REEL FACE: | چهره واقعی: |
![]() بدنیا آمدن:5 ژوئن 1971 محل تولد: دورچستر ، بوستون ، ماساچوست ، ایالات متحده آمریکا | ![]() بدنیا آمدن:7 نوامبر 1975 محل تولد:هوستون ، TX ، ایالات متحده آمریکا رتبه:سپاه بیمارستان درجه یک |
![]() بدنیا آمدن:8 آوریل 1981 محل تولد: کلونا ، بریتیش کلمبیا ، کانادا | ![]() بدنیا آمدن:7 مه 1976 محل تولد:اسمیت تاون ، نیویورک ، ایالات متحده آمریکا مرگ:28 ژوئن 2005 ، ولایت کنر ، افغانستان (در عمل کشته شد) رتبه:ستوان ، فرمانده تیم |
![]() بدنیا آمدن:29 اکتبر 1980 محل تولد: بوستون ، ماساچوست ، ایالات متحده آمریکا | ![]() بدنیا آمدن:25 ژوئن 1976 محل تولد:کوپرتینو ، کالیفرنیا ، ایالات متحده آمریکا مرگ:28 ژوئن 2005 ، ولایت کنر ، افغانستان (در عمل کشته شد) رتبه:سونار تکنسین کلاس 2 |
![]() بدنیا آمدن:13 مارس 1985 محل تولد: پالمز ، کالیفرنیا ، ایالات متحده آمریکا | ![]() بدنیا آمدن:26 ژانویه 1980 محل تولد:شفق قطبی ، کلرادو ، ایالات متحده آمریکا مرگ:28 ژوئن 2005 ، ولایت کنر ، افغانستان (در عمل کشته شد) رتبه:Gunner's Mate Class 2 |
![]() بدنیا آمدن:9 آگوست 1968 محل تولد: ملبورن. ویکتوریا. استرالیا | ![]() بدنیا آمدن:15 مارس 1972 محل تولد:پورتسموث ، ویرجینیا ، ایالات متحده آمریکا مرگ:28 ژوئن 2005 ، افغانستان (هلی کوپتر سرنگون شد) رتبه:ستوان فرمانده |
![]() بدنیا آمدن:7 مه 1992 محل تولد: ونکوور ، بریتیش کلمبیا ، کانادا | ![]() بدنیا آمدن:15 نوامبر 1982 محل تولد:بولدر سیتی ، نوادا ، ایالات متحده آمریکا مرگ:28 ژوئن 2005 ، افغانستان (هلی کوپتر سرنگون شد) رتبه:افسر خرد کلاس دوم |
![]() بدنیا آمدن:1977 محل تولد: ناصره ، اسرائیل | ![]() |
![]() | ![]() بدنیا آمدن:که 1970 مرگ:آوریل 2008 ، خیبرپختونخوا ، پاکستان (تیراندازی با پلیس پاکستان) |
نه تنها بازمانده فیلم با خط کشی مارکوس لاترل (مارک والبرگ) پس از نجات آغاز می شود. ما سه روز قبل از شروع مأموریت بد سرنوشت فلش می زنیم. با این حال ، این قسمت از داستان واقعی به طور قابل توجهی کمتر دراماتیک است. وقتی نجات یافت ، لوترل نزدیک مرگ نبود و قلبش هرگز از تپیدن باز نمی ایستاد. در واقع ، او و رنجرزهای ارتش وقت صرف کردند تا در مورد چای یک بحث طولانی انجام دهند ، در طی آن برخی از اهالی روستا نیز حضور داشتند ، از جمله گلاب. سرانجام آنها از اهالی روستا خداحافظی کردند و سوار بر دستگاه نجات نجات شدند. -کتاب Survivor تنها
هدف از عملیات بال های سرخ ، که از 28 ژوئن 2005 آغاز شد ، برای اولین بار شناسایی احمد شاه ، یکی از وفاداران و رهبران اصلی طالبان بود که گمان می رفت در دامنه کوهی به نام ساوتالو سر ، در منطقه پچ کونار افغانستان پنهان شده است. استان پس از آنکه مارکوس لوترل و سه همکارش مهر و موم برای شناسایی هویت شاه و افرادش شناسایی و نظارت خود را انجام دادند ، ارتش می تواند با وفاداران طالبان درگیر شود و فعالیت شبه نظامیان ضد ائتلاف (ACM) را در منطقه مختل کند. شاه ، که بخشی از طالبان نبود اما خواستار بیعت با آنها بود ، پس از تسلیم اجباری یک رهبر ACM به نام نجمودین در 2005 ، در منطقه به قدرت رسید.
