REEL FACE: | چهره واقعی: |
ریز ویترسپون بدنیا آمدن:22 مارس 1976 محل تولد: نیواورلئان ، لوئیزیانا ، ایالات متحده آمریکا | شریل ولگرد بدنیا آمدن:17 سپتامبر 1968 محل تولد:اسپانگلر ، پنسیلوانیا ، ایالات متحده آمریکا |
لورا درن بدنیا آمدن:10 فوریه 1967 محل تولد: سانتا مونیکا ، کالیفرنیا ، ایالات متحده آمریکا | باربارا آن 'بابی' لامبراشت بدنیا آمدن:18 آگوست 1945 مرگ:18 مارس 1991 ، سنت لوئیس ، میسوری ، ایالات متحده آمریکا (سرطان ریه) |
توماس سادوسکی بدنیا آمدن:1 جولای 1976 محل تولد: بتانی ، کنتیکت ، ایالات متحده آمریکا | مارکو لیتیگ بدنیا آمدن:22 ژوئیه 1966 محل تولد:گرین بی ، ویسکانسین ، ایالات متحده آمریکا نام مارکو در فیلم و کتاب به 'Paul' تغییر یافت. عکس گرفته شده در سال 2013. |
در ژوئن 1995 ، چریل استراید واقعی 1100 مایل از مسیر 2663 مایل Pacific Crest Trail را طی کرد. وحشی داستان واقعی فیلم نشان می دهد که شریل سفر خود را در موهاوی ، کالیفرنیا آغاز کرده و سفر 94 روزه خود را در پل خدایان در مرز اورگان و واشنگتن به پایان رسانده است. او در ابتدا قصد داشت سفر خود را در اشلند ، اورگان ، که در داخل مرز اورگان بود ، به پایان برساند ، اما تصمیم گرفت که به واشنگتن ادامه دهد.
چپ: ریز ویترسپون در وحشی این فیلم در سال 2013 تنظیم شده است. درست است: شریل استریید واقعی در حالی که کوله پشتی خود را لقب گرفته است 'هیولا' ده روز پیاده روی خود را نشان می دهد.
نیک هورنبی فیلمنامه نویس تقریباً به آن گیر کرده است خاطرات شریل استراید . یک تفاوت محسوس این است که چریل (ریز ویترسپون) در سفر توقف کمتری انجام می دهد و به اندازه افرادی که در کتاب هستند با آنها روبرو نمی شود. این فیلم همچنین چند فرد مهم دیگر را قطع می کند ، یعنی کارن خواهر بزرگتر چریل و ناپدری اش گلن (نام او در کتاب به ادی تغییر یافته است). برخی از رویدادها نیز به صورت زمان بندی شده یا ترکیب شده اند. برش و تغلیظ وقایع به دلیل دو ساعت اجرای فیلم تا حدودی اجتناب ناپذیر بود.
به عنوان مثال ، در فیلم ، چریل (ریز ویترسپون) سه برخورد قابل توجه با افرادی دارد که در مسیر پیاده روی می کنند. او با یک کوهنورد دوستانه Greg ، یک کوهنورد زن ، و یک سه نفر از مردان جوان که از آنها به عنوان 'سه دلار جوان' یاد می کند ، دیدار می کند. در این کتاب ، او همچنین با جامعه ای از مردم روبرو می شود که در مسیر پیاده روی می کنند و با برخی از آنها در فواصل کوتاه پیاده روی می کند. -EW.com
چریل برادری به نام لیف دارد ، اما او یک خواهر بزرگتر به نام کارن نیز دارد که در این فیلم غایب است. شریل در خاطرات خود اظهار داشت که به دنبال مرگ مادرش ، او و خواهران و برادرانش از یکدیگر فاصله گرفتند. 'من و لیف و کارن به عنوان خواهر و برادر جدایی ناپذیری داشتند ، اما ما به ندرت صحبت کردیم و یکدیگر را دیدیم ، زندگی ما کاملاً متفاوت بود.'
از چپ به راست: چریل استراید ، برادر لیف ، مادر بابی و خواهر کارن (در فیلم نیست).
