REEL FACE: | چهره واقعی: |
![]() بدنیا آمدن:9 اکتبر 1997 محل تولد: برانکس ، نیویورک ، ایالات متحده آمریکا | ![]() بدنیا آمدن:در 1972 محل تولد:شهر نیویورک ، نیویورک ، ایالات متحده آمریکا |
![]() بدنیا آمدن:20 اکتبر 2001 محل تولد: مریلند ، ایالات متحده آمریکا | ![]() بدنیا آمدن:1975 محل تولد:شهر نیویورک ، نیویورک ، ایالات متحده آمریکا |
![]() بدنیا آمدن:2001 محل تولد: لس آنجلس ، کالیفرنیا ، ایالات متحده آمریکا | ![]() بدنیا آمدن:27 فوریه 1974 محل تولد:هارلم ، شهر نیویورک ، ایالات متحده آمریکا |
![]() بدنیا آمدن:19 آوریل 2003 | ![]() بدنیا آمدن:1974 محل تولد:هارلم ، شهر نیویورک ، ایالات متحده آمریکا |
![]() بدنیا آمدن:17 سپتامبر 1998 | ![]() بدنیا آمدن:7 سپتامبر 1974 محل تولد:موارد استفاده |
![]() بدنیا آمدن:9 دسامبر 1962 محل تولد: بدفورد ، نیویورک ، ایالات متحده آمریکا | ![]() بدنیا آمدن:5 مه 1947 محل تولد:کوه ورنون ، نیویورک ، ایالات متحده آمریکا رئیس واحد جنایات جنسی / دادستان |
![]() بدنیا آمدن:6 آگوست 1973 محل تولد: کلیفتون ، نیوجرسی ، ایالات متحده آمریکا | ![]() بدنیا آمدن:13 اکتبر 1954 محل تولد:شهر نیویورک ، نیویورک ، ایالات متحده آمریکا دستیار دادستان منطقه |
![]() بدنیا آمدن:30 سپتامبر 1939 محل تولد: وینی پگ ، مانیتوبا ، کانادا | ![]() بدنیا آمدن:31 ژوئیه 1919 محل تولد:شهر نیویورک ، ایالات متحده آمریکا دادستان منطقه نیویورک |
![]() بدنیا آمدن:13 آوریل 1950 محل تولد: بوفالو ، نیویورک ، ایالات متحده آمریکا | ![]() بدنیا آمدن:در 1948 محل تولد:نیویورک ، آمریکا مرگ:7 ژوئن 2019 ، منهتن ، شهر نیویورک ، ایالات متحده آمریکا (سرطان) |
![]() بدنیا آمدن:13 ژوئن 1988 محل تولد: منچستر ، انگلیس ، انگلیس | ![]() بدنیا آمدن:1971 محل تولد:پورتوریکو مجرم سریال متجاوز |
![]() | ![]() بدنیا آمدن:24 ژوئن 1960 محل تولد:پاراموس ، نیوجرسی ، ایالات متحده آمریکا پارک مرکزی جوگر |
![]() بدنیا آمدن:22 ژوئیه 1964 محل تولد: بوگوتا کلمبیا | ![]() محل تولد:پورتوریکو پدر ریموند |
![]() بدنیا آمدن:22 نوامبر 1966 محل تولد: فلات بوش ، بروکلین ، شهر نیویورک ، ایالات متحده آمریکا | ![]() بدنیا آمدن:25 مارس 1955 محل تولد:شهر نیویورک ، ایالات متحده آمریکا مرگ:15 سپتامبر 1997 پدر آنترون |
![]() بدنیا آمدن:11 ژوئن 1978 محل تولد: ونکوور ، بریتیش کلمبیا ، کانادا | ![]() وکیل آنترون مک کری |
وقتی آنها ما را می بینند افسر رابرت پاورز را نشان می دهد که هنگام فرار با کوین ریچاردسون (آسانته بلک) در حال مقابله است. پاور سپس کلاه ایمنی خود را به طرز شرورانه ای به صورت ریچاردسون می زند. این مستقیماً از نحوه توصیف ریچاردسون در مستند کن برنز گرفته شده است پارک مرکزی پنج . در حالی که غیر ممکن نیست که وقتی آنها ما را می بینند داستان واقعی که به روشی مشابه پخش می شود ، شریک پاور ، اریک رینولدز ، روایت دیگری از این دستگیری می گوید. وی گفت که تنها مشکلی که در نسخه دستگیری مینی سریال وجود دارد این است که پاورز از کلاه ایمنی استفاده نکرده است. رینولدز گفت: 'او هیچ کلاه ایمنی به سر نداشت ، بنابراین راهی برای این اتفاق وجود نداشت.' تماشا کنید کارآگاه اریک رینولدز به طرف ماجرای NYPD می گوید
اگر ریچاردسون در حین دستگیری ضربه خورده باشد ، کاملاً واضح است که مینی سریال به میزان قابل توجهی مبالغه می کند. شواهد عکاسی از همراهی کوین ریچاردسون توسط مأمور واحد مبارزه با جرم و لباس شخصی ، اریک رینولدز (به دروغ با لباس متحدالشکل در مینی سریال) در شب 24 آوریل 1989 به حوزه 24 شهر نیویورک وجود دارد ، و ریچاردسون پفی ندارد. و چشم چپ متورم است. بعداً ، در اعتراف فیلم فیلمبرداری کوین ریچاردسون ، باز هم هیچ نشانه ای از پف چشم وجود ندارد ، فقط یک خراش خفیف است که دستیار DA الیزابت لدرر از او در مورد آن سوال می کند.
دو تصویر سمت راست مربوط به کوین ریچاردسون در هنگام اعتراف تقریباً یک روز و نیم پس از دستگیری است. هیچ چشم متورم چپ دیده نمی شود. عکس دیگری از همراهی وی در شب دستگیری به منطقه وجود دارد. همچنین هیچ چشم متورمی را نشان نمی دهد. آسیب رینولدز در مینی سریال بسیار بدتر به نظر می رسد (سمت چپ).
کارآگاهان این حوزه کوین ریچاردسون را در مورد خراشی که روی صورت او نزدیک چشم چپش مشاهده کردند س questionال کردند. ریچاردسون ابتدا این خراش را به گردن شریک افسر اریک رینولدز ، آفیسر پاور می انداخت. با این حال ، رینولدز می گوید وقتی کارآگاهان به ریچاردسون گفتند که آنها در همسایه می روند و از پاورس می پرسند که آیا واقعیت دارد ، آن زمان بود که ریچاردسون داستان خود را تغییر داد. به گفته رینولدز ، ریچاردسون به نوعی سرش را پایین انداخت و گفت: 'این دویدن بود. دونده زن این کار را انجام داد. سپس ریچاردسون شروع به ارائه اطلاعات در مورد حمله کرد. رینولدز می گوید که این همان لحظه ای بود که پلیس متوجه شد نوجوانان در حمله به خانم دزدگیر نقش دارند. -ایمیل روزانه
وقتی آنها ما را می بینند داستان واقعی تأیید می کند که کوری وایز و یوسف سلام قبل از ورود به پرونده قضیه دوبلور پارک مرکزی دوستان صمیمی بودند. آنها از کودکی یکدیگر را می شناختند ( Express.co.uk ) روز حمله در پارک مرکزی در خانه ویز بود. در مینی سریال ، وایز تصمیم می گیرد از وفاداری به سلام به ایستگاه برود. با این حال ، به گفته کارآگاه بازنشسته NYPD ، اریک رینولدز ، که به عنوان یک افسر دو نفر از پارک مرکزی 5 (همراه با چندین نوجوان دیگر از گروه) را دستگیر کرد ، او می گوید که کوری وایز توسط دیگر نوجوانانی که مورد بازجویی قرار گرفتند ، نامگذاری شد و افسران و کارآگاهان به طور خاص به جستجوی ویز و سلام پرداختند. رینولدز تلویحاً اظهار داشت که تصور اینکه وایز از روی وفاداری به سلام به منطقه رفته است مضحک است و داستان پردازی داستان واقعی پارک مرکزی 5 است ( ایمیل روزانه )
که در پارک مرکزی پنج مستند ، سلام می گوید که او به ویز برخورد کرد ، وی به او گفت که کارآگاهان به دنبال آنها هستند. آنها به طبقه بالا به آپارتمان سلام رفتند و کارآگاهان کنار در ایستاده بودند. آنها به ویز اطلاع دادند که نام او در لیست آنها نیست ، اما او می تواند برای حمایت از دوست خود به ایستگاه بیاید. در مینی سریال Netflix ، همه اینها در خیابان اتفاق می افتد.
نه مدیر مشترک پارک مرکزی پنج مستند ، کن برنز ، بر این مورد تاکید کرد Times Talks مصاحبه ، با اشاره به اینکه سایر اعضای گروه بزرگ در پارک مرکزی آن شب که درگیر حمله بودند سابقه کیفری قبلی داشتند ، اما پارک مرکزی 5 نبودند. وی گفت که هیچ سابقه کیفری درباره رفتار واقعی افراد واقعی وجود ندارد .
با این حال ، در حالی که بررسی وقتی آنها ما را می بینند داستان واقعی ، ما کشف کردیم که اگرچه این پنج نوجوان هیچ سابقه کیفری نداشتند ، اما آنها در گذشته به دردسر افتاده بودند. در سال قبل از حملات پارک مرکزی ، یوسف سلام پس از اینکه با چاقو و ستاره نینجا گرفتار شد ، از دبیرستان LaGuardia به دلیل داشتن سلاح معلق شد (این اطلاعات در دادگاه ارائه شد). همسایه ها به كوری ویز اشاره كردند كه می خواهد از برادر بزرگتر خود ، كه یك مجرم مواد مخدر بود ، تقلید كند. ویز برای فرار از یک وضعیت ناپایدار در خانه ، مدتی در مراقبت از خانواده به سر می برد و قبل از بازگشت به خانه مادرش در Schomburg Plaza. او همچنین کلاسها را قطع کرد (این مورد فقط در بازیهای کوچک نتفلیکس کاملاً بازیگوشانه تأکید شده است). مقامات مدرسه ریموند سانتانا را دارای مزاجی کوتاه دانستند و در سال گذشته به دلیل جنگ تعلیق شده بود. معلمان اظهار داشتند كه آنترون مك كراي مستعد طغيان است و تمايل به خشونت دارد ، حتي در يك مورد معلمي را كه گفته مي شود به علت اين حادثه ترك كرد ، تحت فشار قرار دادند. گذشته کوین ریچاردسون بیشترین همسویی را با شخصیت وی دارد وقتی آنها ما را می بینند . همسایگان و معلمان از او به عنوان یک بچه خجالتی و ساکت یاد کردند که از مشکلات دور می ماند. کسانی که او را می شناختند با انتشار اخباری مبنی بر دست داشتن وی در حملات پارک مرکزی شوکه شدند.