برای متیو 'تبر' آکسلسون (بالا) و بقیه اعضای تیمش ، ماموریت نظارت و شناسایی به سرعت به یک نبرد هولناک تبدیل شد ، شبیه آنچه Ax (بن فاستر ، پایین) و هم تیمی هایش در این بازی تحمل می کنند. تنها بازمانده فیلم سینما.
همانطور که تحقیقات خود را در مورد تنها بازمانده داستان واقعی ، به سرعت مشخص شد که این نام اغلب به عنوان 'عملیات Redwing' و گاهی 'Operation Red Wing' اشتباه گفته می شود. اصل نام غلط املایی و تلفظ غلط با انتشار کتاب مارکوس لوترل آغاز شد ، Lone Survivor: گزارش شاهدان عینی عملیات Redwing and the Lost Heroes of SEAL Team 10 ، که توسط پاتریک رابینسون توسط مصاحبه هایی که با لوتلل انجام داده است ، توسط اشباح نوشته شده است.
نام عملیات 'بال های سرخ' از یک کنوانسیون نامگذاری استفاده شده توسط گردان قبلی ، گردان 3 از سوم تفنگداران دریایی (3/3) ، که فرمانده آن ، سرهنگ دوم نورمن کولینگ ، عملیات خود را به نام تیم های ورزشی تگزاس نامگذاری کرد. هنگامی که گردان 2 هنگ 3 (2/3) از راه رسید ، آنها یکی دیگر از عملیاتهای گردان قبلی را با نام آزمایشی 'عملیات ستارگان' (به نام تیم هاکی دالاس استارز) توسعه دادند. با توجه به سنت استفاده از نام تیم هاکی ، 2/3 عملیات Red Wings را انتخاب کرد که به نام تیم هاکی Detroit Red Wings انتخاب شد.
آره. فیلم آموزشی ابتدای فیلم ، تصاویر بایگانی است که به سفارش نیروی دریایی ساخته شده است. کارگردان پیتر برگ به روشی نیاز داشت که خلاصه ای از مراحل آموزش و انتخاب را در کتاب لوترل که تقریباً در 80 صفحه است ، شرح دهد. -تامپسون در هالیوود
بله ، اما برخلاف فیلم ، فقط یکی از آنها پسر بود ، نه دو نفر. در مقایسه تنها بازمانده داستان واقعی در مقابل فیلم ، ما یاد گرفتیم که چهار عضو تیم SEAL Team 10 ، از جمله ستوان مایک مورفی (با تصویرگری تیلور کیتش) ، بیمارستان درجه 2 بیمارستان مارکوس لوترل (با بازی مارک والبرگ) ، کلاس دوم همسر دانی دیتز ( توسط Emile Hirsch به تصویر کشیده شد) ، و تکنسین سونار کلاس 2 مت Axelson (با بازی بن فاستر) ، توسط سه بزبان محلی ، که یکی از آنها پسر حدود چهارده سالگی بود ، در کوهستان کشف شد. -کتاب Survivor تنها
مانند فیلم ، ستوان واقعی مایک مورفی (راست) خود را فدای خواستار کمک کرد. وی به خاطر اقدام فداکارانه خود به مدال افتخار اعطا شد. بازیگر تیلور کیتش (سمت چپ) را می توان با پوششی که موتور مورفی در موتور 53 قابل شناسایی است ، ادای احترام به نیروهای امدادی سقوط کرده در Ground Zero در 11 سپتامبر.
ستوان مایک مورفی (تیلور کیتش) در فیلم گفت: 'این یک رأی نیست' ، و متناقض با کتاب مارکوس لوترل است ، که در آن چهار مهر نشان داده شده است که در حال رای دادن در مورد کشتن سه بانه یا رها کردن آنها است. 'رأی' در این کتاب بحث و مجادله و بحث زیادی را برانگیخته است و خوانندگان را بر آن داشته است تا برای بحث در مورد قوانین تعامل (ROE) و اخلاق در مبارزه ، به وبلاگ ها و انجمن های آنلاین بروند. برخی ابراز خشم کردند که سرنوشت زندگی سه غیرنظامی به رای گیری منجر می شود ، در حالی که دیگران مرگ آنها را برای مأموریت و بقای تیم لازم می دانند. پدر ستوان مورفی ، دان به پدر گفت: '[کشتن غیرنظامیان] کل ضد استخوان موجود در بدن او بود.' روزنامه در کتاب لوترل ، دلیل اصلی مورفی برای رها کردن آنها جلوگیری از حمله رسانه های لیبرال ایالات متحده به آنها و دیدن اتهام قتل آنها بود.
