مانک داستان واقعی تایید می کند که همشهری کین فیلمنامه توسط هرمان جی مانکیویچ و اورسون ولز در طی چند ماه در بهار و تابستان 1940 به نگارش درآمده است. سالهاست که هر یک از این فیلم ها به چه دردی مشارکت داشتند.
همشهری کین توسط هرمان مانکیویچ و اورسون ولز نوشته شده است.
هرمان مانکیویچ واقعی کار خود را به عنوان روزنامه نگار و نمایشنامه نویس در نیویورک آغاز کرد و بود نیویورکر اولین منتقد تئاتر. همانطور که استودیوهای هالیوود در حال تغییر صدا بودند ، آنها به دلیل تجربه تجربه نوشتن گفتگو به دنبال نمایشنامه نویسان بودند. مانکیویچ در سال 1926 اقدام به حرکت متقابل کرد و شروع به نوشتن برای فیلم ها ، یعنی پارامونت پیکچرز و MGM کرد.
آره. این فیلم می یابد که مانکیویچ در سال 1930 به چارلز لدرر (جوزف کراس) تلگرافی می فرستد و از او می خواهد بیاید برای استودیو بنویسد. این تلگرام شبیه تلگرافی واقعی است که مانکیویچ برای روزنامه نگار و نمایشنامه نویس بن هخت ارسال کرده است. در خاطرات 1954 خود ، کودک قرن ، Hecht متن تلگرام را به یاد می آورد ، 'آیا شما سیصد دلار کار برای پارامونت پیکچر را قبول خواهید کرد؟ تمام هزینه های پرداخت شده سیصد بادام زمینی است. میلیون ها نفر باید اینجا جمع شوند و تنها رقابت شما احمق هاست. اجازه ندهید این مسئله دور و بر شما باشد. '
یکی از شخصیت های فیلم اظهار داشت که مانکیویچ در تلگرام کمی خسته کننده است و آنها را برای 'هر کسی که می تواند سه کلمه را به هم بمالد' ارسال می کند. با این حال ، به نظر نمی رسد که در زندگی واقعی چنین بوده است. از آنچه می توانیم بگوییم ، مانکیویچ به جمع آوری یک گروه درجه یک از نویسندگان فیلمنامه در پارامونت کمک کرد. همانطور که در فیلم دیده می شود ، این شامل برادر کوچکتر وی جوزف ال مانکیویچ (تام پلفری) می شود که در دهه 1930 کار حرفه ای وی از حرفه خود پیشی گرفت. بعداً بن هشت فیلمنامه نویس دریافت که مانکیویچ با توافق قمار باز با رئیس استودیو پارامونت B.P. شولبرگ ، به شولبرگ گفت که اگر هخت نتواند یک فیلم موفق بنویسد ، قرارداد دو ساله خودش را پاره خواهد کرد. با این حال ، این بیشتر از اعتماد به نفس مانکیویچ به هخت تأیید است.
درباره برادران هرمان و جوزف مانکیویچ و تأثیر آنها در فیلم بیشتر بدانید.
آره. در واقع این اتفاق افتاده است. رئیس جمهور فرانکلین دی. روزولت برای جلوگیری از دویدن در بانک ها ، تعطیلات بانکی یک هفته را از 6 تا 13 مارس 1933 اعلام کرد. مانند فیلم ، مانک بررسی واقعی تایید می کند که رئیس استودیو لوئیس بی مایر واقعاً قول داده است که پس از بازگشایی بانک ها ، نیمی دیگر از حقوق کارمندان خود را پرداخت کند. در تحقیق درباره داستان واقعی ، متوجه شدیم که او واقعاً هرگز به قول خود عمل نکرد ( شیر هالیوود ، پ. 179)
فیلم دیوید فینچر سعی دارد دو داستان را به هم گره بزند ، مسابقه فرمانداری کالیفرنیا در سال 1934 بین آپتون سینکلر و فرانک مریام ، که نبرد بین کار و سرمایه بود ، و داستان اصلی فیلم ، نوشتن همشهری کین توسط همکار فیلمنامه نویس هرمان جی مانکیویچ و کارگردان فیلم (و فیلمنامه نویس مشترک) اورسون ولز.