اطلاعات فوق از a مجله نیویورک مقاله در آن زمان. بسیاری از مقالات مشابه وجود داشته و بیشتر شامل اطلاعات بسیار بیشتری در مورد این پنج نفر بوده است ، اما قابلیت اطمینان آنها سوال برانگیز است ، زیرا آنها اغلب گناه نوجوانان را بازی می کردند و گذشته خود را هیجان زده می کردند.
بازیگر Marquis Rodriguez (سمت چپ) در Netflix وقتی آنها ما را می بینند ، و ریموند سانتانا (راست) در زندگی واقعی. منبع: نتفلیکس ، پارک مرکزی پنج (مستند)
نه ، و این یکی از بزرگترین شکست های سریال کوچک است. آنها را به عنوان پسرهای کاملاً بی گناهی نشان می دهد که کم و بیش در زمان نامناسبی در مکان نامناسبی قرار داشته اند. داستان واقعی نشان می دهد که پارک مرکزی 5 بخشی از گروه بیش از 30 نوجوان از شرق هارلم بود که وارد پارک مرکزی شدند و شروع به حمله ، سرقت و حمله به واکرها ، دوندگان دوچرخه سوار و دوچرخه سواران در شمالی ترین منطقه پارک کردند. این مینی سریال با نمایش نادرست این حملات و عدم به تصویر کشیدن شدت آنها ، به قربانیان آسیب می رساند ، که به خوبی مستند شده است.
به عنوان مثال ، آنتونیو دیاز 52 ساله در نزدیکی خیابان 105 به زمین کوبیده شد ، و تا زمان از هوش رفتن مکرراً با مشت و لگد مواجه شد. جمعیت نوجوان غذای او را دزدیدند و آبجوی او را روی او ریختند. جان لوفلین ، معلم 40 ساله و دریایی سابق ، مورد ضرب و شتم ، لگد و سرقت قرار گرفت. با لوله ای به سر او اصابت کرد که لحظه ای بیهوش شد. بعداً یک افسر شهادت داد که وقتی لوفلین پیدا شد ، 'به نظر می رسید که او در سطل خون غوطه ور شده است.' هر دو چشمش بسته بود و جمجمه اش ترک خورده بود. یک زن و شوهر با یک دوچرخه پشت سر هم از کنار گروه عبور می کردند و چند نفر فریاد می زدند ، 'Whitey' و 'F - سفید سفیدها' ، در حالی که برخی از آنها سعی کردند آنها را فرار کنند ( مجله نیویورک ) طبق استانداردهای امروز ، این حملات باید برچسب جنایات نفرت انگیز باشد. با این حال ، در مینی سریال ها به آنها توجه چندانی نمی شود ، و این امر تا آنجا پیش می رود که دوچرخه سواران و دزدگیرها تا حدی حملات را تحریک می کنند.
که در وقتی آنها ما را می بینند ، گروه نوجوانان کمی وحشی عمل می کنند ، اما به آنها نشان داده می شود که بی خطر در پارک قدم می زنند (در واقع آنها با پرتاب بطری و سنگ به سمت ماشین ها وارد پارک می شوند). یک دوچرخه سوار با سرعت در میان گروه ، تقریباً وقتی آنها را می گوید چرا که آنها به او می گویند 'عقب نشینی' آنها را چرا می کند. پس از آن است که نوجوانان ، که تقریباً توسط دوچرخه سوار مورد اصابت قرار می گیرند ، با هل دادن او پاسخ می دهند. واقعیت این است که چندین دوچرخه سوار مورد آزار و اذیت و حمله قرار گرفتند. پس از این ، می بینیم که گروهی از نوجوانان یک مرد سفیدپوست را محاصره می کنند. آنها به او مشت می زنند ، او را به زمین می اندازند و او را لگد می کنند. با این حال ، حتی این حمله به نوعی مقابله به عقب نشان داده می شود ، زیرا در همان زمان به وضوح می شنویم که یکی از مهاجمان اظهار داشت: 'هفته گذشته گروهی از سفیدپوستان مرا در برانکس پریدند. بازپرداخت یک عوضی است. به تصویر کشیدن حملات به این شکل نه تنها رسوایی و بی احترامی به قربانیان است ، بلکه بیان نادرست کامل جنایات واقعی است که 'بسیار سنگین و غیر قابل توجیه' بودند.
در مینی سریال ، دستیار DA نانسی رایان (فامکه جانسن) ، که صدای دلیل لیندا فایرشتاین ، فلیسیتی هافمن است ، این حملات دیگر را در پارک رد می کند زیرا 'دوازده بچه ای که دوچرخه سوار را آزار می دهند.' این بسیار دور از آنچه نانسی ریان واقعی در گزارش خود در سال 2002 گفته بود ، مبنی بر اینکه 'سایر جنایات ارتکابی در 19 آوریل بسیار سنگین و غیرقابل توجیه بود - حملات بی دلیل به غریبه ها ، ظاهراً برای سرگرمی انجام شده بود ، که باعث وحشت شد ، دو نفر بیهوشی ، و یک نفر به شدت مجروح شده است.
در هیچ نقطه ای از مینی سریال ، کوین ریچاردسون ، آنترون مک کر ، ریموند سانتانا ، کوری وایز یا یوسف سلام را درگیر این حملات نمی بینیم. آنها فقط با شوک تماشا می کنند و با خشونت همه چیز عجله می کنند. موضع صریح مینی سریال مبنی بر اینکه نوجوانان کاملاً بی گناه بوده اند بسیار سوال برانگیز و بعید است. بالاخره چرا در وهله اول آنها آنجا بودند ، و چرا آنها آنجا را ترک نکردند و خواستار کمک نشدند؟ نوجوانان همچنین به این جنایات اعتراف کردند که شامل حمله به معلم لوفلین و دیگر مرد آهسته دویدن بود و آنها آنها را تکذیب نکردند ، مدتی بعد که گفتند که مجبور به اعتراف به تجاوز به تریشا میلی شده اند. بسیاری از نوجوانان نیز به طور مداوم یوسف سلام را به عنوان حمل لوله و استفاده از آن در حملات توصیف می کردند. در جلسه دادگاه ، او گفت که فقط آن را برای کسی نگه داشته است.
بازیگر اتان هریس (سمت چپ) در سریال نتفلیکس وقتی آنها ما را می بینند ، و یوسف سلام واقعی در نوجوانی (راست). منبع: نتفلیکس ، پارک مرکزی پنج (مستند)
دستیار دا نانسی رایان در خلاصه مقاله خود در سال 2002 ، هرگز پنج نفر را برای این جنایات دیگر پاک نکرد ، با استناد به اینکه این اعترافات همان مشکلات اعترافات تجاوز را نداشتند. وی حتی اظهار داشت که 'در مصاحبه ها در سال 2002 ، کوین ریچاردسون و ریموند سانتانا صریحاً به مشارکت در حوادث جنایی که در 19 آوریل رخ داد ، اعتراف کردند ، در حالی که با قاطعیت برائت از تجاوز جنسی را تأیید می کردند.' - سنگر
قبل از اینکه ریموند سانتانا از این موضوع آگاه شود که ماتیاس رییس جلو آمده و به تجاوز به تریشا میلی اعتراف کرده است ، در سال 2002 با دادستان پیتر کازولارو و یک کارآگاه ، راب مونی مصاحبه کرد. سانتانا توصیف کرد که چگونه او در طی اعترافات 13 سال قبل با یک پلیس روبرو با پلیس بد مجبور شده است ، که او را مجبور به اعتراف دروغ به تجاوز جنسی کرده است. با این حال ، طبق گفته کازولارو و مونی ، سانتانا به حمله و سرقت مردی که در مخزن مورد ضرب و شتم قرار گرفت اعتراف کرد. وی همچنین اذعان کرد که او در گروه بزرگی از نوجوانان بود که برای ایجاد دردسر به پارک رفته بودند. -مجله نیویورک تایمز
طنز این است که بخشی از شواهد جدیدی که به تبرئه پارک مرکزی 5 در مورد تجاوز و حمله به تریشا میلی کمک کرد ، بازسازی جدول زمانی از آن شب است که به جای قرار دادن پنج نوجوان در صحنه تجاوز ، آنها را در هنگام حملات و ضرب و شتم ها در جای دیگر پارک ، به عنوان شرکت کننده یا تماشاگر قرار داد (برخی از آنها صحت جدول زمانی جدید و حاشیه خطای آن را زیر سوال بردند). پیتر ریورا ، وکیل ریموند سانتانا در سال 1990 گفت: 'این مسئله بود.' اما ما نگفتیم ، 'نه ، هنگامی که دزدگیر مورد تجاوز قرار گرفت ، مشتری من در خیابان 96 بود و شخص دیگری را در آغوش گرفت.' این می توانست خود شکن باشد '( مجله نیویورک تایمز )
با تخلیه محکومیت پارک مرکزی 5 در سال 2002 پس از اعتراف ماتیاس ریس به تجاوز به تریشا میلی و ادعا کردن وی تنها حمله کننده ، قاضی دادگاه عالی ایالت چارلز ج. تجادا گفت که بی گناهی مردان جوان در حمله بی دلیل به معلم مدرسه جان لافلین خیلی واضح نبود ، اما او حکم داد که پذیرش ریز به تجاوز جنسی اساساً قابلیت اطمینان همه محکومیت ها را سست می کند. -من نیویورک
'آقای. Linda Fairstein در مقاله ای در سال 2019 نوشت: اعتراف Reyes ، تطبیق DNA و ادعا اینکه او به تنهایی عمل کرده است ، لازم بود که اتهامات تجاوز علیه پنج نفر خالی شود. مجله ی وال استریت . 'من با این تصمیم موافقت کردم ، و هنوز هم می کنم. اما سایر اتهامات مربوط به جنایات علیه سایر قربانیان نباید خالی از لطف باشد. هیچ چیز آقای ریز گفت این پنج مورد از حملات را برائت نداد. '
'این فیلم ادعا می کند وقتی مادر آقای سلام وارد شد و به پلیس گفت پسرش 15 ساله است ، به این معنی که آنها نمی توانند بدون پدر و مادر در اتاق از او س questionال کنند ، من سعی کردم او را متوقف کنم و خواستار دیدن شناسنامه هستم. واقعیت این است که آقای سلام خود ادعا کرد که 16 سال دارد و حتی برای اثبات آن نیز یک کارت اتوبوس جعلی داشت. ' 'وقتی شنیدم مادرش می گوید 15 ساله است ، بلافاصله سوال او را متوقف کردم. این همه با شهادت قسم خورده پشتیبانی می شود. -WSJ
آره. این چیز دیگری است که مینی سریال تا حد زیادی فراموش می کند. آنها علاوه بر محکوم شدن به تجاوز به زن دزدگیر ، تریشا میلی ، در حملات وحشیانه دیگر در پارک نیز متهم شدند. با توجه به محاکمه آنترون مک کری ، یوسف سلام و ریموند سانتانا ، هیئت منصفه به مدت ده روز رایزنی کرد و در 18 آگوست 1990 ، هیئت منصفه هر یک از متهمان را به اتهام یک مورد حمله به درجه اول و تجاوز در درجه اول محکوم کرد برای حمله به دویدن پارک مرکزی سرقت در درجه اول و سه اتهام حمله به حمله به جان لوفلین. حمله به درجه دوم برای حمله به دیوید لوئیس ؛ و شورش در درجه اول. '
کوین ریچاردسون و خیری (کوری) وایز در دادگاه دوم که در 11 دسامبر 1990 پایان یافت ، با هم محاکمه شدند. 'ریچاردسون به اتهام هر کیفرخواست مجرم شناخته شد. وایز به اتهام حمله به درجه اول و سو Abاستفاده جنسی در درجه اول با توجه به حمله به دوبلور پارک مرکزی و ریوت در درجه اول محکوم شد. وی از اتهامات باقی مانده تبرئه شد. به دلیل سن ریچاردسون ، دادگستری گالیگان همه محکومیت های ریچاردسون را به جز محاکمه قتل در درجه دوم و سرقت درجه اول ، تجاوز به عنف و سدومی کنار گذاشت. ' محکومیت های ذکر شده در این پاسخ به شرح مندرج در حرکت Morgenthau .