'مایک مورفی چنین تصمیمی گرفت. این یک رای نبود ، 'کارگردان پیتر برگ ، که زمان زیادی را با مارکوس لوتلل گذراند ، هم در صحنه فیلمبرداری و هم قبل از فیلمبرداری (می گوید) پادکست پرسش و پاسخ جف گلداسمیت ) با این حال ، لازم به ذکر است که برگ در ساخت این فیلم به خانواده های افتادگان ، از جمله مورفی ها ، وعده داده بود که نهایت احترام را خواهد گذاشت و برای بی آبرویی یاد عزیزانشان کاری نخواهد کرد.
این کتاب همچنین حاکی از آن است که رای گیری تصمیم گیری را لاترل انجام داده است و در نهایت تصمیم گیری را به عهده خود وی گذاشته است ، موضوعی که مورد اعتراض نیز قرار گرفته است. آنچه مسلم است این است که بحثی بوده است که طی آن هر مهر و موم دو سنت خود را داده است. سپس فرمانده مأموریت ، ستوان مایک مورفی ، با اطاعت از ROE (مقررات نامزدی) ارتش ، تصمیم نهایی را برای رها کردن سه بزبان گرفت. مطمئناً ممکن است که نویسنده انگلیسی کتاب ، پاتریک رابینسون ، نویسنده بریتانیایی ، که تا حدی با نوشتن داستانهای Navy SEAL به شهرت رسیده بود ، بتواند ورودی هر مهر را به جای بحث به عنوان 'رأی' تفسیر کند. همچنین احتمال دارد ستوان مورفی با توجه به اینکه لاترل تجربه جنگی بیشتری داشت ، ارزش زیادی برای نظر لوتل قائل شود ، اما در نهایت به عنوان فرمانده مأموریت ، تصمیم در نهایت مورفی بود و این با آنچه در فیلم است همخوانی دارد. به تصویر می کشد. لاترل را در برابر مصاحبه کننده ای که معتقد است تنها یک تصمیم صحیح وجود دارد ، ایستادگی کنید .
با توجه به اینکه جنگجویان طالبان کمی بیش از یک ساعت و نیم پس از رها شدن دامها ، کمین خود را برپا کرده بودند ، تردیدی وجود ندارد که دامداران موقعیت چهار مهر نیروی دریایی را به طالبان اطلاع داده اند. همچنین این احتمال وجود دارد که شبه نظامیان طالبان تقریباً بلافاصله پس از برخورد مهر و موم ها به زمین ، از وجود مهر و موم در این منطقه مطلع بوده باشند. این به شما کمک می کند تا سرعت کمین جنگجویان طالبان را توضیح دهید. غیرمعمول نیست که طالبان پیرمردها و کودکان (بزها) را به منطقه ای بفرستند تا محل سربازان آمریکایی را مشخص کنند ، به ویژه وقتی که آنها می دانند قوانین تعامل ایالات متحده کشتن غیرنظامیان را ممنوع کرده است ، بنابراین تضمین می کند که غیرنظامیان قادر به بازگشت با محل استقرار سربازان آمریکایی است. پادکست پرسش و پاسخ جف گلداسمیت
دنی دیتز (Emile Hirsch) زخمی توسط مارکوس لوترل (مارک والبرگ) در فیلم (چپ) کمک می شود. راست: دنی دیتز و مارکوس لوترل واقعی در افغانستان در سال 2005.