خیر. چریل استریاد برای محافظت از هویت آنها ، نام تعدادی از افراد کتاب خود را تغییر داد. این شامل شوهر سابق او 'پل' است. چریل در ابتدای خاطرات خود اظهار داشت: 'من نام بیشتر افراد این کتاب را تغییر داده ام ، اما نه همه افراد را تغییر داده ام' و در برخی موارد برای حفظ ناشناس ماندن مشخصات را نیز اصلاح کردم. ' نام واقعی شوهر سابق شریل Marco Littig (متولد Mark D Littig) است که به راحتی از طریق سوابق ازدواج عمومی و مصاحبه هایی که در مورد همسر سابق خود و وحشی فیلم سینما. چریل در 20 آگوست 1988 وقتی مارکو 19 ساله بود و او 22 ساله ازدواج کرد.
چریل استراید 26 ساله بود که پیاده روی 1100 مایلی خود را در امتداد مسیر Pacific Crest دنبال کرد.
آره. این پدیده در واقع یک نام دارد: 'اثر وحشی'. قبل از انتشار این کتاب در بهار 2012 ، تقریباً 300 نفر در سال مجوز تلاش برای افزایش کامل را می گرفتند. پس از انتشار کتاب و فیلم ، 1600 تا 3000 نفر مجوز را گرفتند ، 10 برابر تعداد افرادی که قبل از کتاب اقدام به پیاده روی کردند. جلوه وحشی حتی در فرهنگ عامه نیز رخنه کرده است. شخصیت لورن گراهام ، لورلای ، سعی در انجام دادن آن دارد وحشی در سال 2016 Netflix دختران گیلمور سری احیا ، با عنوان دختران گیلمور: یک سال در زندگی . البته ، بیشتر افرادی که احساس می کنند تحت تأثیر آنها قرار گرفته است خاطرات پرفروش چریل استراید وحشی واقعاً بیرون نروید و پیاده روی 1100 مایلی خود را در امتداد مسیر Pacific Crest دنبال کنید.
خاطرات پرفروش چریل استراید منجر به 'اثر وحشی' شده است.
آره. وقتی مادرش به سرطان ریه مبتلا شد ، چریل و مادرش بابی هر دو در دانشگاه ارشد بودند. مادرش هنگامی که شریل دانشجوی سال اول تحصیل در دانشگاه سنت توماس در مینه سوتا بود به مدرسه بازگشته بود. این مدرسه کلاسهای رایگان به والدین دانش آموزان ارائه می داد. -Oprah.com
مادر شریل ، بابی لامبراخت ، هفت هفته پس از تشخیص سرطان ریه درگذشت. او 45 ساله بود. -CherylStrayed.com
نه. این شاید بزرگترین تغییر نسبت به وحشی داستان واقعی. در زندگی واقعی ، مادر شریل بابی هنگام مرگ با مردی به نام گلن ازدواج مجدد کرد. گلن ، که نامش شریل در خاطراتش به ادی تغییر یافت ، وقتی بزرگ می شدند برای پدر شریل و خواهران و برادرانش پدر بود (پدر بیولوژیکی شریل ، رونالد نیلند ، با مادرش بدرفتاری کرده بود و شریل پس از طلاق ارتباطش را با او قطع کرد ) به دنبال مرگ مادرش ، شریل و گلن نزدیک نماندند ، تا حدی به این دلیل که گلن دوباره ازدواج کرد. با این حال ، در زندگی واقعی ، او اطلاعات تماس گلن را قبل از شروع سفر خود در موهاوی ، و نه شوهر سابقش مارکو ('پل' در فیلم) را در فرم ثبت نام متل قرار داد. -خاطره ویلد
به دنبال تشخیص مادرش ، شریل اعتراف می کند که همسرش مارکو ('پل' در فیلم و کتاب) همه تلاش خود را انجام داد تا او کمتر احساس تنهایی کند. با این حال ، کافی نبود. چریل اعتراف می کند: 'هنگامی که مادرم شروع به مردن کرد ، چیزی که درون من بود برای' پل 'مرده بود ، مهم نیست که چه کاری انجام می داد یا چه می گفت. وی پس از تشخیص ، تمام تلاش خود را برای مراقبت از مادرش انجام داده بود. 'من خیلی جوان بودم که ازدواج کردم و مطمئناً برای پرورش این نوع تعهد و پیوند با توجه به غم و اندوه خودم و آنچه در زندگی من اتفاق می افتاد ، خیلی جوان بودم.' ( CherylStrayed.com ) او همچنین استفاده از مواد مخدر و خیانت گسترده خود را مقصر کمک به ازدواج ناموفق خود می داند ( TIME.com )
علی رغم تمام تلاش هایش برای برقراری ارتباط نزدیک با خواهر و برادرش ، خانواده ای گره خورده چریل با مرگ مادرش راه گشودند.