همانطور که ما در وقتی آنها ما را می بینند داستان واقعی ، ما متوجه شدیم که پدر آنترون ، بابی مک کری ، در سال 1990 شهادت داده است که او به پسر 16 ساله خود دستور داده است که اعتراف کند ، حتی اگر این یک دروغ باشد. آنترون می گوید که تا آن زمان ، او مرتباً به پلیس حقیقت را می گفت. مانند مینی سریال ، پدرش از اتاق خارج شد تا به طور خصوصی با پلیس صحبت کند. آنترون گفت: 'او با لعن و فریاد بر من وارد اتاق شد'. 'و او گفت ،' به این افراد آنچه را می خواهند بشنوند بگو تا تو به خانه بروی. آنترون می گوید همانطور که هم پلیس و هم پدرش بر سر او فریاد می زدند ، داستان خود را تغییر داد. 'و [من] دقیقاً مثل' هستم ، خوب. من انجام دادم.' و من به پدرم نگاه کردم. او قهرمان من است. اما او دست از من برد. می دانی ، من حقیقت را می گفتم و او فقط به من گفت دروغ بگو. ' اخبار -CBS
Caleel Harris بازیگر (سمت چپ) آنترون مک کری را به عنوان نوجوانی در فیلم به تصویر می کشد وقتی آنها ما را می بینند مینی سریال آنترون مک کری واقعی (راست) که در سال 1990 وارد دادگاه شد.
این همان چیزی است که مینی سریال به طور کامل از آن استقبال می کند ، ناشی از ادعاهای نوجوانان و وکلای مدافع آنها است. یکی از بزرگترین س surroundingالات پیرامون اعترافات این است که چه چیزی در 30 ساعت مصاحبه و بازجویی بیش از هر نوجوان قبل از فیلمبرداری از اعترافات انجام شده است. مطمئناً وقت کافی بود تا همانطور که مینی سریال Netflix تأکید کرد ، برای بازجویی ، تهدید و مجبور کردن متهمان درگیر کردن یکدیگر. مانند مینی سریال ها ، والدین آنها در هنگام بازجویی اغلب در اتاق نبودند ، اما آنها در اعترافات فیلمبرداری حضور داشتند (درست است که یکی از نوجوانان ، یوسف سلام ، اعتراف فیلمبرداری نکرده است).
وقتی آنها ما را می بینند داستان واقعی تأیید می کند که از اوایل محاکمه ، دفاع مدعی شد که آنترون مک کری ، کوین ریچاردسون ، ریموند سانتانا و خری (اکنون کوری) ویز مجبور شده اند یا فریب اعتراف را خورده اند. همچنین درست است که نوجوانان ، اکنون مردان ، مدتهاست ادعا می کنند که اعترافات آنها پس از دهها ساعت ممنوعیت خواب و غذا صورت گرفته است. آنها ابتدا این ادعاها را در جلسات دادرسی پیش از دادگاه خود مطرح کردند ( گزارش آرمسترانگ ) در پایان ، هیئت منصفه متنوع نژادی استدلال دفاع از زور را خریداری نکردند. در آن زمان ، اعترافات فیلمبرداری از تأثیر بسیار ملموس تر و قدرتمندتری برخوردار بودند.
آنترون مک کری : 'ما او را متهم کردیم. ما او را روی زمین گرفتیم. همه شروع به زدن او و چیزهای دیگر کردند. او روی زمین بود. همه stompin 'و همه چیز. سپس ، هر کدام - ما یک بازو را گرفتم ، یک بچه دیگر یک بازو را گرفت ، و ما پاها و چیزهای او را گرفتیم. همه ما به نوبت سوار او شدیم ، و بالای سر او قرار گرفتیم.
کوین ریچاردسون : 'ریموند دستهایش را داشت و استیو [لوپز] پاهایش را داشت. او آن را گسترش داد. و آنترون بالا رفت و شورتش را درآورد. '
ریموند سانتانا : 'او داشت به او سر می زد ، می گفت' ، 'ساکت شو عوضی!' فقط sminkin 'او & hellip؛ من 'جوانان دختر' را چنگ می زدم.
Korey Wise : 'این اولین تجاوز من است.'
برخی از روزنامه نگاران استدلال کرده اند که اجبار منطقی نیست زیرا اگر پلیس می دانست که زن آزار دهنده وحشی ممکن است زنده بماند و از کما خارج شود ، پس چرا ممکن است اعترافات را مجبور کند که بیدار شود و همه چیز را به خاطر بسپارد؟ این می تواند به این دلیل باشد که در طی چند روز اول ، تریشاا مایلی زنده نمی ماند و اگر او هرگز از کما بیدار شود ، انتظار می رود که از آسیب شدید مغزی رنج ببرد. با این حال ، محتمل ترین توضیحی است که بیشتر به حقیقت پایبند باشد ، کارآگاهان مطمئن بودند که یک یا چند نفر در این گروه از نوجوانان 30 به علاوه مسئول هستند ، زیرا آنها قبلاً شناخته شده بودند که بطور وحشیانه به سایر دزدگیرها ، دوچرخه سواران حمله کرده اند ، و پیاده روی عابران پیاده. شانس حمله آنها به خانم دزدگیر ، تریشا میلی ، تقریباً تضمین کننده بود. حتی اگر مایلی در هفته های بعد از حمله از کما خارج شود و اعضای مختلف گروه را شناسایی کند ، کارآگاهان فقط می توانند با آزادسازی نوجوانان در بازداشت و دستگیری افراد مقصر ، روند را اصلاح کنند.
مشکل این است که وقتی آنها ما را می بینند همه چیز را به شدت بازی می کند ، از اغراق در مورد درگیر شدن لیندا فیرشتاین (در زندگی واقعی ، او حتی روز اول آنجا نبود) و نقش او به عنوان یک شرور (او با خیالی اعلام می کند ، 'هر مرد سیاه پوست جوان که شب گذشته در پارک بود مظنون به تجاوز به آن زن! ') به تصویر کشیدن نوجوانان مورد تهدید و ضرب و شتم قرار گرفته است. کارگردان آوای دو ورنای مینی سریال خود را بر اساس داستانهایی تعریف کرد که توسط پارک مرکزی 5 ساخته شده بود و در دادگاه از طرف دفاع استفاده شد. با توجه به اینکه هیچ دلیل قابل توجهی در مورد زورگویی وجود ندارد ، حداقل در حدی که در سریال می بینیم ، قطعاً منطقی است که تعجب کنیم که دفاع چقدر چنین ادعاهایی را مبالغه کرده است زیرا این تنها استدلالی بود که آنها با توجه به اعترافات ضبط شده چهار مورد داشتند ساخته بود
گرچه ممکن است درجاتی از زورگویی صورت گرفته باشد ، اما بعید به نظر می رسد این نسخه خشونت آمیز و با نژاد پرستی باشد که در مینی سریال مشاهده می کنیم. كارآگاهان - هومبرتو آرويو ، كارلوس گونزالس و جان هارتيگان - با تهديد به زندان ، فشار آوردن به آنها با گفتن اينكه ديگران آنها را درگير مي كنند ، به آنها فشار آوردند و قول دادند ، 'به ما بگوييد چه كسي اين كار را كرده است و مي توانيد به خانه برويد. ' شاید حقیقت چیزی در این بین باشد ، اما این مجموعه با به تصویر کشیدن خشونت پلیس ، از جمله ضرب و شتم ، سیاهی چشم و ورم صورت ، به وضوح مجوز نمایشی می گیرد. ما فقط باید به تصاویر و تصاویر مربوط به بیرون آمدن نوجوانان از حوزه نگاه کنیم.
واقعیت این است که ترساندن نوجوانان در دروغ گفتن در اعترافات فیلمبرداری زیاد به طول انجامید. این باید شک و تردید بازپرس ها و دادستان ها را نسبت به آنچه می شنیدند ، ایجاد می کرد ، اما این کار انجام نشد. بگیر اعتراف کوری وایز مثلا. در قسمت اول ، دستیار DA الیزابت لدرر Wise را تحت فشار قرار می دهد که چگونه تریشا میلی صورت او را خرد می کند. لدرر همه او را راهنمایی می کند و می گوید این یک سنگ است ، که او قبلاً هنگام صحبت در مورد حمله نگفت. لدرر با درک اینکه ممکن است تحت فشار قرار گرفته باشد و به او بگوید که چه چیزی می خواهد اینجا باشد ، اظهار داشت: 'من به تو می گویم کوری ، نمی خواهم فکر کنی که باید این حرف را بزنی ، اما من می خواهم بدانم که این را دیدی توضیح می دهد که چگونه او به شدت آسیب دیده است. ویز مکث می کند و سپس به او می گوید که کوین ریچاردسون را دید که سنگی را برداشت و با آن دونده زن را از آن طرف صورت زد. لدرر پاسخ می دهد ، 'آیا فقط این حرف را می زنی چون از تو می پرسم؟' بلافاصله پس از اعتراف ، او اعتراف می کند که همه چیز را دروغ گفته است تا خودش را درگیر آن نکند. او در همان روز دوباره با لدرر می نشیند تا اعتراف دیگری را ثبت کند.