تعداد جنگنده های دشمن که در کمین چهار مهر و موم قرار گرفته اند (ستوان مایک مورفی ، بیمارستان درجه 2 مارکوس لوترل ، کلاس دوم همسر تفنگدار ، دنی دیتز ، و مت آکسلسون طبقه دوم تکنسین سونار) بیشترین بحث و جدال این کتاب است. در تنها بازمانده در این فیلم ، 50 مهره طالبان در کمین مهر و موم ها هستند. با این حال ، این کتاب ادعا می کند که مبارزان طالبان از 80 تا 200 نفر مسلح تشکیل شده اند. ده ها مقاله در اینترنت می گویند که مارکوس لوتلل در گزارش خود پس از اقدام (AAR) ، تخمین زده است که این تیم توسط 20 تا 35 جنگنده دشمن (شبه نظامیان ضد ائتلاف) مورد حمله قرار گرفته است. مسئله در اینجا این است که هیچ یک از نویسندگان این مقالات در واقع گزارش AAR را که به نظر می رسد به صورت آنلاین وجود ندارد ، ندیده اند. بیشتر آنها به مقالات روزنامه نگار و نویسنده اد داراک برمی گردند ، که یک کتاب رقابتی با عنوان منتشر کرد نقطه پیروزی .
با این حال ، در استناد به مدال افتخار ستوان مایکل مورفی آمده است که 'بین 30 تا 40 جنگنده دشمن تیم چهار نفره او را محاصره کردند' ، که به طور قابل توجهی کمتر از تنها بازمانده کتاب. گزارش خلاصه اقدام مورفی که در وب سایت نیروی دریایی منتشر شده است ، با اشاره به 'نیروی دشمن متشکل از بیش از 50 شبه نظامی ضد ضد ائتلاف' ، تعداد کمی بالاتر اما هنوز در همان محدوده است. این موضوع علاوه بر ادعاهایی که در مورد گزارش پس از اقدام لاترل وجود دارد ، همکاری نزدیکتر با فیلم دارد. این به عنوان شواهدی مبنی بر اغراق آمیز بودن تعداد مبارزان دشمن برای این کتاب وجود دارد.
پس از کمین ، نبردی که بین چهار مهر نیروی دریایی و وفاداران طالبان به وقوع پیوست بیش از سه ساعت به طول انجامید. برای این فیلم ، کارگردان پیتر برگ جنگ را در 30 سکانس یا بخش خلاصه کرد و با هرکدام به عنوان 'یک تجربه کوچک فیلم' رفتار کرد. -تامپسون در هالیوود
آره. بر اساس تنها بازمانده داستان واقعی ، مارکوس لوترل و سه رفقای دیگر وی از تیم SEAL Team 10 راهی برای پرش از روی صخره ها نداشتند ، و برای پرهیز از جنگجویان طالبان در تعقیب ، جهش های 20 تا 30 فوت را انجام دادند ، همانطور که در فیلم نشان داده شده است. -نوری.میل
آره. به کارگردان پیتر برگ دسترسی به گزارش های کالبد شکافی داده شد و از آنها برای بازسازی صدمات وارده توسط چهار مهر و موم نیروی دریایی در فیلم استفاده کرد. برگ همچنین با بخش لباس کار کرد تا مطمئن شود که این لباس آسیب های مردان را تا حد ممکن دقیق تکرار می کند. یادداشت های تولید
ماركوس لوترل برای كمك به زخمهای عاطفی خود از عملیات بالهای سرخ ، از یك سگ خدمتگزار به نام آقای ریگبی كمك گرفت. مارکوس لوترل واقعی در طی مصاحبه ای با AOL / Moviefone به این سوال پاسخ داد. 'من باید دستم را بازسازی می کردم. پشت من بازسازی شده است. چندین عمل جراحی کمر. زانوهایم را بیرون انداخته اند ، لگنم ترک خورده است ، من آسیب فک و صورت کردم ، زبانم را از وسط گاز گرفتم ... می خواهید من شروع کنم؟ ... من توسط آرپی جی و نارنجک شلیک شدم ، یازده بار در گوساله ها و گوساله هایم شکسته شد ، ترکش از پاها و همه جا بیرون زد. تمام پوست پشت و پشت پاهایم از بین رفته بود. '
لاترل همچنین دچار پارگی شانه ، شکستگی بینی شد و هنوز هم با اثرات باکتری موجود در آبی که هنگام خوردن عطش شدید خود در حالی که برای زنده ماندن تلاش می کرد ، مقابله می کند () مصاحبه اد یانگ ) روز بعد نیز از پشت شلیک شد ، که در فیلم نشان داده نشده است ( The Daily Beast )
پس از نجات ، زخمهای جسمی وی در عملیات بالهای سرخ به آرامی بهبود می یابد ، اما زخمهای عاطفی او بسیار عمیق تر است. او دوباره به کار خود بازگشت و در سال 2006 در رمادی عراق خدمت کرد ، اما پس از منفجر شدن زانوها و شکستگی ستون فقرات در هنگام حمله مجبور به بازنشستگی شد ( The Daily Beast ) وی همچنین هنوز درگیر جراحات قبلی خود بود که برای بهبودی وقت کافی نگذاشته بود. وی برای کمک به زخم های روحی و روانی خود ، از آن زمان به کمک یک سگ خدمتی که او را آقای ریگبی صدا می کند (در تصویر) است.