آره. مانک داستان واقعی تأیید می کند که وی به دلیل رفتارهای مضر خود ، که اغلب محصول جانبی اعتیاد به الکل و قمار بود ، به شهرت رسیده است. شخصیت درشت او واقعاً برایش شغل و دوستی هزینه داشت. دیری نگذشت که ولز او را برای کار استخدام کرد و تابستان سال 1939 بیکار شد همشهری کین . تأثیرات اعتیاد وی نیز منجر به آسیب در ازدواج وی شد و همسرش سارا را درگیر کرد تا همه چیز را با هم نگه دارد. در این فیلم ، او از همسرش به عنوان 'سارا بیچاره' یاد می کند. به نظر می رسد این لقب از کتاب ریچارد مریمن گرفته شده است مانک: شوخ طبعی ، جهان و زندگی هرمان مانکیویچ که در آن نویسنده شخصی را توصیف می کند که از مانکیویچ می پرسد ، 'سارا چگونه است؟' که او پاسخ می دهد ، 'سارا چه کسی؟' همسر تو ، سارا. 'آه ، منظورت سارا بیچاره است.'
مانند شخصیت به تصویر کشیده شده توسط گری اولدمن بازیگر (چپ) ، هرمان مانکیویچ واقعی (سمت راست) الکلی بود که به دلیل رفتارهای مخرب خود شناخته می شد.
آره. طبق زندگی نامه بن هخت ، این اتفاق در زندگی واقعی رخ داده است. در نوشتن قمار مانکیویچ ، هخت گفت که مانکیویچ سکه ای را با ادی کانتور در هوا پرتاب کرد و گفت: 'سرها یا دمها را به قیمت هزار دلار صدا می کند.' در جمله بعدی ، او مانکیویچ را به عنوان 'دائماً' از دست دادن توصیف می کند.
خیر. تلاش فیلم برای گره زدن هرمان مانکیویچ و از دست دادن اپتون سینکلر دموکرات در مسابقه فرمانداری 1934 کالیفرنیا تقریباً کاملاً خیالی است. سینکلر ، که نویسنده مشهور و سوسیالیست برجسته ای بود ، مبارزاتی را اجرا کرد که رهبران تجارت ایالت را به چالش کشید. او حتی كتابی در طرح خود با عنوان ، نگاشته بود من ، فرماندار کالیفرنیا ، و چگونه به فقر پایان دادم: یک داستان واقعی از آینده . در نهایت ، سینکلر مسابقه را به فرانک مریام ، رئیس جمهوری فعلی ، از دست داد. این فیلم این واقعیت را که مانکیویچ یک محافظه کار صریح بود و سرسختانه با فاشیسم مخالف بود ، تا حدودی ناچیز نشان می دهد. هیچ مدرکی مبنی بر اینکه وی از هواداران آپتون سینکلر بوده است وجود ندارد و همچنین منطقی نیست که وی به عنوان نامزد از وی حمایت کند.
درست است که مانکیویچ ضد اتحادیه نیز بود و از پیوستن به انجمن نویسندگان صفحه خودداری کرد. او در صحبت از پیوستن به اتحادیه در فیلم ، به برادرش جوزف (تام پلفری) می گوید: 'شما جز مغز خود چیزی ندارید که از دست بدهید. این گفتگو تقریباً مستقیماً از یک آگهی تمام صفحه ای که وی انجام داده است ، ناشی می شود تنوع مخالفت با صنف ( سنگ لوح ) بنابراین ، دوباره چندان منطقی نیست که او با نظرات اپتون سینکلر همدردی کند ، یا سال ها از باخت انتخابات سینکلر عصبانی شود. مانک فیلم از این به عنوان توضیحی ساختگی در مورد اینکه چرا او استفاده می کند استفاده می کند همشهری کین فیلمنامه چنین شخصیت پردازی های منفی روزنامه نگار بزرگ ویلیام راندولف هرست و معشوقه / بازیگرش ماریون دیویس را ارائه داد.
آماندا سیفرید (سمت چپ) در نقش ماریون دیویس در مانک و دیوی واقعی (راست).