آره. چریل استراید واقعی یک خال کوبی از اسب محبوب مادرش ، لیدی ، روی شانه چپ خود دارد. او و همسرش مارکو هنگام طلاق خال کوبی های اسب مطابقی انجام دادند. هنگامی که مادرش به سرطان ریه مبتلا شد ، از پزشکان پرسید که آیا باز هم می تواند اسب خود را سوار شود یا خیر. به او اطلاع دادند که فقط یک سال فرصت دارد زندگی کند. -Oprah.com
Cheryl Strayed واقعی (سمت چپ) خال کوبی نشان دهنده اسب مادرش ، لیدی را نشان می دهد. ریز ویترسپون (راست) در فیلم خال کوبی می کند.
آره. وحشی داستان واقعی فیلم تایید می کند که برادر کوچکتر شریل ، لیف با بدتر شدن مادرشان در بیمارستان ناپدید شد. شریل شب را قبل از مرگ مادرش در جستجوی لیف گذراند. او او را پیدا کرد ، اما وقتی صبح هر دو نفر از آنها به بیمارستان مراجعه کردند ، مادرشان یک ساعت بود که مرده بود. -TIME.com
آره. چریل می گوید: 'من و خانواده ام خاکسترهای مادرم را در این قطعه زمینی که من در شمال مینه سوتا بزرگ شده ام پراکنده کرده بودیم و فقط همین کمی مانده بود و من نمی توانستم مادرم را در مواد رها کنم. جهان من نمی توانستم این کار را انجام دهم ، بنابراین کاری را که به طور طبیعی به ذهنم رسیده بود انجام دادم و بسیاری از مردم به من نامه نوشتند که 'من هم این کار را کردم'. - مصاحبه امشب جورج استرومبولوپولوس
آره. در این کتاب پس از آنکه ناپدری چریل ، گلن (به نام ادی در کتاب تغییر نام یافت) ، پس از مرگ مادر شریل ، بابی ، اسب از آن ضعیف شد. چریل از گلن می خواهد حیوان را از بدبختی دور کند ، اما گلن از این کار امتناع می ورزد. او سپس اصرار دارد که برادرش لیف باید این کار را انجام دهد. او به اسب شلیک می کند و شریل برای لحظه دلخراش حضور دارد. اسب از اولین شلیک نمی میرد. این به آرامی می میرد و چندین عکس طول می کشد تا به زندگی خود پایان دهد. -خاطره ویلد
بابی واقعی (بالا) روی اسب خود ژست می گیرد. لورا درن بازیگر (پایین) مادر شریل را بابی در فیلم به تصویر می کشد وحشی فیلم سینما.
آره. چریل در مدت چهار سال بین مرگ مادرش و پیاده روی Pacific Crest Trail از هروئین استفاده کرد. او کمی قبل از پیاده روی دوباره استفاده کرد. -خاطره ویلد
بله ، اما در فیلم او می گوید که نمی داند چه کسی او را باردار کرده است. در این کتاب ، دوست پسر او 'جو' (که در این فیلم نیست) او را باردار کرد ، و همچنین او کسی بود که او را درگیر هروئین کرده بود. سقط کرد. چریل نامه های زیادی را از 'جو' دریافت می کند در حالی که در پیاده روی خود است. او ابراز می کند که می خواهد دوست پسرش باشد و قول می دهد پاک شود. او هرگز نمی فهمد آیا او واقعاً به اعتیاد می رود یا نه. شریل وقتی جو و مارکو از هم جدا شدند با 'جو' آشنا شد اما هنوز طلاق نگرفته بودند.
آره. چریل با مردی که در کتاب از او به عنوان 'جو' یاد می کند به پورتلند ، اورگان فرار کرد. او در آن زمان از همسرش مارکو جدا شده بود ، هنوز طلاق نگرفته بود. دوست صمیمی شریل ، لیزا ، با مارکو تماس گرفت و از عادت روزانه هروئین شریل به او گفت. او از مارکو درخواست کمک کرد. مارکو می گوید: 'من 36 ساعت مستقیم به پورتلند رانندگی کردم و نمی دانستم چه کاری می خواهم انجام دهم ، اما می دانستم که تنها کسی هستم که مایل به انجام هر کاری هستم.' شریل با مارکو و مشاوره به مینیاپولیس بازگشت. -روز نامه آنلاین
خیر. چریل استراید واقعی ، نه فقط برای یک جلسه مانند جلسه مداوم ، به یک درمانگر مراجعه کرده است وحشی فیلم سینما. افکار درونی او که در جلسات درمانی وی در کتاب رخ می دهد ، به گفتگو با درمانگر وی در فیلم تبدیل می شود.