در طی عملیات بالهای سرخ 19 سرباز کشته و یک نفر زخمی شد (مارکوس لوتل). این تلفات شامل سه مهر و موم نیروی دریایی بود که در کمین مارکوس لوترل و 16 سرباز آمریکایی دیگر (8 مهر نیروی دریایی و 8 نیروی هوایی عملیات ویژه ارتش آمریکا) بودند که هنگام شلیک شدن بالگرد MH-47 Chinook خود در راه نجات جان خود را از دست دادند سربازان کمین شده.
آره. به گفته لوترل ، مرگ مورفی ، دیتز و آکس دقیقاً مانند آنچه در فیلم رخ داده است اتفاق افتاده است. در زندگی واقعی ، دنی دیتز پس از چند زخم شدن گلوله ، در آغوش لوترل درگذشت ، در حالی که لوتلر او را به سمت خود می کشید ، ضربه ای که منجر به کشته شدن وی شد ، به صورت او برخورد کرد. این تا حدودی با فیلم متفاوت است ، دنی دیتز (امیل هیرش) را نشان می دهد وقتی طالبان به او می آیند هنوز زنده است. نمایی که او را در این فیلم می کشد در همان زمان مرگ مورفی (تیلور کیچ) در بالای صخره اتفاق می افتد.
در این کتاب ، درست بعد از اصابت گلوله به ستوان مایک مورفی ، او به داخل زمین باز و دور از دیواره های صخره (که مانع از پذیرش آن است) بیرون رفت ، روی یک صخره کوچک نشست و HQ نامید. در حالی که روی تلفن بود از پشت به طرف گلوله مورد اصابت گلوله قرار گرفت و گلوله از سینه خارج شد. با این حال ، بر خلاف فیلم ، او به پاهای خود برخاست و لرزان شد و در یک 'طوفان آتش' قرار گرفت. همانطور که به عقب شلیک کرد ، او به یک 'لایه سنگی' که در حدود سی متری کوه بود و در آن ایستگاه نهایی خود قرار گرفت صعود کرد. از آنجا بود که او برای کمک به فریاد فریاد زد ، اما لوتر محکم به زنجیر کشیده شد و به شدت زخمی شد. سرانجام فریاد قطع شد.
سپس مارکوس لوترل به آکس رسید ، که در یک گودال نشسته بود و از زخم بزرگی به سرش ، از جمله جراحات ، آرام آرام می میرد. وی به لوتل گفت كه به همسرش سیندی بگوید كه او را دوست دارد و هنگامی كه ماركوس او را در حال لغزش می دید ، یك نارنجك روسی نزدیك آنها فرود آمد و ماركوس را از توخالی و از لبه دره خارج كرد. در این کتاب ، مارکوس اظهار داشت که Axe 'احتمالاً نمی توانست انفجار را تجربه کند.' این با فیلمی که نشان می دهد تبر در حالی که در حال سقوط در برابر درخت است ، به سر او شلیک می شود ، تناقض دارد. -کتاب Survivor تنها
نه. 'در زندگی واقعی من از آن بی اطلاع بودم.' 'من نمی دانستم که این اتفاق افتاده است. اواخر جنگ اسلحه کاملاً خوب بود و من قبلاً به یک شکاف خزیده بودم و خودم را دفن کردم. -هول روز
خیر. در فیلم مارکوس لوترل (مارک والبرگ) را که به شدت مجروح شده است می بیند و به دنبال نبرد راه می رود. لوتلل واقعی می گوید: 'من از کمر به پایین فلج شدم.' در فیلم آنها مرا وادار می کردند که دور بزنم. من راه نرفتم همان شب بیش از هفت مایل خزیدم و دوباره مورد اصابت گلوله قرار گرفتم. -هول روز
آره. تنها بازمانده شخصیت فیلم گلاب (علی سلیمان) بر اساس یک شخص واقعی ساخته شده است که یکی از اعضای یک دهکده پشتون بود. گلاب در کمک به لوتلر از یک کد افتخار پشتون به نام پشتونوالی پیروی می کرد. محمد گلاب واقعی به وی گفت: 'پشتونوالی یک احترام است.' 60 دقیقه ، 'احترام به میهمان که در خانه شما را می زند ، و حتی اگر محتاج باشد یا خطر قریب الوقوع باشد ، باید از او محافظت کنیم. من می دانستم که باید به او کمک کنم ، تا کارهای درست را انجام دهد ، زیرا او بسیار در معرض خطر بود. ' تماشای 60 دقیقه مصاحبه .