نه. هرمان مانکیویچ واقعی همانطور که از فیلم پیداست ، کل روستای پرستار خود فریدا را نجات نداد ، اما داستان واقعی مانک نشان می دهد که او بیشتر دهه 1930 را صرف کمک به پناهندگان در فرار از فاشیسم کرده است. همانطور که فریدا (مونیکا گاسمن) در فیلم اشاره کرد ، این شامل یهودیان آلمانی در زمان قدرت گرفتن هیتلر بود (والدین مانکیویچ مهاجران یهودی آلمانی بودند که در سال 1892 از هامبورگ به ایالات متحده مهاجرت کردند). او به پناهجویان کمک کرد تا کار پیدا کنند و در دادن کمک به سازمان های امدادی مانع نشد. در بیوگرافی مانکیویچ ریچارد مریمن مانک: شوخ طبعی ، جهان و زندگی هرمان مانکیویچ ، نویسنده اظهار داشت ، 'هرمن حامی رسمی صدها پناهنده آلمانی شد و مسئولیت فرار کامل افراد بیگانه به آمریکا را بر عهده گرفت.'
در مارس 1933 ، هرمان جی مانکیویچ واقعی از MGM مرخصی گرفت تا فیلمنامه ای با عنوان سگ دیوانه اروپا درباره به قدرت رسیدن آدولف هیتلر در آلمان. مانکیویچ ، که واقعاً عمیقاً سیاسی بود ، می خواست مردم آمریکا را در معرض خطر نازی ها و فاشیسم قرار دهد. او هنگام رسیدن به پیام فیلمنامه به سختی ظریف بود و تا آنجا پیش رفت که نام یکی از شخصیت های اصلی خود را 'آدولف میتلر' گذاشت. متأسفانه این فیلم هرگز ساخته نشد.
آره. بر خلاف در مانک فیلم ، هیچ مدرکی وجود ندارد که او تمایلی به اهدای آن نداشته باشد و مجبور شده است که اروینگ تالبرگ در مورد این فیلم صحبت کند. بلکه به نظر می رسد که وی در حمایت از مبارزات انتخاباتی جمهوری خواه فرانک مریام کمک مالی مایل به خود کرده است.
مانند فیلم ، سران برجسته روزنامه و استودیو برای حمایت از مریام تجمع کردند. آنها سینکلر را فردی با گرایش کمونیست می دانستند که باید او را شکست داد. درست است که لوئیس بی مایر از کارمندان خود کمک مالی جمع کرده است. با این حال ، در زندگی واقعی ، مایر از کارمندان خود درخواست کمک مالی نکرد. حقوق کل روز از حقوق و دستمزد هر کارمند MGM کسر شد. -LA Times
نه. این شاید بزرگترین انحراف فیلم از واقعیت باشد. در حالی که ایروینگ تالبرگ سه محصول تولید کرد روزنامه های خبری که برای درهم شکستن آپتون سینکلر در مبارزات انتخاباتی خود علیه فرانک مریام ، رئیس فعلی برای تصدی استانداری کالیفرنیا ایجاد شده بود ، اظهار نظری مانکیویچ هرگز به تالبرگ الهام بخش ساخت روزنامه های جعلی خبری نبود. مانکیویچ هرگز چنین اظهار نظری نکرد ، که بعداً در این فیلم پشیمان شد. این فیلم همچنین او را متوجه شده است كه ویلیام راندولف هرست ، روزنامه بزرگ ، به بودجه روزنامه های خبری كمك كرده است. مانکیویچ وقتی اپتون سینکلر در انتخابات شکست می خورد ، از هم می پاشد و این فیلم نشان می دهد که او سالها از این موضوع دلهره دارد. این به نیروی محرکه نوشتن او تبدیل می شود همشهری کین و خلق شخصیت منفی فیلم از هرست. این داستان کامل است. - سنگ لوح
شخصیت فیلم Shelli Metcalf (جیمی مک شین) ، که روزنامه های خبری را کارگردانی می کند ، شخصیتی اختراع شده است. در زندگی واقعی ، اخبار پخش شده توسط فلیکس فیست جونیور کارگردانی می شد. مانند متکالف ، او یک کارگردان آزمایشی بود. برخلاف متکالف ، هیچ نشانه ای وجود ندارد که او هرگز از ساخت روزنامه های خبری پشیمان شده باشد ، و نه به خاطر آنها خودش را کشته است. در واقع ، این یک سنگ قدم برای کارگردانی فیلم های کوتاه ، سپس ویژگی ها و سرانجام تلویزیون در دهه 1950 قبل از مرگ او در سال 1965 بود. شما می توانید دو مورد از روزنامه های خبری را مشاهده کنید در زیر ، که چندین مصاحبه جعلی مرد در خیابان را نشان می دهد که برای پرتاب منفی نامزد آپتون سینکلر طراحی شده است. - سنگ لوح
نه. اکتشاف ما در مانک دقت تاریخی نشان می دهد که در حالی که مانکیویچ واقعاً یک قمارباز اجباری بوده است ، اما در شرح حال وی هیچ نشانه ای وجود ندارد که او هرگز بر روی نتایج انتخابات فرماندار کالیفرنیا در سال 1934 شرط بندی کرده باشد.