اعتراف کوری وایز در زندگی واقعی ثابت می کند که ترساندن نوجوانان برای دروغ گفتن زیاد احتیاج نداشت تا خود را درگیر این موضوع کنند.
غیر از ادعاهای نوجوانان ، تنها شواهدی که ما در رابطه با زورگویی نشان می دهیم ، اظهارات متناقضی است که نوجوانان درباره تجاوز در اعترافات فیلمبرداری شده خود بیان می کنند. این شامل اظهارات نامشخص یا نادرست در رابطه با محل جرم ، لباس آهسته و سایر جزئیات است. با این حال ، مشخص نیست که چه میزان از ناسازگاری آنها به دلیل این واقعیت است که آنها سعی می کردند خود را درگیر کنند. این ناسازگاری پس از اعتراف متجاوز سریالی به نام ماتیاس ریس در سال 2002 بیشتر مورد توجه قرار گرفت. پس از آن بود که ادعاهای نوجوانان مبنی بر اجبار ، 13 سال پس از دستگیری ، بیشتر مورد قبول قرار گرفت.
در مورد کارآگاهان ، NYPD و مقامات شهری ، آنها اظهار داشتند که نوجوانان مجبور نشده اند. در سال 2002 ، کارآگاه هومبرتو آرویو ، که اعتراضی از ریموند سانتانا را برانگیخت ، مفهوم زورگویی را 'مضحک' خواند. وکلای آنها به نظر می رسد این یک اتاق بازجویی شبه مسکو-افغانی به نظر می رسد. او گفت: 'کاملا نه.' نیویورک پست . 'این مصاحبه 101 بود.' پس از آنكه دادستان منطقه رابرت مورگنتاو در دسامبر 2002 موافقت كرد كه محكوميت ها را خالي كند ، NYPD هيئت مستقلي را براي بررسي رويه هاي پليس و رويدادهايي كه منجر به محكوميت پارك سنترال 5 شد ، تشكيل داد. هيئت مديره هيچ مدركي مبني بر اجبار اعترافات يافت ، همچنین هیچ سو m رفتار پلیس مشاهده نشده است. منتقدان تحقیق از یافته ها تعجب نکردند.
کارآگاهانی که در سال 1989 با نوجوانان مصاحبه کردند ، اعتراف کردند که در هنگام بازجویی از نوجوانان جوان ، از همان روشهایی استفاده کرده اند که هنگام س whileال از بزرگسالان استفاده می کردند. آیا این به تنهایی مشکلی ایجاد می کند؟ با تماشای اعترافات واقعی پارک مرکزی 5 در زیر می توانید در مورد اجبار به نتیجه خود برسید.
نه وقتی آنها ما را می بینند سیاست های پیچیده نژادی پیرامون پرونده را با فیلتر کردن آنها در فضای فرهنگی کنونی تفسیر می کند ، و داستان را به یک داستان ناخوشایند از نژاد تبدیل می کند. در این مینی سریال ، پنج پسر - ریموند سانتانا ، یوسف سلام ، کوین ریچاردسون ، کوری وایز و آنترون مک کری - زندانی شدند زیرا افراد سفید پوست در موقعیت های قدرت فقط می توانستند آنها را به عنوان یک جنایتکار خشن ببینند. در حقیقت ، هم سفید پوستان و هم سیاه پوستان در سراسر کشور و در موقعیت های قدرت آنها را مقصر می دانستند. این شامل یکی از افسران دستگیر کننده پرونده ، اریک رینولدز و شهردار شهر نیویورک به زودی ، دیوید ن. دینکینز بود.
به منظور تقویت اتهامات نژادپرستی پیرامون این پرونده ، مینی سریال تصویری کاملاً نادرست از اوباش در پارک مرکزی را نشان می دهد و با توجه به بی رحمی جنایات آنها ، از اهمیت کمتری برخوردار است. در واقع ، این حملات خشونت آمیز دیگری بود که گروه بزرگی از نوجوانان به دویدن دوچرخه سوار و دوچرخه سوار و سایر عابران پیاده انجام دادند که باعث اطمینان پلیس شد که همان جمعیت مسئول حمله و تجاوز به تریشا میلی است. این منطقی ترین نتیجه بود. با این حال ، این ارتباط در مینی سریال ها کم مورد توجه قرار گرفته است تا داستان فقط بتواند حول بی عدالتی نژادی باشد. این مجموعه ادعا می کند که نوجوانان به دلیل رنگ پوستشان انتخاب شده و به دلیل یک سیستم نژادپرستانه محکوم شده اند. واقعیت این است که همه چیز آنقدر 'سیاه و سفید' نبود. 37 نوجوان در مورد فعالیت های خود در پارک در آن شب مصاحبه کردند ، 10 نفر دستگیر شدند (عمدتا به این دلیل که توسط دیگران نامگذاری شده بودند) ، و چندین نفر علاوه بر پارک مرکزی 5 اعترافات فیلمبرداری کردند ( گزارش آرمسترانگ ) همچنین بسیاری از شواهد و جزئیات مورد اختلاف وجود دارد که به راحتی در مینی سریال بررسی نمی شود.
رئیس جنایات جنسی ، لیندا فیرشتاین ، دستیار الیزابت لدرر ، و کارآگاهان ، از جمله مایکل شیهان فقید ، اظهار داشتند که پارک مرکزی 5 در این اتهامات مقصر است (فیرشتاین با تصمیم خنثی کردن محکومیت های تجاوز جنسی موافقت کرد اما نه محکومیت برای حملات دیگر) ، و کارگردان Ava DuVernay به نوبه خود آنها را به عنوان نژادپرست و شرور در این سریال معرفی می کند. با این حال ، افراد زیادی وجود دارند که هنوز معتقدند که پارک مرکزی 5 در حملات در پارک ، از جمله حمله به تریشا میلی ، شرکت کرده است و نمی توان دلیل نژادپرست بودن آنها را فقط دلیل کرد. از این گذشته ، یکی از این افراد افسر دستگیری در این پرونده است ، اریک رینولدز ، که معتقد است نام او به راحتی به دلیل سیاه پوستی از دعوی پنج نفره علیه شهر کنار گذاشته شد و این با داستان خیالی آنها از بی عدالتی نژادی
در زندگی واقعی ، هیچ مدرکی وجود ندارد که دستگیری ها یا محکومیت ها نتیجه مستقیم نژادپرستی یا یک سیستم عدالت نژادپرستانه باشد ، همانطور که مینی سریال و مستند کن برنز (این مستند به اشتباه نژادپرستی و نابرابری درآمد را برای این محکومیت ها مقصر می داند) . محکومیت های پارک مرکزی 5 نتیجه مستقیم اعترافات آنها و به طور غیرمستقیم نتیجه هیجان رسانه ای پیرامون پرونده بود. این رسانه ها بودند ، نه فیرشتاین یا کارآگاهان که نژادپرستی را به داستان وارد کردند. نوجوانان سیاه پوست و اسپانیایی زبان در سطح حیوانات قرار گرفتند زیرا رسانه ها آنها را 'بسته گرگ' ولگرد نامیدند که 'در حال وحشی' و 'طعمه' مردم در پارک بودند.
ریموند سانتانا ، یکی از پارک مرکزی 5 می گوید: 'در طی دو هفته اول این پرونده ، 400 مقاله در مورد ما نوشته شده بود.' این نقاشی را به تصویر می کشید. این اوایل ذهن ما را جرم می کرد. تمام عناوینی که آنها می خوانند ، 'وایلدینگ ، ولف پک ، تروریست های شهری' باعث شد نیویورکی ها پشت به ما کنند. این باعث شد که آنها خسته شوند و بگویند: 'می دانید چه ، این بچه ها احتمالاً چنین کاری کرده اند.' ... و بنابراین ، این روایت را در جایی ایجاد کرد که فقط باعث شد مردم به ما پشت کنند و ما منفورترین کودکان در آمریکا شدیم '( مصاحبه WVEE )
کن برنز از عناوین رسانه ها گفت: 'این زبان لینچ از جیم کرو است' ، نه زبان یک شهر پیشرفته و مدرن در اواخر قرن 20 '( جورج استرومبولوپولوس امشب )
سخنان فعالان و افراد مشهوری مانند آل شارپتون و دونالد ترامپ در ایجاد هیستری در رسانه ها نقش داشت و باعث دو قطبی شدن بیشتر مردم شد. این محاکمه همه چیز درمورد نژاد بود که باعث شد مدارک واقعی ، یا فقدان آنها ، که ممکن است نوجوانان را آزاد کند ، از بین برد.
آره. 'پدر من ، همانطور که دادگاه رسید ، من و مادرم را ترک کرد. مک کری در مستند کن برنز در سال 2012 گفت. 'من نمی توانستم درک کنم ، و فقط ، بعد از آن از او متنفر شدم. من و مادرم خودمون شروع کردیم به دادگاه. ' در تحقیق در مورد وقتی آنها ما را می بینند داستان واقعی ، ما کشف کردیم که برخلاف آنچه در مینی سریال دیده می شود ، آنترون مک کری واقعی هرگز پدرش را نمی بخشد ( وقتی آنها اکنون ما را می بینند )
درست است که اصطلاح 'وحشی' اولین بار پس از حملات پارک مرکزی در 19 آوریل 1989 رواج پیدا کرد. مستند کن برنز پارک مرکزی پنج ادعا می کند که این اصطلاح توسط پلیس ابداع شده است تا نوجوانان را وحشی حیوان مانند نشان دهد که در پارک به شدت درگیر بودند. استدلال شده است که این اصطلاح احتمالاً سو mis تفاهم تا حدی عمدی از اشاره یک زندانی به 'wilin' است که عامیانه به معنای 'hangout' بوده است. در یک صحبت در Google مصاحبه ، کوری ویز گفت که او معتقد است که افسران نوجوانان را در سلولهای نگهدارنده شنیده اند که آهنگ رپ 'Wild Thing' از Tone Loc را می خوانند و آنچه را که آنها می خوانند سو mis تفاهم می کنند و آن را به عنوان 'وحشی' تعبیر می کنند.
وقتی رسانه ها شنیدند که نوجوانان در سلولهای حوزه آواز را می خوانند ، این نکته را القا می کنند که نوجوانان حتماً در مورد تجاوز به خانم دونده آواز می خوانند ، زیرا انجام 'کار وحشی' یک حسن تعبیر برای رابطه جنسی است. وایز گفت که این آهنگ چیزی مخرب نبوده و رسانه ها آن را به نگاتیو تبدیل کرده اند. این امر به ویژه اگر نوجوانان هیچ ارتباطی با حمله به خانم آویز زن نداشته باشند ، بسیار صدق می کند.