چپ: شخصیت مارک والبرگ توسط گلاب (علی سلیمان) در فیلم کمک می شود. راست: لاترل با محمد گلاب واقعی (راست) ، که چندین بار از او در ایالات متحده دیدار کرده است. لوترل می خواهد گلاب برای خود و خانواده اش پناهندگی بگیرد.
در زندگی واقعی ، محمد گلاب (در تصویر با لوترل) از آن زمان به خارج از روستا نقل مکان کرده است زیرا او و خانواده اش به اهداف اصلی طالبان تبدیل شده بودند. لاترل می گوید: 'آنها بر سر او فضل دارند.' 'او مورد اصابت گلوله قرار گرفته ، اتومبیل وی منفجر شده و خانه وی سوخته است.' علاوه بر این ، پسر عموی او کشته شده است ( 60 دقیقه ) او به همراه همسر و ده فرزندش مخفی شده است ، اما ماركوس لوترل و كارگردان پیتر برگ از این ترس دارند كه این فیلم باعث جلب توجه دوباره گلاب از سوی طالبان شود. آنها در حال حاضر در حال کار برای گرفتن پناهندگی در گلاب و خانواده اش در ایالات متحده هستند. در سالهای پس از نجات لوتلر ، گلاب چندین سفر به ایالات متحده انجام داده است تا وقت خود را با دوست خود بگذراند ، که جان او را نجات داد. -MensJournal.com
اگرچه زمان گذشت در فیلم کوتاه به نظر می رسد ، اما تنها بازمانده داستان واقعی نشان می دهد که گلاب واقعی مارکوس لوترل را به مدت چهار روز پنهان کرده و او را از خانه ای به روستای پشتون و حتی برای جلوگیری از تعقیب طالبان به داخل غاری منتقل کرده است. محمد گلاب واقعی می گوید: 'طالبان آمدند و با من نشستند.' 'من گفتم ،' نه ، من او را به شما تحویل نمی دهم. ... آنها به من گفتند ، 'تو خواهی مرد. برادرت خواهد مرد. پسر عموهایت خواهند مرد. تمام خانواده شما خواهند مرد. ارزش نداره آمریکایی را به ما بده ، و من گفتم: 'نه ، من تا آخر او را محافظت می کنم.' مانند فیلم ، سرانجام لوتلر توسط نیروهای آمریکایی نجات یافت که برای مدت طولانی پنهان کاری در کوه ها بودند. . -60 دقیقه
نه. در فیلم ، ما می بینیم که لاترل (مارک والبرگ) را به یک چوبی می کشانند که در آن سربازان شاه قصد دارند سر او را ببرند. با این حال ، درست در حالی که چاقو خود را بر روی Luttrell بالا می برند ، اهالی روستا با اسلحه به آنجا می رسند و او را نجات می دهند. در زندگی واقعی ، این صحنه معلق هرگز اتفاق نیفتاده است. در این کتاب ، هشت مبارز طالبان با هجوم به داخل اتاق ، لوتلر را مورد ضرب و شتم قرار داده و استخوان های مچ دست او را شکستند. آنها شش ساعت از او بازجویی کردند ، اما آنها فقط تهدید کردند که سر او را می برند که سر هم تیمی هایش را می گیرند و او بعدی است. سرانجام یکی از بزرگان روستا وارد شد و طالبان را از بردن لوترل منع کرد.
