن جدید نسبت به راکتور 4 آسیب دیده است). چرخ و فلک نمادین Pripyat (پایین) در زمان فاجعه 1986 کاملاً جدید بود و هنوز مورد استفاده عموم قرار نگرفته بود.
گزارش سازمان ملل 31 مورد مرگ را مستقیماً به فاجعه نسبت می دهد. سه نفر در صحنه جان خود را از دست دادند و 28 نفر بعد از چند هفته درگذشتند. نمی توان به طور دقیق دانست که چه تعداد غیرنظامی در اثر سرطان در اثر تابش اشعه در مناطق آسیب دیده جان خود را از دست داده اند. با این حال ، به احتمال زیاد تعداد نسبت به مینی سریال HBO به اعتقاد ما کمتر است.
در افرادی که هنگام فاجعه هسته ای چرنوبیل کمتر از 18 سال سن داشتند ، 20 هزار نفر در حال ابتلا به سرطان تیروئید شناخته شده اند (بعضی از آنها به دلیل نوشیدن شیر آلوده به ید رادیواکتیو است). آخرین یافته های سازمان ملل از سال 2017 به این نتیجه رسید که تنها 25٪ (5000 مورد) را می توان به تابش چرنوبیل نسبت داد. با توجه به اینکه سرطان تیروئید میزان مرگ و میر بسیار کمی تنها یک درصد دارد ، به این معنی است که احتمالاً فقط 50 تا 160 نفر در اثر سرطان تیروئید ناشی از چرنوبیل جان خود را از دست می دهند (البته این بدان معنا نیست که باید هزاران نفر را که از چرنوبیل رنج می برند نادیده بگیریم) مرتبط با سرطان تیروئید و زنده مانده).
طبق یافته های سازمان ملل ، تعداد کل مرگ های طولانی مدت از چرنوبیل تقریباً 4000 نفر است. سازمانهایی مانند Greenpeace تعداد این افراد را بسیار بیشتر (93،000) اعلام کرده اند ، اما برآورد آنها به دلایل سیاسی زیاد است. نویسنده مایکل شلنبرگر ، رئیس پیشرفت زیست محیطی که همچنین برای انرژی و محیط زیست برای نشریاتی مانند این مقاله می نویسد مجله نیویورک تایمز و فوربس ، می گوید که بلایای هسته ای مانند چرنوبیل خیالی است زیرا در واقع تعداد نسبتاً کمی از مردم را در مقایسه با سایر بلایای ساخته شده توسط بشر از بین می برد. -فوربس
برای اینکه بخواهیم همه چیز را در چشم انداز بگوییم ، شدیدترین فاجعه انرژی سقوط سد برق آبی Banqiao در سال 1975 بود که منجر به کشته شدن 170،000 تا 230،000 نفر شد. فاجعه شیمیایی بوپال در سال 1984 جان تقریباً 15000 نفر را گرفت. این بدان معنا نیست که مرگ چرنوبیل غم انگیز نبوده است ، نیازی به ذکر پیامدهای سلامتی نیست ، اما در واقعیت ، حوادث هسته ای این همه کشنده نبوده اند.
چرنوبیل مینی سریال سعی دارد ترس ما را برانگیزد ، تا حدی با این واقعیت که بلایای هسته ای ما را به یاد بمب های هسته ای می اندازد. آیا جنگ است؟ آیا آنها بمباران می کنند؟ ' یک کارگر کارخانه در اوایل کارهای کوچک می پرسد. والری لگاسوف (جارد هریس) بعداً اشاره ای به بمباران هسته ای هیروشیما و ناگازاکی کرد که در مجموع 129000 تا 226000 نفر را کشت. فیلم های مشابه سال 1979 سندرم چین به سوخت پارانویا در مورد ایمنی انرژی هسته ای کمک کرد ، که به توقف ساخت نیروگاه های هسته ای و سوزاندن بیشتر سوخت های فسیلی کمک کرد.
از آنجا که انرژی هسته ای یک منبع انرژی فراوان و کم کربن است ، مطالعات محاسبه کرده اند که 1.84 میلیون مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا تا به امروز در نتیجه استفاده از انرژی هسته ای جلوگیری شده است. دشوار است بگوییم که اگر واقعیت و نه داستانها در نبرد درک مردم از انرژی هسته ای پیروز می شدند ، می توان چند میلیون انسان دیگر نجات داد. آدام هیگین بوتام ، نویسنده کتاب ، خاطرنشان می کند: 'نیروگاه های هسته ای هیچ دی اکسید کربنی منتشر نمی کنند و از نظر آماری از هر صنعت انرژی رقیب از جمله توربین های بادی ایمن تر هستند.' نیمه شب در چرنوبیل . متأسفانه ، با مینی سریال HBO ، هالیوود بار دیگر در تلاش است تا با استفاده از داستان و ترس ، درک عمومی را هدایت کند.