آره. به طور کلی ، این از نظر تاریخی دقیق است. مانکیویچ ویلیام راندولف هرست را از نظر اجتماعی می شناخت و میهمان گاهگاهی قلعه مجلل روزنامه بزرگ در سن سیمئون بود ، که الهام بخش Xanadu در همشهری کین . هرست از مانکیویچ برای شوخ طبعی شوخ طبعانه خود لذت برد. درست است که نوشیدن مانکیویچ او را به یک مهمان ناخوشایند تبدیل کرد. همچنین درست است که معشوقه مانکیویچ و هرست ، ماریون دیویس ، دوست شدند. آنها بر سر عشقشان به الکل پیوند داشتند. با این حال ، به گفته همسر مانکیویچ ، سارا ، بیشتر به این دلیل بود که او برای دیویس متاسف بود ( سنگ لوح )
آخرین صحنه در قلعه ، جایی که مانکیویچ یک ایده اولیه برای آن دارد همشهری کین ، داستانی است. شخصیت گری اولدمن سعی دارد دخالت شرورانه هرست در انتخابات سال 1934 را در زمین فیلم خود بگنجاند. نه تنها هیچ سابقه ای از ساخت زمین توسط مانکیویچ وجود ندارد ، بلکه ما می دانیم که مانکیویچ واقعی از طرفداران آپتون سینکلر نبوده و نه از نزدیک با انتخابات ارتباط داشت.
جلوی قلعه هرست (بالا) در سان سیمون ، کالیفرنیا ، و یک نمای گسترده از قلعه (پایین).
نه. در فیلم ، مانکیویچ (گری اولدمن) در حالی که تلاش ناامیدانه ای برای متوقف کردن داشت ، به ماریون دیویس در هنگام انتقال از MGM به برادران وارنر نزدیک می شود. اخبار جعلی تالبرگ از آزاد شدن این هرگز در زندگی واقعی اتفاق نیفتاده است. برای اولین بار ، مانکیویچ به روزنامه های خبری اهمیتی نمی داد. همچنین ، فیلم جدول زمانی را مرتب می کند تا این خط داستانی ممکن شود. ماریون دیویس علی رغم امضای قرارداد خود با برادران وارنر در 31 اکتبر 1934 ، کاملاً از MGM جدا نشد تا اینکه در تاریخ 1 ژانویه 1935. در زندگی واقعی ، اولین فیلم خبری قبل از همه در 19 اکتبر در سینماها نمایش داده شد. ، 1934. - سنگ لوح
آره. مانک داستان واقعی تأیید می کند که هرمان مانکیویچ در حالی که پس از یک تصادف رانندگی در سپتامبر 1939 در حال بهبود بود ، فیلمنامه را واقعاً نوشته است. مانکیویچ سعی کرده بود با فیلمنامه نویس تامی فیلیپس ، که پس از حواس پرتی ماشین خود را از جاده فرار کرد ، به نیویورک برسد. مانکیویچ با سه پای شکسته و یک روند طولانی و دردناک بهبودی روبرو شد ، بیشتر این اتفاق پس از استخدام اورسن ولز برای همکاری در یک مزرعه در ویکتورویل ، کالیفرنیا رخ داد. همشهری کین فیلمنامه جان هوسمن ، متحد سابق تئاتر عطارد Welle ، پرستار آلمانی برای مراقبت از پای مانکیویچ و یک منشی به نام ریتا الکساندر به این دو نفر پیوستند.
هرمان مانکیویچ فیلمنامه آن را نوشت همشهری کین در حالی که از یک تصادف رانندگی بهبود می یابد.