نه وحشی داستان واقعی فیلم نشان می دهد که این در واقع یک مرد بود که شریل را در موهاوی رها کرد. با این حال ، دلیل این تغییر این است که زن حاضر در فیلم ، چریل ولگرد واقعی در یک کامئو مناسب است.
شریل استراید واقعی (چپ) و همتای روی صفحه او ، ریز ویترسپون (راست) ، در آخرین روز تیراندازی در اورگان عکس گرفته شده اند. بریدگی های پیشانی ریز آرایش این فیلم است. عکس با مجوز Cheryl Strayed.
در این فیلم ، آخرین تماس تلفنی شریل قبل از اینکه پیاده روی خود را آغاز کند ، با همسر تازه سابق خود پل (نام او در زندگی واقعی مارکو است) است. شریل استرایید واقعی قبل از اینکه پیاده روی خود را شروع کند ، با شوهر سابق خود مارکو تماس نمی گرفت. او فکر این کار را می کرد اما می ترسید که او به نوعی بفهمد که او اخیراً دوباره از هروئین استفاده کرده است. -خاطره ویلد
در این فیلم ، چریل (ریز ویترسپون) یک نسخه از آن را دریافت می کند رمان در بسته ای در کندی میدوز ، که باعث می شود او و مادرش در مورد مایچنر ، نویسنده کتاب بحث کنند. در زندگی واقعی ، او را معامله کرد کتاب داستانهای کوتاه فلانری اوکانر برای میچنر ، کتاب خود را به خانواده ای که در یک کابین در نزدیکی Packer Lake Lodge اقامت داشتند ، داد ، توقفی که در فیلم حذف شد. -خاطره ویلد
بله ، مانند وحشی در این فیلم ، پاهای او رنج می برد زیرا چکمه هایش خیلی کوچک بوده و باعث ایجاد تاول شده و شش ناخن انگشتان پا را ادعا کرده و آنها را کشیده یا مالیده است. -خاطره ویلد
بله ، اما دقیقاً مانند آنچه در فیلم اتفاق می افتد اتفاق نمی افتد. او نمی فهمد که می تواند یک جفت چکمه جدید تا یک توقف بعدی (نه در حالی که در کندی میدوز بود) پس از آسیب وارد شده به پاهایش ، تهیه کند. در این کتاب ، رکس به او اطلاع می دهد که فروشگاه خارج از منزل REI (تجهیزات تفریحی ، شرکت) دارای ضمانت رضایت است ، و از آنجا که چکمه های او به دلیل کوچک بودن تاول باعث ایجاد تاول می شود ، REI به طور رایگان جایگزین آنها می شود. Strayed می نویسد: '... و حالا رسمی شد: من REI را بیشتر از آنكه به افراد پشت لیموناد Snapple دوست داشته باشم دوست داشتم.' مانند فیلم ، او چکمه های جدید خود را در امتداد مسیر (در Castle Crags) دورتر برمی دارد و در این فاصله ، به طور تصادفی یکی از چکمه های قدیمی خود را از لبه کوه می زند و دیگری را با ناامیدی پرتاب می کند.
نه ، او بعد از عزیمت از کندی میدوز ، او بخشی از مسیر Pacific Crest Trail را با Greg دور زد ، نه خودش. -خاطره ویلد
نه دقیقا. آنها واقعاً در اشلند ملاقات کردند ، اما بر خلاف فیلم ، مردی که در کتاب از او به عنوان 'جاناتان' یاد می کند در کلوبی که در آن کار می کرد به او نزدیک شد. آنها پیرامون پیراهن ویلکو ، نه پیراهن باب مارلی ، مکالمه کردند (اگرچه او در اوایل کتاب پیراهن مارلی را گم کرد). شب بعد او از کار خارج شد و آنها در چادرش گول زدند ، اما او با هم نخوابید. روز بعد آنها به ساحل رفتند ، همان ساحلی که شریل زمانی با همسر سابقش مارکو رفته بود. پس از آن بود که او نام مارکو را در شن و ماسه نوشت.
شریل ولگرد واقعی (سمت چپ) تصویر در ژوئیه 1995 در شمال شهر بلدن. ریز ویترسپون (راست) پیراهن مشابه باب مارلی را برای این فیلم به تن کرده است.