نه. در این فیلم ، یک لوتلر زخمی (مارک والبرگ) توسط یک سرباز طالبان خفه می شود اما هنگامی که پسر گلاب ، پسر جوان ، به او چاقو می دهد ، نجات می یابد. وی سپس برای مقهور کردن و زنده ماندن به مهاجم خود مکرراً چاقو می زند. در زندگی واقعی ، این صحنه هرگز اتفاق نیفتاده است. در حقیقت ، کل حمله به روستا در پایان داستان هالیوود است. -کتاب Survivor تنها
نه. در این فیلم ، هلی کوپترها و هواپیماهای آمریکایی با طالبان درگیر می شوند ، آنها در جستجوی لوترل (مارک والبرگ) به دهکده پشتون حمله می کنند. بعد از اینکه خانه گلاب از بین رفت ، گلاب در حین دعوا از پشت شلیک می شود. سرانجام آمریكایی سرانجام به كمك می آیند و از طریق دهكده هجوم می برند تا لوترل را بیابند و او را به امنیت برساند. این کل دعوا هرگز اتفاق نیفتاده است. در زندگی واقعی ، محمد گلاب از ناحیه کمر مورد اصابت گلوله قرار نگرفت و همچنین هنگامی که او و لاترل در خانه بودند ، با یک آرپی جی منزل وی را منفجر نکرد. داستان واقعی به ما می آموزد هنگامی که گلاب و چند روستایی قصد داشتند لوترل را به مکانی امن برسانند ، رنجرزهای ارتش و نیروهای ویژه افغان در واقع لوترل را در جنگل نجات دادند. -کتاب Survivor تنها
در آوریل 2008 ، احمد شاه (معروف به فرمانده اسماعیل) پس از عدم توقف در ایست بازرسی در نزدیکی مرز افغانستان ، در جریان تیراندازی با پلیس پاکستان در خیبرپختونخوا ، پاکستان کشته شد. شاه در تلاش بود تا یک کارگر ربوده شده افغان را به سمت مرز افغانستان ببرد و در آنجا به مخفیگاه شورشیان منتقل کند. - مجله جنگ طولانی
خیر. پس از کار با نویسنده ارواح ، پاتریک رابینسون ، در تنها بازمانده کتاب ، و همزمان مشارکت در فیزیوتراپی برای جراحات وارده در حین عملیات بالهای سرخ ، مارکوس لوترل به عراق بازگشت و درگیر جنگهای شهری با شدت بالا در شهر خصمانه رمادی ، مرکز استان جنگ زده انبار شد ( سرویس: یک مهر و موم نیروی دریایی در جنگ ) هنگامی که به عراق برمی گشت ، لوترل مجدداً مجروح شد و در حین حمله زانوهای خود را بیرون داد و ستون فقرات را شکست. The Daily Beast ) بعلاوه ، مجروحیتهای وی در عملیات بالهای قرمز زمان کافی برای بهبودی در نظر گرفته نشده بود. در نتیجه ، وی در سال 2007 نیروی دریایی را ترک کرد و در سال 2009 رسماً از نظر پزشکی بازنشسته شد. -نظامی.com
مارکوس لوترل با همسرش ملانی و فرزندان آکس و ادی در سال 2013. علاوه بر همکاری نزدیک با کارگردان پیتر برگ در تنها بازمانده فیلم ، مارکوس لوترول واقعی در سال 2010 ازدواج کرد و او و همسرش ملانی سه فرزند دارند ، پسری به نام تبر (به نام هم تیمی افتاده لوترل مت 'تبر' آکسلسون) متولد 2011 ، یک دختر ، آدی متولد 2012 ، و یک پسر نوجوان که از رابطه قبلی ملانی بود.
Luttrell نویسنده کتاب دوم است ، سرویس: یک مهر و موم نیروی دریایی در جنگ ، منتشر شده در ماه مه سال 2012 ، که در آن لوترل علاوه بر داستان های سایر مهرها ، برخی از داستان های جنگی خود را به اشتراک می گذارد. در سال 2010 ، وی بنیاد Lone Survivor را برای 'بازیابی ، توانمند سازی و تجدید امید به اعضای خدمات مجروح و خانواده های آنها از طریق سلامتی ، سلامتی و حمایت درمانی' ایجاد کرد. در سال 2013 ، وی تور پاتریوت را با چندین پیشکسوت و سخنران دیگر تاسیس کرد. در طول تور مارکوس داستانهایی از زندگی خود به عنوان یک مهر و موم را به اشتراک می گذارد ، از جمله عملیات 'بال های سرخ' و سفرش از آن زمان ، مانند اینکه مجبور شود به معده بگوید که وی از نظر پزشکی برای ادامه خدمت به عنوان یک مهر نیروی دریایی توانایی ندارد.