به نظر می رسد سناریوی موجود در مزرعه کاملاً دقیق به تصویر کشیده شده است ، جدا از این واقعیت که شوهر واقعی منشی یک پناهنده اروپایی بود که اخیراً مهاجرت کرده بود ، نه یک خلبان RAF. این تغییر برای ایجاد درگیری / درام بیشتر با مانکیویچ ، یک انزوا طلب انجام شد. همچنین ، فیلم دیوید فینچر می یابد که ولز هوسمن را به هتلی می فرستد تا مانکیویچ بتواند تمرکز کند. با این حال ، این هرگز در زندگی واقعی اتفاق نیفتاده است. مانکیویچ و هاوسمن یک سوئیت دو خوابه در مزرعه داشتند. - سنگ لوح
چیزی که ما به عنوان یک واقعیت می دانیم این است که هرمان مانکیویچ قراردادی را امضا کرد و هرگونه ادعای نویسندگی در این فیلم را کنار گذاشت. ما همچنین می دانیم که او بعداً اعتبار خواست و پس از مشاجره با اورسون ولز ، جوان 25 ساله ، کارگردان سرانجام تسلیم شد و اعتبار اکران را به وی نسبت داد.
اینکه چه کسی در واقع این فیلم را نوشت ، این موضوع دهه ها مورد بحث بوده است. پائولین کائیل 1971 اهل نیویورک مقاله 'Raising Kane' ادعا کرد که اورسون ولز حتی یک خط از فیلمنامه تیراندازی را ننوشته است. برای این مقاله ، او با جان هاوسمن و دبیر ، ریتا الكساندر مصاحبه كرد. با این حال ، پیتر بوگدانوویچ برای سال 1972 با اورسون ولز مصاحبه کرد اسکوایر مقاله 'شورش کین'. این مقاله تکذیب مطالب کائل بود اهل نیویورک قطعه در آن ، ولز ادعا كرد كه دو پیش نویس اول وجود دارد ، یكی توسط وی و دیگری توسط مانكویویچ نوشته شده است. او گفت که آنها را با هم ادغام کرد تا محصول نهایی را بدست آورد ، آنچه را که دوست داشت از خودش حفظ کند و آنچه را که از محصول مانکیویچ دوست داشت ، حفظ کند.
نسخه داستانی که امروزه با استقبال گسترده مردم روبرو شده است ، نسخه ارائه شده در مقاله رابرت ال کارینگر در سال 1978 با عنوان 'فیلمنامه های همشهری کین که در آن او پیش نویس های باقی مانده از فیلمنامه را تجزیه و تحلیل کرده است. آنچه او به این نتیجه رسید این بود که هرمان مانکیویچ نویسنده اصلی پیش نویس های تولید شده در مزرعه ویکتورویل بود ، اما بازنگری ها و اضافات ول در تولید فیلمنامه پایان یافته محوری بود. ولز حتی صحنه های اصلی را از ابتدا خلق کرد. اساساً ، مانکیویچ بنیادی محکم برای یک داستان فراهم کرد و ولز آن را به یک طرح اصلی برای یک شاهکار تبدیل کرد. کاررینگر با کشف تلگرافی که هاوسمن در ژوئن 1940 برای مانکیویچ ارسال کرد ، شواهد بیشتری در مورد درگیری ول پیدا کرد. این تلگراف به وضوح نشان می دهد که ولز در توسعه متن کامل به سر می برد ( سنگ لوح ) همچنین نشان می دهد که هوسمن در حال نوشتن قطعات نیز بوده است ، اما مشخص نیست که آیا از کارهای وی استفاده شده است.
تام بورک (چپ) در مانک و اورسون ولز واقعی (راست) در یک کنفرانس مطبوعاتی پس از پخش 'جنگ جهانیان' که در 31 اکتبر 1938 پخش شد.
دیوید فینچر ، در حال کار بر روی اسکریپت نوشته شده توسط پدر فقیدش ، جک فینچر ، رویکردی ضدولز را دنبال می کند ، و از نزدیک به نسخه ارائه شده در متن پائولین کائیل پایبند است و اهل نیویورک مقاله. گرچه ممکن است نسخه ای باشد که بیشترین درام را به خود اختصاص می دهد ، اما احتمالاً کمترین دقت را دارد. نسخه فینچر از مشارکت های Welle می کاهد. ما هیچ یک از جلسات مقدماتی بین ولز و مانکیویچ را که قبل از ویکتورویل برگزار شده است ، که 300 صفحه یادداشت تولید کرده است ، نمی بینیم. فینچر فقط انبوهی از دفترهای یادداشت را در کنار تخت مانکیویچ نشان می دهد که به نظر می رسد از هیچ چیز تحقق نیافته است.