آره. این صحنه از کتاب است و بسیار واقعی است. سایر کوهنوردان Pacific Crest Trail نیز گزارش داده اند که هنگام بیرون آمدن از استخرها و شروع به کشف پاهای جدید خود ، هزاران قورباغه از شادی در اطراف خود می پرند. - صفحه رسمی وحشی فیس بوک
بله ، و این باعث شد که او سوال کند که آیا او واقعاً بی خانمان است زیرا خانه ای برای بازگشت ندارد. در خاطراتش ، او هرگز اظهار نمی کند که آیا داستان به واقع توسط هارپرز منتشر شده و آن را انتخاب کرده باشد ، همانطور که خبرنگار بیان می کند. چریل همچنین یک بسته مراقبت از سرگرمی دریافت کرد که شامل یک آبجو بود. -TIME.com
بله ، اما این اتفاق بعد از مراجعه او به یک برکه ظاهری پوسیده برای گرفتن آب نیفتاد. او بعداً در سفر خود با آنها روبرو شد و آنها از او پرسیدند که آیا آب دارد. -خاطره ویلد
خیر. نزدیک به پایان فیلم ، چریل یک پارکبان را متقاعد می کند تا در ازای نوشیدنی جعبه و نامه هایش را برای او بگیرد. با این حال ، او بعد از حضور سه مرد جوان ('سه بچه جوان)' و نوشیدن با او از شر خارج می شود و جعبه های آنها را نیز می خواهد. در زندگی واقعی ، چریل قبلاً در مسیر پیاده روی با مردان جوان (به نام های ریک ، ریچی و جاش در کتاب) ملاقات کرده بود و در نهایت آنها را برای نوشیدن با خود به محیط بان آورد.
چریل واقعی (راست) در مسیر Pacific Crest Trail در سال 1995. ریز ویترسپون (سمت چپ) هنگام نوشیدن قهوه صبحگاهی در فیلم با 'سه دلار جوان' گپ می زند.
آره. می گوید: 'ریس موافقت کرد که بدون آرایش در مسیر دنبال شود.' وحشی مدیر Jean-Marc Vallée ، 'فقط برای اینکه او احساس کند چه پیاده روی می کند و فقط به نگاه کردن به خودش توجه ندارد. او یک کوله پشتی واقعی داشت که حدود 75 پوند بود ( ویژگی های وحشی ) او تمام آینه ها را در تریلر مو و آرایش پوشانده بود.
آره. دختر واقعی چریل ، بابی ، که به نام مادر چریل نامگذاری شده است ، یک شریل 6 ساله را در فیلم به تصویر می کشد.
شریل واقعی که در کودکی به تصویر کشیده شده است (سمت چپ) توسط دخترش ، بابی استراید لیندستروم (وسط) در وحشی فیلم سینما. عکس با ریز ویترسپون (سمت راست).
آره. در کاوش وحشی داستان واقعی ، ما آموختیم که چریل در مه 1995 نام خانوادگی خود را به طور قانونی به Strayed تغییر داد. چریل می گوید: 'من آن را برای خودم انتخاب کردم.' 'تعاریف لایه ای آن مستقیماً با زندگی من صحبت می کرد و همچنین به آواز شاعرانه ای ضربه وارد می کرد: پرسه زدن از مسیر مناسب ، انحراف از مسیر مستقیم ، گم شدن ، وحشی شدن ، بدون مادر و پدر ، بدون بودن خانه ، بی هدف در جستجوی چیزی حرکت کند ، واگرایی کند یا دور شود. ' او نمی خواست از نام خانوادگی خط کشی شده Nyland-Littig که با شوهر سابق خود به اشتراک گذاشته بود استفاده کند و همچنین نمی خواست نام خانوادگی Nyland را که در دبیرستان داشت از آنجا که دیگر نتوانست به دختری تبدیل شود که قبلاً بود . -NYTimes.com
چریل به عنوان بخشی از یک سفر تحول آفرین مسیر را طی کرد و به زنی تبدیل شد که مادرش همیشه فکر می کرد او است. همانطور که در س questionsالات بالا توضیح داده شد ، چریل پس از مرگ مادرش راه خود را گم کرده بود. او که قادر به کنار آمدن با غم و اندوه خود نبود ، با مواد مخدر درگیر شده بود و با مردان تصادفی رابطه داشت. پیاده روی راهی برای او بود تا بتواند گذشته نزدیک خود را از بین ببرد و بر غم و اندوه خود غلبه کند ، تا بتواند تازه کار را از طرف دیگر آغاز کند.