اریک رینولدز ، افسر بازداشت پرونده Central Park 5 ، می گوید این تصور که پلیس این اصطلاح را ابداع کرده کاملاً نادرست است. 'فقط برای ضبط ، زیرا من می دانم که این بخشی از این مستند بود ، كه ما و حتی [بیشتر از آن] كن برنز در مورد من صحبت می كرد ، اصطلاح wilding را ساختیم تا به نظر برسد كه آنها غارتگران شهری و وحشی هستند ، و آنها حیوانات و همه این موارد هستند. این گاوها کامل است ** t. من هرگز واژه wilding را نشنیدم تا 19 آوریل 1989 که از آنها پرسیدیم ، 'چه جهنمی می کنی؟' ، و آنها گفتند ، 'بله ، ما وحشی بودیم. ما تصمیم گرفتیم وحشی شویم. ' -CCCC
همانطور که در قسمت 2 به تصویر کشیده شده ، درست است که دونالد ترامپ یک آگهی تمام صفحه را در آن بیرون آورده است مجله نیویورک تایمز و سه روزنامه محلی دیگر. هزینه اش 85000 دلار بود. در تیتر بزرگ بالای آگهی آمده بود ، 'مجازات مرگ را برگردانید.' پلیس ما را برگردانید! ' این آگهی فقط 10 روز پس از حملات پارک مرکزی ، از جمله تجاوز به عنف ، دونده 28 ساله تریشا میلی منتشر شد. ترامپ هرگز اختلاف نکرده است که حملات 19 آوریل 1989 او را وادار به تبلیغ آگهی کرده است. با این حال ، او هرگز در تبلیغات به طور مستقیم از Central Park 5 نام نمی برد. او فقط وقتی آنها صحبت می کند در مورد 'گروههای جنایتکار وحشی ... توزیع نفرت نفرت پیچیده خود' به آنها کنایه می دهد. او همچنین از نام دونده نام نبرد.
مادر یکی از متهمان در پاسخ به آگهی تبلیغاتی در سریال ، اظهار داشت: 'آن شیطان می خواهد پسرم را بکشد. شما می خواهید در مورد کشتن پسرم تبلیغ کنید؟ ' واقعیت این است که در آگهی ترامپ که می توان در زیر به طور کامل مشاهده کرد ، فقط مجازات اعدام برای افرادی که قتل می کنند وجود دارد. در صحبت درباره چنین جنایتکاران ، سخنان دقیق وی این بود: 'من می خواهم از این آدم ربا ها و قاتلان متنفر باشم. آنها باید مجبور به رنج شوند و هنگام کشتن ، باید به جرم جنایات خود اعدام شوند. ' انتظار می رفت تا زمانی که آگهی خود را تبلیغ می کرد ، تریشا زنده بماند. او می دانست که پارک مرکزی 5 قاتل نیستند ، خواه مجرم باشند یا نه. وی خواستار اعدام کسی به ویژه از جمله انتخاب پارک مرکزی 5 برای مجازات اعدام ، همانطور که مینی سریال ها و بسیاری از رسانه ها ادعا کرده اند ، نبوده است. کاری که وی انجام داد تأکید بر این بود که اگر مجازات اعدام بازگردد ، 'دیگران قبل از ارتکاب جرم یا اقدام خشونت آمیز مدتها فکر خواهند کرد.' این نکته تبلیغ او بود.
اگر آگهی ترامپ به همان میزانی بود که مینی سریال باور داشتیم بد بود ، پس چرا روزنامه ها این مقاله را دوست نداشتند مجله نیویورک تایمز یا روزنامه اعتراض به اجرای آن؟ ترامپ مانند سایر کشورها نسبت به آنچه در روزنامه می خواند و در آن زمان از تلویزیون می دید واکنش نشان می داد. گزارش شده بود که نوجوانان اعتراف کرده اند.
در ابتدا در مینی سریال ، بعد از خارج شدن از بیمارستان و حضور در جلسه دادرسی ، شاهد حضور تریشا مایلی (الکساندرا تمپلر) زیاد نیستیم. درست است که او با دروازه ای ناپایدار وارد اتاق دادگاه شد. در قسمت چهارم و آخر سریال ، شاهد حمله او در هنگام بازگشت به گذشته هستیم. جراحات وی که در این سریال شرح داده شده اند ، اگر تا حدی کم رنگ نشود ، بسیار دقیق به نظر می رسند. او واقعاً به سختی زنده بود که دو مرد در ساعت 1:30 بامداد 20 آوریل ، تقریباً چهار ساعت پس از اعتقاد به وی مورد حمله قرار گرفتند ، او بیهوش و برهنه در یک دره دراز کشیده است. مایلی مورد تجاوز قرار گرفته و بدن او را به طرز وحشیانه ای مورد ضرب و شتم قرار داده بودند. دکتر باب کورتز ، جراحی که وی را معالجه کرد ، گفت: 'آنها نمی دانستند که آیا او زنده خواهد ماند.'
دکتر جین هاهر ، جراح پلاستیک که روی میلی کار می کرد ، گفت که او هرگز کسی را ندیده است که بدنش به این بد به نظر برسد. 'من بارها و بارها بیماران آسیب دیده را دیده ام. اما من هرگز ندیده ام که کسی نابود شود. بدن او خیلی متورم بود - واقعاً قابل تشخیص نیست. ' هاهر گفت که استخوان گونه مایلی در نزدیکی چشم چپش به شدت خرد شده بود. چنان از ناحیه صورت او ضربه خورده بود که کره چشمش در صفحات نازک کف مداری منفجر شده و از جای خود آویزان بود. وی همچنین چندین شکستگی جمجمه ، پارگی های عمیق داشت و سه چهارم خون خود را از دست داده بود. -20/20
دکتر هاهر در سال 2003 یادآوری می کند: 'برای دیدن تأثیر انگشتان ، فقط انگشتان هر دو ران و گوساله هایش.' فقط یادم می آید که آنجا ایستاده بودم و به وحشت تجاوز فکر می کردم ، فکر کردن در مورد برخی از افراد او در حالی که کسی به او تجاوز کرده بود پایین بود. برای من منظورم این است که فقط تمام مقدسات شخص ، مقدس بودن یک شخص در آن روز نقض شده است. ' -NBC مصاحبه کتی کوریک
بخش قتل DA در ابتدا در پرونده Meili قرار گرفت زیرا پزشکان فکر کردند او شب زنده نخواهد ماند. بعداً مشخص شد چیزی که زندگی او را نجات داده گلی خنک است که وی در آن قرار داده بود و سر او را احاطه کرده و مغز را از تورم بیش از حد باز داشته است. او قبل از بیدار شدن ده روز در کما بود.
دزدگیر پارک مرکزی تریشا میلی به طرز وحشیانه ای مورد ضرب و شتم و تجاوز قرار گرفت. این تصویری است که پیراهن سفید آغشته به خون وی پس از حمله نشان داده است.
با توجه به داستان واقعی پشت سر وقتی آنها ما را می بینند ، Korey Wise و Matias Reyes هنگامی که هر دو در سال 1990 در جزیره Rikers زندانی شدند ، با هم درگیر شدند که به شدت درگیر شد. مینی سریال آن را به عنوان عصبانیت Wise از Reyes برای کاهش صدا در تلویزیون به تصویر می کشد. در زندگی واقعی ، وایز و رییس گفتند که آنها در مورد آنچه که باید آن شب در تلویزیون ببینند با هم مشاجره کردند. -هول روز
با این حال ، یک احتمال قابل قبول تر که توسط افسر بازداشت کننده در پرونده پارک مرکزی ، اریک رینولدز مطرح شده است ، این است که دعوا در Rikers به دلیل این واقعیت است که Korey Wise ناراحت است که او برای تجاوز به سر می برد و ماتیاس ریز به دست آورده بود دور از آن این در واقع منطقی است ، زیرا وی در اظهارات اولیه ویز به کارآگاهان ، هنگامی که وی گفت که 'رودی' واکمن زن و شوهر بازیگر زن را از او گرفته است ، ریس را در صحنه تجاوز قرار داد. با توجه به اینکه ویز شنوایی سختی دارد ، اعتقاد بر این است که وی به اشتباه فکر کرد نام رییس رودی است. مجبور کردن چنین اظهاراتی از سوی وایز برای کارآگاهان غیرممکن بود زیرا آنها در آن زمان حتی از درگیر شدن ماتیاس ریس اطلاع نداشتند و همچنین نمی دانستند که خانم آویز زن دارای واکمن و بسته فنانی است.
این بدان معناست که وایز و ریز می دانستند که در زمان جنگ در ریکرز ، از جمله درگیری یکدیگر در حمله به دوبلور پارک مرکزی ، چه کسی در هنگام جنگ است. این سناریو بسیار منطقی تر است. هنوز، وقتی آنها ما را می بینند می خواهد ما باور کنیم که از حدود 18،000 زندانی در آن زمان در جزیره ریکرز ، یک بحث تصادفی بر سر تلویزیون بین دو غریبه وجود داشت که هر دو اتفاقاً به زن دزدگیر متصل شده بودند. احتمال وقوع آن تقریباً 1 در 18000 یا 0.000055555555٪ است. -پلیس را از کاف جدا کنید
شماره 13 سال پس از دستگیری پارک مرکزی 5 ، رسانه ها در سال 2002 اعلام کردند که آنها به دلیل شواهد DNA که ماتیاس ریس متولد پورتوریکو و پرونده جگر را مرتبط می کند ، تبرئه شده اند. مسئله این است که شواهد DNA در وهله اول آن چیزی نبود که نوجوانان را محکوم کند ، بنابراین نمی تواند آنها را تبرئه کند. همیشه شناخته شده بود که نمونه کوچکی از منی از گردن رحم دونده و نمونه بزرگتر از جوراب او با مرکز پارک 5 مطابقت ندارد. محققان همیشه معتقد بودند که یک مهاجم دیگر هنوز شل است. DNA به سادگی ثابت کرد که ریز آن شخص است. مسئله ای که پس از اعتراف ریز به جرم این بود که آیا او حقیقت را در مورد تنها مهاجم بودن می گوید؟
از استانداردهای پزشکی قانونی امروز ، علاوه بر اینکه DNA مایلی در آنها یافت می شد ، باید DNA از پنج نوجوان در بدن تریشا میلی و صحنه جنایت پیدا می شد. این شامل یافتن DNA کوین ریچاردسون در زیر ناخن های انگشت میلی است اگر وی واقعاً او را خراشیده باشد. با این حال ، آزمایش DNA در سال 1989 در مراحل اولیه بود (پایگاه داده DNA در سراسر کشور تا سال 1994 وجود نداشت). پلیس در آن زمان به سختی به دنبال این شواهد نبود و همچنین صحنه جرم برای شواهد DNA محفوظ نبود (تنها چند ماه قبل بود که DNA برای اولین بار در دادگاه ایالت نیویورک پذیرفته شد).