برای تکرار رشته کوههای ناهموار هندوکش در استان کنر افغانستان ، سازندگان فیلم به مکان جدیدی در مکزیکو رفتند و در مکان فیلمبرداری در کوههای سانگر دو کریستو از جنگل ملی سانتافه فیلمبرداری کردند. بخشهایی از نبرد و مجموعه های مربوط به روستای شاه و روستای پشتون در زمین کمتر خیانت آمیز Chilili ، نیومکزیکو ساخته شد. فیلمبرداری اضافی در پایگاه نیروی هوایی کیرتلند در آلبوکرک و همچنین در صحنه های صدا در استودیوی I-25 آلبوکرک انجام شد. یادداشت های تولید
آره. پیتر برگ کارگردان می گوید: 'تحقیقات من با ملاقات با خانواده های مهر و موم شده آغاز شد.' 'من به نیویورک رفتم و مورفی ها را ملاقات کردم. من به کلرادو رفتم و با رژیمهای غذایی آشنا شدم ، و به شمال کالیفرنیا رفتم و آکسلسونها را ملاقات کردم. بعد از گذراندن وقت با آنها ، می فهمید که این بچه ها بهترین و درخشان ترین ها هستند. آنها ستاره های خانواده ها بودند. غم و اندوه و زخم ها هنوز بسیار خام است. شما مجبور هستید که غیر انسانی باشید تا وقتی این نوع غم و اندوه با شما شریک می شود احساس مسئولیت نکنید. ... من از خانه دیتز بازدید کردم و آقای دیتز مرا به اتاق خواب دنی برد ، جایی که او نگه داشته است. این اتاق یک پسر نوجوان بود ، اما او این جعبه شیشه ای را ساخته بود و داخل آن لباس دنی بود که سوراخهای گلوله در آن بود و خون روی آن ، و همچنین اسلحه ، کلاه ایمنی و چکمه هایش بود. ' خانواده ها نظریات خود را در مورد این فیلم مشاهده کنید .
قبل از فیلمبرداری ، برگ کارگردان که پیش از این در فیلم 2012 خود با نیروی دریایی کار کرده بود کشتی جنگی ، به خاورمیانه سفر کرد و با یک جوخه SEAL در عراق در نزدیکی مرز سوریه جاسازی شد. او یک ماه را در تیم 15 نفری سپری کرد و در گشت های شبانه سربازان را همراهی کرد و نحوه عملکرد آنها را مشاهده کرد. بازمانده ماركوس لوتل همچنین اصرار داشت كه به مدت یك ماه به خانه پیتر برگ برود تا اطمینان حاصل كند كه كارگردان دقیقاً می داند چه چیزی در كوه اتفاق می افتد. یادداشت های تولید
در طول فیلمبرداری ، Navy SEALs همیشه سر صحنه بود و به عنوان مشاور در 43 روز فیلمبرداری بازی می کرد. مارکوس لوترل در بیشتر فیلمبرداری حضور داشت. -تامپسون در هالیوود
آره. مارکوس لوترل واقعی حداقل در دو صحنه از فیلم حضور چشمگیری دارد ، اگرچه او در سایر صحنه ها نیز حضور دارد. او ابتدا به عنوان یكی از سربازان سر میز حاضر می شود كه قبل از مأموریت با مهربانی به دنبال تازه نفس SEAL Shane Patton (الكساندر لودویگ) است (لوتل كسی است كه نوشابه را دور می زند و به شوخی به شخصیت لودویگ می گوید كه مأموریت جدید وی یا 'عملیات' او است) برای پاک کردن خرابکاری).
لوتل واقعی دارای دو نمایش مهم است (در میان چند مورد دیگر). او را می توان در اوایل فیلم دید که با تیلور کیچ (سمت چپ) پشت میز پیک نیک نشسته است. او همچنین می تواند در هلی کوپتر چینوک درست قبل از سرنگونی (راست) دیده شود.
لاترل بعداً به عنوان یکی از 16 سرباز موجود در هلی کوپتر محکوم به نابود Chinook که برای نجات او فرستاده شده بود ظاهر می شود (تصویر ، سمت راست). دوربین درست قبل از اینکه موشک انداز طالبان از درب باز خلیج به هلی کوپتر وارد شود ، روی او و چندین مهر و موم واقعی متوقف می شود. لوترل در مورد تجربه زندگی واقعی خود می گوید: 'من در آن طرف کوه بودم که آن بچه ها برای کمک به من آمدند' ، بنابراین مرگ در هلی کوپتر در فیلم لحظه بسیار قدرتمندی برای من بود. -MensJournal.com