این شایعه ای بود که پائولین کائیل آن را شنید و در سال 1971 شامل آن شد اهل نیویورک مقاله 'بالا بردن کین'. به احتمال زیاد بخاطر درام ، علی رغم اینکه ولز همیشه آن را انکار می کرد ، فینچر آن را پذیرفته و آن را در فیلم خود گنجانده است. این فیلم به تصویر کشیدن ولز (تام بورک) است که از این واقعیت که مانکیویچ اعتبار می خواهد بسیار ناراحت است ، او با عصبانیت وسایل خانه را به بیرون پرت می کند. اقدامات ولز مانکیویچ را به نوشتن کتاب الهام می دهد همشهری کین صحنه ای که کین اتاق سوزان الکساندر را خراب می کند. درست است که یکی از لحظات بدون وقفه Welle به صحنه الهام بخشیده بود ، اما این اتفاق ماهها قبل از هرگونه بحث و گفتگو بین Welles و Mankiewicz در مورد اعتبار صفحه رخ داده بود. این از حادثه ای الهام گرفته شد که ولز قوطی های روشن شده برای گرم کردن غذا را به سمت جان هاوسمن پرتاب کرد.
محتمل نیست در خاطرات او هیچ اشاره ای به این موضوع نشده است تایم هایی که ما داشتیم: زندگی با ویلیام راندولف هرست . در واقع ، او اظهار داشت که هرگز حتی تماشا نکرده است همشهری کین وقتی آزاد شد در بهترین حالت ، به نظر می رسد این اغراق در این واقعیت است که فیلمنامه از طریق چارلز لدرر ، برادرزاده ماریون دیویس ، به هرست و وکلایش راه یافته است.
بیوگرافی ماریون دیویس را بخوانید تایم هایی که ما داشتیم: زندگی با ویلیام راندولف هرست .
همانطور که در مانک او 11 سال پس از برنده شدن در اسکار برای نویسندگی درگذشت همشهری کین . علت دقیق وی مرگ مسمومیت با اورمیک ناشی از نارسایی کلیه در اثر اعتیاد به الکل بود.
مانک داستان واقعی نشان می دهد که هوارد 'جک' فینچر ، روزنامه نگار سابق و زندگی رئیس دفتر مجله سانفرانسیسکو ، فیلمنامه را برای آن نوشت مانک در دهه 1990 پسرش دیوید حتی قبل از مرگش در سال 2003 سعی کرده بود این پروژه را از زمین خارج کند. با این حال ، این فیلم هیچگاه از سطح برنامه ریزی اولیه پیش تولید تا سال 2019 عبور نکرد.
ما جایزه داده ایم مانک نمره واقعیت 5.5 / 10. در حالی که فیلم بسیاری از جزئیات كامل را صحیح می داند ، اما تلاش فیلم برای گره زدن مبارزات انتخاباتی اوپتون سینكلر در كالیفرنیا در سال 1934 با هرمان مانكویویچ كاملاً تخیلی است. در این فیلم ، مانکیویچ زخم های عمیقی را در مورد باخت در انتخابات آپتون سینکلر به همراه دارد. این فیلم از بودجه ویلیام راندولف هرست در روزنامه های خبری صحنه ای استفاده می کند که سینکلر را بی اعتبار می کند و آن را انگیزه ای برای شخصیت ناخوشایند مانکیویچ از هرست در فیلم خود می داند. همشهری کین فیلمنامه با این وجود ، هیچ مدرک تاریخی وجود ندارد که دلیل این امر باشد که مانکیویچ و فیلمنامه نویس اورسون ولز ، کین را به شخصیت منفی هرست تبدیل کردند.
به تصویر کشیدن فیلم از نویسنده همشهری کین همچنین از آنچه به عنوان حقیقت پذیرفته شده است منحرف می شود. فیلم فینچر رویکردی ضدولز دارد و عملاً تمام اعتبار فیلمنامه را به مانکیویچ اختصاص می دهد ، در حالی که جزئیاتی را که به سهم قابل توجه ولز اشاره می کند نادیده می گیرد و کنار می گذارد.
'شما نمی توانید کل زندگی یک مرد را در عرض دو ساعت ثبت کنید. مانکیویچ (گری اولدمن) در مورد شخصیت هارست مانند خود چارلز فاستر کین می گوید ، تنها چیزی که می توانید امیدوار باشید این است که تأثیر یک را ترک کنید. فینچر مانک در انجام کار دوم کار بهتری انجام می دهد ، و تصور خوبی از مانکیویچ برجای می گذارد ، اما برای این کار ، داستان قابل توجهی را به پرونده تاریخی تزریق می کند.