از همه مهمتر ، این واقعیت که تریشا میلی هنگام پیدا شدن در حال مرگ بود ، به این معنی بود که نجات جان او بر پلیس اجازه دارد شواهد را بر روی بدن او حفظ کند. کادر پزشکی برای بررسی و جستجوی زخم ها بدن او را تمیز می کردند. همچنین ، در زمان دستگیری نوجوانان کیسه ای نخورده بودند ، که امروزه برای حفظ شواهد DNA روال عادی است (مایلی تا ساعاتی بعد کشف نشد). بنابراین ، شواهد DNA نمی تواند ثابت کند که آیا مایلی توسط یک گروه یا یک فرد مورد حمله قرار گرفته است. مایع منی جمع آوری شده فقط توانست اثبات کند که ماتیاس ریس ، که در زمان تجاوز 18 ساله بود ، تنها کسی بود که در قربانی و جوراب او انزال می کرد.
در عوض اعتراف ماتیاس ریز بود که او به تنهایی عمل کرد و بیشترین تأثیر را در دلیل محکومیت آنترون مک کری ، یوسف سلام ، ریموند سانتانا ، کوین ریچاردسون و کوری وایز داشت. این ، همراه با این واقعیت که هیچ مدرک فیزیکی غیرقابل انکاری وجود ندارد که بتواند هر یک از این پنج نفر را به صحنه جنایت مرتبط کند.
آره. برادر كوری متولد نورمن ویز بود و به مونث تغییر نام داد و نام خود را به مارسی تغییر داد. او توسط ایسیس کینگ بازیگر و مدل تراجنسی به تصویر کشیده شده است وقتی آنها ما را می بینند . درست است که مارچی در حالی که کوری در زندان بود درگذشت ، اما هیچ جزئیاتی درباره مرگ وی ثبت نشده است. ردیابی چنین اطلاعاتی در نتیجه گزارش پلیس از نام اشتباه برای وی دشوار است. کارگردان آوای دو ورنای گفت که او با خانواده بسیار صحبت کرده و مارسی را به عنوان راهی برای بزرگداشت او ذکر کرده است. ایسیس کینگ به اکسیژن گفت ، 'من می دانم که او کشته شد' ، اما 'من نمی خواهم حدس بزنم.' کوری هرگز به طور علنی درباره خواهرش مارچی صحبت نکرده است.
ایسیس کینگ ، بازیگر تراجنسیتی ، خواهر کوری وایز ، مارچی را به تصویر می کشد وقتی آنها ما را می بینند .
نه وقتی آنها ما را می بینند پدر كوري را كه هنگام دستگيري و محكوم شدن كوري در زندگي كوري حضور داشت ، از قلم مي اندازد. پدرش تا سال 1996 در حالی که کوری در زندان بود از سرطان در گذشت. همانطور که در این سریال به تصویر کشیده شد ، خواهر کوری ، مارچی نیز در حالی که در زندان بود از دنیا رفت.
خواهر کوری ، وانیتی ، در یک پست اینستاگرامی گفت: 'چگونه مادر من Deloris Wise به تصویر کشیده شد مادری که من با او بزرگ شده ام نیست زیرا او یک مادر صریح و بسیار حامی است.' Vanity که تراجنسیتی نیز است ، از تصمیم کارگردان آوا DuVernay برای گنجاندن صحنه ای که مادرش از انتقال مارچی به زن مخالف است انتقاد کرد.
این همان چیزی است که ماتیاس ریز متجاوز سریالی در اعترافات خود در سال 2002 اظهار داشت. اگرچه برخی شواهد س questionال برانگیز وجود داشت ، اما هیچ مدرک محکمی در مورد یافتن مستقیم هر یک از پارک مرکزی 5 در جایی که جسد مورد ضرب و شتم تریشا میلی قرار گرفت ، یافت نشد. مانند مینی سریال ها ، نشانه های زمینی در صحنه نشان داد که یک نفر ، نه یک گروه ، مایلی را از مسیر به زیر برس کشیده است. اگر یک نفر بود ، می دانیم که باید ریز بود زیرا DNA وی با DNA موجود در Meili و جوراب او مطابقت داشت.
ریس در زمان حمله 1989 خود به تریشا میلی در پارک مرکزی ، یک رشته تجاوز جنسی ، اقدام به تجاوز جنسی و یک مورد قتل تجاوز جنسی انجام داده بود. در واقع ، او فقط دو روز قبل از تجاوز به مایلی ، به زن دیگری در پارک تجاوز کرده بود. در مجموع ، او بیش از پنج زن را مورد تجاوز قرار داد و لوردس گونزالس را که در آن زمان باردار بود تجاوز و قتل کرد. وی پس از ورود به زور به آپارتمان گونزالس ، در حالی که سه فرزندش از بیرون در اتاق خواب گوش می دادند ، 9 بار با ضربات چاقو به سینه و شکم و یک بار نیز به صورت او ضربه زد.
بازماندگان می گویند که پس از تجاوز به آنها ، Reyes می تواند زندگی یا بینایی خود را انتخاب کند و در نتیجه چشمان آنها را خنجر بزند تا نتوانند او را در صف شناسایی کنند. مانند اکثر متجاوزان ، او همیشه این حملات را به تنهایی انجام می داد ، و این پشتیبانی بیشتر از این است که او هنگام حمله به تریشا میلی تنها بوده است. گزینه جایگزین m.o او نیست. ریز در 5 آگوست 1989 پس از تجاوز به زنی در آپارتمانش دستگیر شد. او توانست از سه پرواز پله ای فرار کند و فرار کند ، و به ساکنان دیگر که در لابی با رییس روبرو شدند هشدار داد و او را تا رسیدن پلیس نگه داشت. -نیوزویک
اگرچه DNA ریس را به تجاوز متصل کرد ، اما احتمال اینکه دیگران قبل از این که مایلی را پیدا کند و او را به داخل جنگل بکشاند ، مورد حمله قرار گرفته است. یک مسئله در اعترافات ریس این است که وی یک روانپریش خشن و یک دروغگو بیمارگونه است (یک روانپزشک دفاعی نتیجه گرفت که ریز توانایی گفتن حقیقت را ندارد). به نقل از دادگستری گالیگان ، كه ریاست دادگاه قتل / تجاوز جنسی در سال 1991 را به عهده داشت ، گفت: '[من] ریس شاهد معتبری است ، پس اعتبار معنای جدیدی دارد' ( روزنامه ) دکتر باب کورتز ، جراحی که سرپرستی تیم معالجه میلی را بر عهده داشت ، گفت که زخم های شدید سر مایلی تنها نتیجه اصابت با شاخه درخت نبوده ، همانطور که ریز ادعا کرد از وی استفاده کرده است. یک شی object بسیار واضح باعث ایجاد برخی از زخم ها شده است که ریز هرگز نگفت که از آنها استفاده کرده است. رابرت مورگنتاو ، دادستان منطقه در تلاش برای ایجاد جنجال بیشتر برای شهر ، از بازجویی پلیس از ریس جلوگیری کرد و در عوض توصیه کرد که محکومیت های پارک مرکزی 5 خالی شود.
آره. وقتی آنها ما را می بینند داستان واقعی تأیید می کند که سانتانا دلیل عدم شروع کار مواد مخدر را ناتوانی در یافتن شغل و نهادینه شدن در این امر می داند. پلیس او را در دسامبر سال 1998 پس از مشاهده ترک در آپارتمانش دستگیر کرد ( نیویورک تایمز ) وی به دلیل اینکه قبلاً یک مجرم شناخته شده بود ، یک مجازات طولانی مدت دریافت کرد.
سانتانا از زمانی که از آمدن ماتیاس رییس به جلو و اعتراف به تجاوز به عنف مطلع شد ، گفت: 'من سه و نیم تا هفت سال با اتهام مواد مخدر در حال خدمت بودم.' 'من این زمان آنقدر نهادینه شده بودم که احساس کردم آنها فقط می خواهند این شخص شخص ششم را بسازند و آنها آن را زیر فرش جارو می کنند و بس.' -VladTV
نه. مایلی به من گفت: 'من همیشه می دانستم که حداقل یک نفر دیگر درگیر بود زیرا DNA ناشناسی وجود داشت.' 20/20 . 'بنابراین وقتی من خبر را شنیدم که یک نفر دیگر پیدا شده است که DNA او مطابقت دارد ، جای تعجب چندانی نداشت. اما وقتی او گفت که او و او به تنهایی این کار را انجام داده اند ، آن وقت است که برخی از آشفتگی ها شروع شده و با تعجب می گفتند: 'خوب ، چگونه می شود؟' مایلی می گوید که شواهد پزشکی نشان می دهد بیش از یک مهاجم و پزشکان وجود داشته است که با او موافقت کرد
در سال 2002 ، جراح باب کورتز گفت که در بررسی صدمات گسترده در سراسر بدن او ، انجام همه این کارها برای یک شخص تقریباً غیرممکن بود ( روزنامه ) کورتز همچنین گفت که 'چاپ های دستی به پوست او فشار داده شده بود [از جمله روی ران ها و پاهای پایین او] که به صورت رئوس مطالب قرمز به نظر می رسید' و جین پلاستیک جین پلاستیک اشاره کرد که چاپ دست ها در اندازه های مختلف بود ، که نشان می داد بیش از یک شخص او را محکم کرده بود و باعث صدمات وارده بر بدنش شده بود ( اخبار ABC )
این اظهارات شک و تردید قابل توجهی را در مورد این تصور ایجاد می کند که ریس توسط خودش حمله کرده است. با این حال ، این همچنین می تواند به این معنی باشد که جمع نوجوانان به مایلی حمله کردند / او را مورد آزار جنسی قرار دادند و وی را مجروح کردند ، پس از آن ماتیاس ریس به داخل خانه رفت ، او را به زیر برس کشید ، بیشتر مورد تعرض قرار داد و مرتکب تجاوز شد.
تریشا میلی با انتشار کتاب پرفروش خود هویت خود را به جهانیان نشان داد من پارک مرکزی هستم .