از آدام هیگین بوتام نیویورک تایمز کتاب پرفروش نیمه شب در چرنوبیل داستان فاجعه را با استفاده از روایت دست اول زنان و مردان زندگی می کند.
خیر ، این همان چیزی است که در پایان کمدی به ما گفته شده است ، اما طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی ، این درست نیست. WHO اظهار داشت: شهروندان بلاروس و اوکراین در معرض دوزهایی کمی بالاتر از میزان تابش زمینه طبیعی قرار دارند. اگر مرگ و میر ناشی از سرطان افزایش یابد ، فقط 'حدود 0.6٪ مرگ و میر ناشی از سرطان در این جمعیت به دلایل دیگر خواهد بود.'
در خط آخر چرنوبیل مینی سریال ، والری لگاسوف (جارد هریس) اظهار داشت ، 'جایی که من یک بار از هزینه حقیقت می ترسیدم ، فقط می پرسم' - صفحه سیاه می شود - 'هزینه دروغ چیست؟' این س certainlyال قطعاً می تواند در مورد مینی سریال ها نیز صدق کند ، که با توسل به احساسات گرایی ترس مردم را از انرژی هسته ای افزایش داده است.
نوشت: 'من کاملا وحشت زده ام.' فیلادلفیا پرسشگر روزنامه نگار سارا تاد پس از تماشای قسمت اول. 'من به کسی احتیاج دارم که برایم توضیح دهد که در چنین شرایطی زندگی در ساحل شرقی کاملاً خوب است.' طرفداران این نمایش با ابراز ترس از نزدیکترین نیروگاه های هسته ای در گوگل ، از طریق توییتر ابراز نگرانی کردند. 'من بسیاری از جن و وحشت را تماشا کرده ام ، اما این موضوع را از بالا می برد. چرا؟ یکی از بینندگان در توییتر ارسال کرده است ، زیرا ممکن است روزی دوباره تکرار شود.
شاید این سوال واقعی باشد که 'هزینه ترس چقدر است؟' سریال های کوچک حاکی از آن است که تشعشعات مانند ویروس مسری هستند ، اساساً منطق زامبی است ، بنابراین هر کسی که دچار مسمومیت با اشعه شود ، خود مسموم است. چنین منطق نادرستی برای منزوی کردن ، وحشت زدن و انگ زدن مردم نه تنها در چرنوبیل بلکه در مکانهایی مانند هیروشیما و ناگازاکی و اخیراً در فوکوشیما مورد استفاده قرار گرفت. ناتاشا یووچنکو ، همسر مهندس چرنوبیل ، الکساندر یووچنکو (مردی که در فولاد را باز نگه داشت) ، می گوید که سالها مردم به معنای واقعی کلمه از ترس آلوده شدن از آنها فرار می کردند ( روزنامه گاردین )
بعلاوه ، کسانی که در خارج از مجاورت چرنوبیل در معرض تابش شدید قرار گرفتند ، چهار برابر بیشتر در معرض افسردگی ، اضطراب و PTSD قرار داشتند. تمام مطالعات بهداشتی و اپیدمیولوژیک به این نتیجه رسیده اند که اثرات طولانی مدت سلامت روان منجر به مسائل بهداشتی و مرگ و میر خارج از منطقه نزدیک بیش از تابش شده است. تقریباً 50،000 پناهنده چرنوبیل در دهه های پس از حادثه بر اثر اعتیاد به الکل ، بیماری قلبی و خودکشی جان خود را از دست دادند. به این موارد 100000 تا 200000 حاملگی خاتمه یافته را که بیشتر نتیجه ترس (و نه واقعیت) بود ، اضافه کنید و شور و هیجان در هالیوود و رسانه ها بسیار نگران کننده تر می شود.
تبدیل نیروگاه هسته ای به یک شرور فیلم ترسناک ممکن است مخاطبان را به وحشت بیندازد و باعث ایجاد سرگرمی خوبی شود ، اما با داستان واقعی چرنوبیل فاصله زیادی دارد. این مینی سریال به احتمال زیاد هرگز ساخته نخواهد شد.