آره. شواهد و جزئیات ذکر شده در زیر در سال 2003 ظاهر شد گزارش آرمسترانگ . برخی نیز در آزمایشات ارائه شدند. منتقدان گزارش 43 صفحه ای ، که توسط کمیسر پلیس ری کلی و به ریاست مایکل آرمسترانگ دادستان سابق فدرال آغاز شد ، استدلال کردند که این گزارش هیچ جایگاه قانونی ندارد و صرفاً رد درخواست دستیار دا نانسی رایان برای تخلیه محکومیت ها است. با این حال ، مایکل آرمسترانگ به سختی جزئی از NYPD بود. وی پیش از این مشاور اصلی کمیسیون Knapp در دهه 1970 بود که در مورد فساد وحشتناک پلیس تحقیق می کرد (شاهد اصلی وی فرانک سرپیکو بود).
گزارش آرمسترانگ شامل تعدادی از جزئیات دیگر است که در زیر ذکر نشده است.
این همان چیزی است که ماتیاس رییس ادعا کرد پس از اینکه برای دومین بار در سیستم زندان با کوری وایز مسیر خود را طی کرد. وی گفت که می تواند درد ویز را درک کند و تصمیم گرفت اعتراف کند زیرا او عیسی مسیح را پیدا کرده بود. این دلیل است که مینی سریال با آن همراه است ، اما برخی از محققان معتقدند که اعتراف ماتیاس ریس بیشتر خود خدمت بود برخی دیگر رک و صریح لحظه آمدن رییس به عیسی را رد می کنند و می گویند که این مسخره است با توجه به اینکه او یک متجاوز و قاتلی زنجیره ای بود که وکیل مدافع خود او را 'روانی محض' خواند ، علاوه بر این واقعیت که وی به خود حمله جنسی کرد مادر و سعی در تجاوز به زنی در یک کلیسا داشت.
سارا برنز که نویسنده و کارگردان مشترک این مستند بود پارک مرکزی پنج با پدرش کن برنز متوجه شد که بزرگترین انگیزه ریس برای اعتراف این است که او فقط می خواست مورد توجه قرار گیرد. برخی شواهد برای اثبات این موضوع وجود دارد. ریس در مصاحبه ای در ABC حضور یافت زمان اولیه ، و او همچنین با کارآگاهان NYPD به صحنه جرم بازگشت تا به آنها نشان دهد که چگونه وقایع شب 19 آوریل 1989 اتفاق افتاد. برنز می گوید: 'مردم دوباره به او توجه می کردند.' -روزنامه
ریس می دانست که به دلیل ارتکاب تجاوز به عنف در شهر نیویورک هفت سال مجازات نمی شود. او می دانست که می تواند بدون اینکه وقت بیشتری بگذارد جلو بیاید.
یک نظریه محتملتر این است که ریز پس از انتقال به جمعیت عمومی زندان جلو آمد ، زیرا یک بار در آنجا وی توسط ویز و باند زندان خود تهدید شد (گزارش شد که ویز عضوی از باند خونها و ملت اسلام بوده است). وایز او را تهدید کرد که اعتراف کند تنها حمله کننده تریشا میلی است. گزارش آرمسترانگ به دو زندانی استناد می کند که می گویند ری در واقع توسط وایز تهدید شده است ، اما برای تأیید ادعا چیز زیادی ارائه نمی دهد. در بیشتر موارد ، این فقط در صورتی معنا پیدا می کند که ویز قبلاً می دانسته بود که ریس به تریشا میلی تجاوز کرده است ، به نظر می رسد گفته هایی که ویس پس از دستگیری به پلیس داده بود (همانطور که قبلا توضیح داده شد) در این گزارش آمده است كه ممكن است ریس جلو آمده باشد تا بتواند به زندان دیگری منتقل شود ، دور از ویز ، كه پس از اعتراف وی این اتفاق افتاد. حمایت بیشتر از ترس ریز از ویز این واقعیت است که وی در زمان حضور خود خواستار محافظت شد.
Reece Noi (سمت چپ) ماتیاس ریز را در Netflix به تصویر می کشد وقتی آنها ما را می بینند اعتراف به تجاوز و حمله به تریشا میلی. ماتیاس ریس واقعی (راست) در سال 2002.
نه. در مینی سریال ، لیندا فیرشتاین (فیلیسیتی هافمن) به سرعت در صحنه حاضر می شود و تحقیقات را به عهده می گیرد. در واقع ، فایرشتاین ، که به عنوان شرور در این سریال ساخته شده بود ، حتی روز اول آنجا نبود. بسیاری از گفته های وی در مینی سریال ها ، از جمله نژادی ترین اظهار نظرهایش ، هرگز در زندگی واقعی بیان نشده است. او بارها و بارها نوجوانان موجود در پارک را 'حیوانات' می نامد. او به کارآگاهان خود می گوید: 'من به همه گروه احتیاج دارم. هر جوان سیاه پوستی که در پارک بود. شما وارد پروژه ها می شوید و مادران **** را که می بینید متوقف می کنید. ' مسئله این است که هیچ کس گزارش نکرده است که وی گفته است پس از آن ، علاوه بر بسیاری از اظهار نظرهای التهابی دیگر او در این مجموعه (این شامل یک اظهارنظر نیمه هوموفوبیک است). آن صحنه ها مانند بسیاری از شخصیت ها تصور می شدند.
این یکی از بزرگترین مشکلات سریال با توجه به پایبندی به داستان واقعی است. خالق و کارگردان Ava DuVernay نظرات مجرمانه دادستان جنایات جنسی ، لیندا فایرشتاین (فیلیسیتی هافمن) را اختراع کرده است ، از جمله گفتگوهای او با دستیار دی الیزابت لدرر (ورا فارمیگا). ما هیچ گزارشی مبنی بر اینکه کسی تاکنون شاهد این اظهارنظرهای متعصبانه بوده یا چنین گفتگوهایی را شنیده باشد ، پیدا نکردیم با این وجود ، تقریباً بلافاصله پس از شروع مینی سریال ، یک اعتراض آنلاین باعث شد که لیندا فایرشتاین واقعی ، که اکنون رمان های جنایی می نویسد ، توسط ناشر خود کنار گذاشته شود. علاوه بر این ، او صندلی های خود را در هیئت امنای کالج Vasser ، مادر مادر خود و اعضای هیئت مدیره گروه های حمایت از قربانیان جنایت جنسی بنیاد قلب شادی و Safe Horizon از دست داد. اعتبار او از بین رفته است.
اول ، چیزهای خوب در مورد حرفه Fairtein. کار فیرشتاین به عنوان رئیس واحد جنایات جنسی افتخارات بی نظیر او را به دست آورد ، زیرا او در دادن برجستگی شایسته چنین جنایاتی بسیار م wasثر بود. او با دیدن اینكه قوانینی كهنه كه برای شهادت دادن شاهد دیگری لازم بود بیرون بیاید ، در موارد خود به صدایی كه مورد تجاوز قرار گرفته بود ، كمك می كرد. او همچنین یکی از اولین دادستان هایی بود که شواهد DNA را در دادگاه معرفی کرد ( صبح یکشنبه CBS ) او به خاطر موفقیت در پیگیری پرونده های تجاوز جنسی ، لقب 'جهنم بر پاشنه' را به دست آورد. تأثیر واحد وی حتی دیک ولف را به ایجاد برنامه تلویزیونی الهام داد قانون و نظم: واحد ویژه قربانیان .
فلیسیتی هافمن (سمت چپ) در نقش لیندا فایرشتاین در سریال نتفلیکس وقتی آنها ما را می بینند ، و لیندا فایرشتاین واقعی (راست).
اینترنت تحسین های او را از او سلب کرده و عملاً 'لغو' شده است. حداقل این هدف هشتگ توئیتر '# لغوLindaFairstein' بود. علاوه بر این ، طوماری آنلاین توسط بیش از 75000 نفر امضا شد تا خرده فروشان را به توقف فروش كتاب های كودكان و رمان های مرموز خود ترغیب كند. هنگامی که در مورد واکنش Fairstein در مورد اپرا وینفری سال شد وقتی آنها اکنون ما را می بینند بعد از نمایش ، کارگردان آوای دو ورنای گفت که 'مردم باید پاسخگو باشند' (هر دو اپرا وینفری و رابرت دنیرو تهیه کننده های اجرایی مینی سریال بودند). با این حال ، DuVernay ، که فیلمنامه را نیز نوشت ، هیچ تصوری از آنچه در واقع در پشت صحنه در جریان پیگرد قضیه دویدن بازی Central Park ، که فیرشتاین نظارت می کرد ، نداشت. در این مجموعه ، مکالمات تصور می شود و کلماتی به دهان Fairtein می رود که وی هرگز در حقیقت بر زبان نیاورد.
در سال 2002 ، فایرشتاین گفت نیویورکر ، 'من فکر می کنم ریس با آن دسته از بچه ها دوید. وقتی دیگران حرکت کردند او بیشتر ماند. او حمله را تمام کرد. فکر نمی کنم در ذهن کسی که در طی مراحل بازجویی حضور دارد این س menال وجود داشته باشد که این پنج مرد شرکت کننده بوده اند ... من بیش از 30 کارآگاه - سیاه پوست ، سفیدپوست ، اسپانیایی تبار که قبلا هرگز یکدیگر را ملاقات نکرده بودند - تماشا کردم. تحقیقات درخشان انجام دهید. نظر فیرستاین ، حتی امروز ، که پارک مرکزی 5 در حمله به تریشا میلی نقش داشته است ، بدون شک دلیل دیگری است که DuVernay او را به عنوان یک شرور انتخاب کرد.
اجازه دادن به افکار عمومی برای تعیین سرنوشت زندگی شخصی دقیقاً همان کاری را می کند که DuVernay ادعا می کند با مینی سریال های خود علیه آن سر و کله می زند. داستان داستانی DuVernay به متقاعد کردن رسانه ها ، عموم مردم و Central Park 5 اصلی مبنی بر شرور بودن Fairstein کمک کرده است. ریموند سانتانا گفت: 'حتی اگر 30 سال بعد باشد ، او باید هزینه جرم خود را بپردازد.' آنچه بسیاری نمی توانند درک کنند این است که ما در حال تماشای یک حساب نمایشی هستیم. بسیاری از همان افرادی که فریاد می زنند ، 'البته همه چیز درست نخواهد بود. این سرگرمی است! »، در این مورد باعث نابودی دو زن می شود زیرا آنها معتقدند همه چیز در سریال درست است.
'این مثل عدالت اوباش است. اریک رینولدز ، دو نفر از پارک مرکزی 5 را دستگیر کرد ، می گوید: 'مردم هر کاری از دستشان بر می آید برای از بین بردن زندگی این زنان انجام می دهند و هیچ اشتباهی انجام نداده اند.' [مردم] حتی نمی دانند که آنها عقاید خود را بنا نمی کنند و خشم آنها نسبت به آنچه واقعاً اتفاق افتاده است. اگر آنها می دانستند که واقعاً چه اتفاقی افتاده است ، از خود خجالت می کشند. برای انتقام برنگردید و دو نفر را نابود کنید که فقط کار خود را انجام می دادند و هیچ کار اشتباهی انجام ندادند. لیندا فیرشتاین و الیزابت لدرر هیچ خطایی انجام ندادند. ' از زمان سخنرانی بعد از اولین نمایش مینی سریال ، خود رینولدز را یک خائن نژاد می نامند ، اما او می گوید که این حرف را زد زیرا 'حقیقت مهم است.' -ایمیل روزانه
قطعاً عادلانه است که به دلیل رسیدگی به پرونده و عدم نگاه کردن به نتیجه گیری منطقی که او و کارآگاهان بر اساس سایر حملات وحشیانه انجام شده توسط اوباش در پارک انجام دادند ، تا حدودی انتقاد از او شود. کوته بینی و عجله آنها برای محکومیت احتمالاً باعث شد متاضیس متجاوز سریالی برای ارتکاب جنایات وحشتناک تر ، از جمله تجاوز به عنف و قتل لوردس گونزالس 24 ساله ، مادر باردار سه فرزند ، در بند باشد.
محققان DNA یک نفر را از صحنه تجاوز به پارک مرکزی کشف و جمع آوری کردند ، اما آنها هرگز به زحمت نکشیدند که آن را در برابر DNA تجاوزگر متجاوز ماتیاس ریز آزمایش کنند که چندین ماه بعد دستگیر شد. فیرشتاین با بیان اینكه خدا می داند ای كاش از مدتها قبل بانك اطلاعاتی DNA داشتیم ، دفاع می كرد ، زیرا می توانستیم او را وصل كنیم. این هنوز به معنای غیرممکن بودن ایجاد اتصال نیست. در عوض ، به نظر می رسید که آنها از دستگیری مظنونان مناسب راضی هستند ، اما می دانند که هیچ یک از پنج DNA با مایع منی موجود در تریشا مایلی مطابقت ندارد. این عدم پیگیری در ادامه همه احتمالات ، پنج نوجوان را به دلیل تجاوزی که مرتکب نشده اند ، به زندان انداخت و بیش از یک دهه از زندگی آنها را متحمل شد ، علاوه بر اینکه از تأثیرات روحی ، جسمی و اجتماعی زندانی شدن رنج می برد.
عدم موفقیت دپارتمان پلیس در اتصال دزدگیر پارک مرکزی به متجاوز سریالی ماتیاس ریس مسلماً منجر به قتل لوردس گونزالس شد.
وقتی آنها ما را می بینند ناعادلانه همه اینها را مقصر نژادپرستی می داند. این ممکن است داستان بهتری ایجاد کند که مخاطبان حساسیت امروز بیشتر مشتاق بلعیدن و واکنش به آن هستند ، اما واقعیت این نیست. به عنوان مثال ، پس از فیلم مستند سارا و کن برن که بسیار پربیننده بود و کمی دقیق تر از آن بود ، فیرشتاین با واکنش کمتری روبرو شد پارک مرکزی پنج . در سال های پس از انتشار ، فیرشتاین همچنان به تبلیغ کتاب های خود در برنامه های گفتگو از جمله اواخر شب با شیث میرز در سال 2014 و CBS این صبح در سال 2017. چرا؟ از آنجا که این مستند به واقعیت ها نزدیکتر بود ، البته از دیدگاه این پنج. این مورد را به دلیل نحوه رسیدگی به پرونده ، به گردن فیرستین انداخت ، اما دلیل نمی شد که این بیشتر به دلیل نژادپرستی وی باشد. هیچ مدرکی در مورد آن وجود ندارد. با این حال ، تا حد زیادی به همین دلیل است که او پس از انتشار مینی سریال ها مورد غضب عمومی قرار گرفته است.
در مورد الیزابت لدرر (در تصویر زیر) ، که به همان اندازه خیالی و نادرست معرفی شده بود ، او هنوز هم در دفتر دادستان منطقه کار می کند ، اما واکنش این مجموعه باعث شده است که پس از آزار و اذیت از سمت خود ، از سمت تدریس در دانشگاه کلمبیا در نیویورک استعفا دهد. دانش آموزان. علاوه بر این ، انجمن دانشجویان حقوق سیاه کلمبیا طوماری را خواستار استعفای وی شد. برخی استدلال کرده اند که او به سادگی کار خود را به عنوان وکالت (دستیار DA) انجام می داد ، در حالی که دیگران استدلال می کنند که دخالت وی در ارائه راهبردی برای دخالت در هر پنج نفر ، بر اساس اعترافات اغلب ناسازگار آنها که باعث سرزنش یکدیگر می شود ، باعث می شود تا حدی مسئول نیز هست.
الیزابت لدرر (سمت راست) دادستان ارشد پرونده دوبلور پارک مرکزی بود. ورا فارمیگا (سمت چپ) لدرر را در Netflix به تصویر می کشد وقتی آنها ما را می بینند .
نه وقتی آنها ما را می بینند داستان واقعی نشان می دهد که پارک مرکزی 5 هرگز پاکسازی نشده است. درعوض ، محکومیت ها خالی شد ، این بدان معناست که دادگاه ها و محکومیت های قبلی به گونه ای رفتار می شدند که گویی هرگز اتفاق نیفتاده اند. این متفاوت از 5 موردی است كه در دادگاه از اتهامات پاك شده (یا تبرئه می شود). دادستان ها می توانستند آنها را برای اتهامات دوباره محاکمه کنند ، اما این شهر دلیل نمی دید چون آنها قبلاً وقت خود را سپری کرده بودند. بعلاوه ، پرونده متهمان نسبت به این پنج نفر ضعیف تر بود ، پس از آنکه ماتیاس رییس مطرح شد و اظهار داشت که وی به تنهایی عمل می کند.
نه. مایلی به آرزو کرد که کاش پرونده حل نشده باشد 20/20 در اوایل سال 2019. 'کاش به دادگاه می رفت زیرا اطلاعات زیادی در حال حاضر منتشر شده است که من برای اولین بار می بینم. من از کار اجرای قانون و دادستان ها حمایت می کنم. ... آنها با چنین عزت و احترامی با من رفتار کردند. '
پس از مستند سارا و کن برنز ، شهردار تازه انتخاب شده بیل دی بلازیو تصمیم گرفت که شهر نیویورک باید این پرونده را حل و فصل کند. آنها علاوه بر 41 میلیون دلار که در شهرک ماه ژوئن 2014 توسط شهر به پارک مرکزی 5 داده شد ، از ایالت نیویورک نیز شکایت کردند و 3.9 میلیون دلار اضافی به آنها تعلق گرفت.
خیر. پارک مرکزی 5 نسبت به تریشا میلی به دلیل مواضع او در حمله به بیش از یک نفر انتقاد کرده است ، که به نوبه خود انگشت را به سمت پنج نفری که محکومیت آنها در سال 2002 خالی شد ، به عقب نشان می دهد. برخی از مردان برای آنچه ابراز همدردی کرده اند او گفت و گفت که آنها هنوز برای ملاقات با او باز هستند. با این حال ، آنها گفتند که آنها منتظر هستند تا او با آنها تماس بگیرد.
وقتی آنها ما را می بینند افراد واقعی (پایین) در مقابل بازیگرانی که آنها را در بزرگسالی به تصویر می کشند (بالا). از چپ به راست: کوری وایز ، آنترون مک کری ، کوین ریچاردسون ، یوسف سلام و ریموند سانتانا.
پس از هفته ها تحقیق ، ما داده ایم وقتی آنها ما را می بینند بهنمره واقعیت 4 از 10. مثل مستند پارک مرکزی پنج ، مینی سریال نتفلیکس با سرزنش بی عدالتی نژادی دلیل دستگیری و محکومیت این پنج نوجوان ، داستان واقعی را تحریف می کند. در حقیقت ، حمله های دیگر در پارک ، اظهارات شاهد ، پذیرش خودشان و شواهد دلیل دستگیری و محکومیت آنها بود. هیستری رسانه ای پیرامون این پرونده عمدتا همان چیزی است که نژادپرستی را وارد داستان می کند. سریال های کوچک تبدیل لیندا فیرشتاین ، الیزابت لدرر و دیگران به شرور نژادپرست نه تنها نادرست است ، بلکه تصویر پردازی های خیالی آنها منجر به واکنش رسانه های اجتماعی شده است که زندگی آنها را تا حد زیادی ویران کرده است.
مینی سریال کارگردان آوا دوورنای بیشتر بر اساس مستند کن برن بود که دخترش سارا آن را رهبری می کرد. او به عنوان دادگستری در شرکت حقوقی ای که دادخواست پارک مرکزی 5 علیه این شهر را تشکیل داده بود کار کرده بود. کن برنز اعتراف کرد که یکی از اهداف این مستند فشار بر شهر برای حل و فصل پرونده قضایی بوده است. در یک Times Talks مصاحبه ، برنز گفت که او راوی را انتخاب کرده است تا این مستند مغرضانه تر شود. با این حال ، او به جای Park Central 5 قسمت عمده ای از این مستند را خودش روایت می کند و هیچ مصاحبه ای با دادستان ها ، کارآگاهان یا حتی خود مقتول ندارد (برنز از این حرف دفاع می کند و می گوید از آنها خواسته است اما به دلیل دادخواست ، و در مورد تریشا میلی ، او این درخواست را رد کرد). این به نوبه خود آن را کاملا یک طرفه می کند. مانند مینی سریالی که از آن الهام گرفته است ، شواهد و جزئیات کشف نشده باقی مانده اند ، و دستگیری ها و محکومیت ها به عنوان یک داستان سهمگین از بی عدالتی نژادی تفسیر می شود. این برای مینی سریال به عنوان یک کار داستانی بسیار مفید است ، اما به حقیقت و دست اندرکاران آن لطمه می زند.
همانطور که داستان مینی سریال باعث ساخته شده در زندگی واقعی Fairstein و Lederer ، شهدای پارک مرکزی 5 را ساخته و آنها را از هرگونه عمل خلاف مصون می دارد. عمدتا اینگونه است که عموم مردم از این به بعد به داستان نگاه خواهند کرد ، به عنوان تاریخ نوشته شده توسط هالیوود ، یک قطعه سرگرمی که چنان خشم عادلانه را در ما روشن می کند که باید حقیقت باشد. با این حال ، یک بار دیگر ، ما فریب خورده ایم.